معرفی 10 فیلم وجودی
چاپ مقالهمعرفی 10 فیلم وجودی (1)
فیلم وجودی
در ابتدا بهتر است عنوان کنیم بسیاری از فیلم ها ممکن است از نظر روایی جز دسته ی وجودی ( اگزیستانسیال ) قرار بگیرند یا مایه های وجودی داشته باشند. با این حال ، فیلم های زیادی که یکی از اصول وجودی را به عنوان عنصر اصلی فیلم مستقیما مورد توجه قرار دهند، وجود ندارد. همچنین فیلم هایی بتوان رنگ و بوی وجودی را به وضوح در آنها مشاهده کرد، زیاد نیستند.
استخراج معنا از فیلم وجودی
مخاطبان و نظریه پردازان فیلم ها، قادر به استخراج معنای فیلم از طریق عینک وجودی هستند ؛ بنابراین اگر فردی متعصب به دیدگاه وجودی یک فیلم را تماشا کند، قطعا داستان را از طریق جهان بینی وجودی خواهد دید؛ بنابراین تحلیل وی از فیلم وجودی خواهد بود، نه خودِ فیلم!
بنابراین، به جای تهیه فهرستی از فیلمهایی که نظریههای وجودی میتوانند اعمال شوند ( که این فهرست بی پایان است )، در این مطلب لیستی شامل ده فیلم برتر را مورد بررسی قرار میدهیم که موضوعات وجودی را به شیوهای مستقیم ارایه میدهند.
این لیست به هیچ وجه لیست جامعی نیست ، اما ده فیلمی که به اختصار به آنها اشاره میکنیم، هم از لحاظ کیفیت عالی هستند و هم اینکه پروژکتور قدرتمندی را روی مفاهیم وجودی می تابانند ؛ زیرا بیننده نیاز ندارد تا تلاش کند که مفاهیم وجودی را از درون فیلم استخراج کنند.
مفهوم اگزیستانسیال در فیلم وجودی
قبل از اینکه ما در مورد لیست کردن فیلم وجودی صحبت کنیم، باید در نظر گرفته شود که اگزیستانسیالیسم یک موضوع نسبتا وسیع و گسترده است. بنابراین، اگر قرار است چنین فهرستی را تهیه کنیم ، ابتدا باید تعریفمان از این اصطلاح را مشخص کنیم.حتی در میان وجودگراها ، اختلافاتی در مورد اصول دقیق اگزیستانسیال وجود دارد.
معیار های یک فیلم وجودی
اما هنوز یک سوال مطرح است؛ چه چیزی باعث میشود یک فیلم در دسته ی فیلم های وجودی قرار گیرند؟ به طور خلاصه میتوان گفت اگر فیلم معیار های زیر را داشته باشد، جزء دسته ی وجودی قرار میگیرند:
- این فیلم باید داستانی ساختگی ( خیالی ) داشته باشد ( مستند درباره فلسفه وجودی شامل این معیار نمیشود ).
- فیلم باید حداقل یک شخصیت انسان داشته باشد؛ با داستانی که به طور کلی از دیدگاه آنها تعریف میشود و یا داستانی که حول محور اعمال و محیط آنها میچرخد.
- کاراکتر باید اقداماتی را انجام دهد که پیامدهایی داشته باشد و آگاه باشد که هیچ قدرتی خارج از خودشان وجود ندارد که اعمال و شرایط آنها را مشخص کند.
- شخصیت ( ها ) باید دستخوش یک بحران وجودی شود. یعنی فرد ( افراد ) داستان باید به نوعی با درد و رنج به عنوان نتیجه مسئولیتشان مواجه شوند.
معرفی 10 فیلم وجودی
در ادامه لیستی از ۱۰ فیلم را خواهیم داشت که با معیارهای بالا مطابقت دارند و از نظر کیفیت و ساخت کلی میتوان واژه ی “عالی” را برای آنها به کار برد:
10- I Heart Huckabees (David O. Russell, 2004)
I Heart Huckabees به عنوان “کمدی وجودی” در نظر گرفته میشود و یکی از معدود فیلمهایی است که بخش بزرگی از گفتمان را تشکیل میدهد.
داستان درباره ی آلبرت مارکوفسکی (با بازی Jason Schwartzman ) است که برای پیدا کردن هدف برای خود و برای کل هستی تلاش میکند. در همین حین، همزمانی های اتفاقات در زندگی روزمره ی وی ، عجیب به نظر میرسد.
او دو نفر از کارآگاهان وجودی را استخدام میکند ( با بازی داستین هافمن و لیلی تاملین ) تا علت مشکل و دلنگرانی اش را حل کنند. آلبرت ایمانش را به کارآگاهان از دست میدهد.
9- Wild Strawberries (Ingmar Bergman, 1957)
فیلم توتفرنگی های وحشی داستان اسحاق بُرگ( با بازی Victor Sjostrom ) را روایت میکند. وی یک استاد سالخورده و پزشک سابق کشور در منطقه روستایی سوئد است که برای دریافت جایزه معتبر از محل تحصیل خود، سوار بر یک ماشین رانندگی میکند. عروس اسحاق ، ماریان ، ( با بازی Ingrid Thulin ) علی رغم علاقه نداشتن به پدر شوهرش ( اسحاق ) و تمایلش به جدایی از همسرش ( تنها پسر اسحاق ) به همراه اسحاق سفر میکند.
اسحاق و ماریان، در طول مسیر با افراد مختلفی ملاقات میکنند. این خاطرات ( و گاهی کابوس ها) موجب میشود که اسحاق ( که پیر است و مرگش بسیار نزدیک ) ، شروع به ارزیابی زندگی خود کند.
اسحاق با نگاه به مجموع اعمال خود، تصویری از خود را به عنوان یک پیرمرد منزوی پرورش میدهد که با رویدادهایی که افتاده و انتخاب هایی که در طول سالیان متمادی در زندگی اش انجام داده، به این نقطه رسیدهاست.
8- Solaris (Andrei Tarkovsky, 1972)
احتمالا مرموز ترین و پیچیده ترین فیلم در این فهرست، فیلم سولاریس است که در آن کاراکتر کریس کلوین ( با بازی Donatas Banionis ) با دنیایی عجیب و غریب و وحشتناک رویاروی میشود.
“کریس” ، یک روانشناس است که باید به یک ایستگاه فضایی دوردست سفر کند. پس از سالها تحقیق درباره این سیاره در آن حوالی ، شروع به فرستادن پیامهای رمزی به زمین کردهاست.
وی با تصمیم برای ترک خانهاش دست و پنجه نرم میکند، چون با علم به اینکهدیگر هرگز نمیتواند پدرش را ببیند، باید خانه را ترک کند. ” کریس ” به محض سوار شدن به این ایستگاه فضایی، آن را دچار بینظمی و آشفتگی میبیند که خدمه ی آن ( دیگر افراد داخل ایستگاه) نمیتوانند کمکی به بهبود اوضاع کنند.
کریس خاطرات غریبی از گذشته ی خود را به عنوان راهی برای کشف راز “سولاریس” تجربه میکند.
7- The Seventh Seal (Ingmar Bergman, 1957)
درست است ؛ دومین فیلم از اینگمار برگمن در این لیست قرار میگیرد. اینگمار برگمن توانست با این شاهکار، مردم را با دنیای مرگ و فسلفه وجودی انسانی مواجه کند و مخاطبین خود را به فکر هویت انسانی و پوچ گرایی انسان بیاندازد.
“مهر هفتم” درباره ی شوالیه ای نا امید ( Max Von Sydow ) است که پس از بازگشت به سوئد بعد از جنگ های صلیبی، با مرگ که چهره ای سپید دارد و لباسی کلاهدار به تن کرده است و به دنبال او آمده است رودررو می شود . وی برای به تعویق انداختن زمان مرگش ، با (نمادِ) مرگ شطرنج بازی میکند.
در طی سفر شوالیه، او اعتراف میکند که زندگی او بیمعنی است و میخواهد ” یک عمل معنیدار ” انجام دهد.این شوالیه و گروه پیروان او با انواعی از مردم روبرو میشوند که هر کدام اعتقادات اخلاقی متفاوتی و بینش مرگ و زندگی پس از مرگ را ارائه میکنند.
” مهر هفتم ” که در آغاز و پایان فیلم به آن اشاره شدهاست، از کتاب مقدس آمده است: ” و هنگامی که برّه مهر هفتم را باز کرد، حدود نیم ساعت در آسمان سکوت برقرار شد .”
6- 2001A Space Odyssey (Stanley Kubrick, 1968)
داستان علمیتخیلی استنلی کوبریک، ۲۰۰۱: یک اودیسه فضایی اغلب به خاطر جلوههای بصری خیرهکننده اش معروف است. داستانی در چهار پرده: داستان ۲۰۰۱ در ۴ پرده روایت میشود. روایت اول به نخستین روزهای حضور انساننماها بر سیاره ما بر میگردد.
در داستانی طولانی و بدون دیالوگ، فیلم به نمایش نماهایی از زندگی نخستین راستقامتان روی زمین میپردازد. در سال 2001، در بین زندگی روزمره آنها ناگهان تختهسنگی سیاهرنگ در محل زندگی آنها ظاهر میشود که انعکاسی از تلاش انسانی به نظر میرسد که بر روند تکامل و رشد این موجودات نقش بازی میکند.
شخصیت اصلی فیلم، دکتر دیوید بومن، بر روی یک سفینه فضایی کار و زندگی میکند که توسط یک سیستم کامپیوتری پیشرفته به نام هال ۹۰۰۰ نگهداری ومیشود. با این حال، زمانی که ساختار کامپیوتر که فرض میشود یک سیستم کامل باشد، شروع به نشان دادن نشانههایی از خطا میکند ، و پرسنل در مورد قطع آن فکر میکنند، هال برای اصلاح وضعیت اقدام میکند.