خود شدن دردناک است

چاپ مقاله

خود شدن دردناک است

 خود بودن : جرأت می خواهد.

 منظور از جرأت داشتن چیست؟ چرا خود بودن دردناک است؟ آیا می دانیم خود بودن به چه معناست؟

در اینجا منظور از جرأت،جرأتی نیست که در رویارویی و مقابله با خطرها و تهدیدهای خارجی مثل جنگ لازم است.منظور جرأت و جسارت شخصی و درونی است، جرأت و جسارت شناختن خود و امکانات شخصی خویشتن است.کسی که این جرأت و جسارت را داشته باشد بیشتر از سایرین آماده رویارویی با خطرات و تهدیدهای خارجی خواهد بود.جرأت ظرفیت رویارویی با دلواپسی و اضطرابی است که با به دست آوردن آزادی به انسان دست می دهد.جرأت چیزی نیست جز توانایی رویارویی با مشکلات در راه رسیدن به بلوغ و فعلیت بخشیدن به توانایی های شخصی.

 

خود شدن دردناک است

 

[irp posts=”9264″ name=”خود بودن ؛ چگونه خودمان باشیم | قسمت اول”]

نقطه مقابل و مغایر جرأت بزدلی و ترس نیست، بلکه نبودن جرأت یا بهتر بگویم همنوایی غیر ارادی است. بی جرأتی افراد از ترس از کنار گذاشته شدن،طرد اجتماعی،مسخره شدن و تنها ماندن است و می دانند که اگر با جمع هماهنگ باشند به این مصیبت ها گرفتار نخواهند شد.هرچند احساس کنار گذاشته بودن دردسر کوچکی نیست.مسئله اینجاست که تأکید بر پافشاری بر اعتقاد هرگز به معنی زندگی در خلأ جدایی از دیگران نیست.اظهار وجود شخصی و پافشاری بر آن و قبول کرامت و شخصیت دیگران هر دو نیازمند جرأت و جسارت خود بودن است.

[irp posts=”8303″ name=”معرفی کتاب مهرطلبی – نوعی از بیماری وابستگی”]

جرأت قبول محدودیت شخصی :

سخت ترین گام در رسیدن به استقلال شخصی زیر سوال بردن نظر و انتظارات کسانی است که به حق میدانستیم.این کار ساده نیست، اضطراب آور است و جرأت بسیار می خواهد.

چراکه مستلزم قبول مسئولیت برای پیامدهای نظر و معیار تازه و متفاوتی است که به احتمال محدودیت آن واقفیم.و این همان چیزی است که پال تیلیچ “جرأت قبول محدودیت شخصی” خوانده است. جرأت اعتماد به خویشتن با قبول محدودیت های شخصی است؛ جرأت حرکت،اقدام،دوست داشتن،فکر کردن و ابداع است در حالیکه می دانیم که توانایی هایمان محدود است و ممکن است در عمل و نظرمان درست از آب درنیاید.

[irp posts=”9269″ name=”خود بودن ؛ چگونه خودمان باشیم | قسمت دوم”]