تحلیل فیلم ایدا (Ida) از منظر روانشناسی وجودی

چاپ مقاله

تحلیل فیلم ایدا (Ida) از منظر روانشناسی وجودی

ایدا فیلمی وجودی

ایدا فیلمی عمیق و با محتوای فلسفه وجودی (اگزیستانسیال) است. شاید تصور کنید ایدا در نگاه اول جذاب و گیرا نیست. اما پس از اندکی، شباهت چالش های ایدا با چالش های زندگی ما نمایان می شود. و جذابیت فیلم ایدا چند برابر می شود.

معنای زندگی، عشق، مرگ، تنهایی، معنویت، جذبه های زندگی دنیا و انتخاب های سخت دختری نوجوان. این همه مفاهیمی است که فیلم ایدا به زیبایی به آنها می پردازد.

تحلیل فیلم ایدا (Ida) از منظر روانشناسی وجودی

خلاصه فیلم ایدا

آنا، دختر نوجوانی (یا جوانی) است که از کودکی به صومعه سپرده شده است. او پدر و مادرش مرده اند و به ظاهر هیچ کس را ندارد. تا این که مادر روحانی او را فرا می خواند. 

اکنون قبل از مراسم سوگند یاد کردن برای راهبگی است. مادر از آنا می خواهد به دیدار خاله اش، تنها بازمانده از خانواده اش برود. آنا به نظر بی رغبت می آید. اما با اصرار مادر روحانی می رود.

وندا گروز، خاله آنا، در اولین برخورد به نظر می آید شوکه شده. برخورد سردی با آنا می کند. سپس او را به خانه دعوت می کند.

تحلیل فیلم ایدا (Ida) از منظر روانشناسی وجودی

ایدا یا آنا؟

خاله، به آنا می گوید که اسم حقیقی او ایدا (Ida) است. او اصالتاً یهودی است. گرچه در صومعه مسیحیان بزرگ شده. خاله عکس نوزادی اش را به ایدا نشان می دهد. از خاطرات قدیم برای او می گوید. ایدا متوجه می شود خانواده اش به دست نازی ها در جنگ جهانی دوم قتل عام شده اند.

اکنون ایدای نوجوان با هویتی جدید از خودش مواجه شده است. هویتی که تاکنون نمی شناخته. اما ایدا مقابل این هویت جدید چه واکنشی دارد؟ او در نهایت کدام هویت خود را پسندیده و انتخاب می کند؟ ایدا یا آنا؟ 

ایدایی که قرار بود نزد خاله اش بزرگ شود و احتمالاً راه زندگی او را در پیش گیرد؟ یا آنایی که می خواهد در دین مسیحیت مادر روحانی شود؟

تحلیل فیلم ایدا (Ida) از منظر روانشناسی وجودی

مشخصات فیلم ایدا

کارگردان: پاوو پاولیکوفسکی (کارگردان لهستانی- انگلیسی)

نویسندگان: ربه کا لنکوویچ، پاوو پاولیکوفسکی 

تاریخ انتشار: سپتامبر 2013

محصول کشور: لهستان- دانمارک

مدت زمان: 80 دقیقه

جوایز: جایزه بهترین فیلم خارجی در اسکار 87م- جایزه بهترین فیلم از فستیوال فیلم لهستان . نیز آکادمی فیلم اروپا- بهترین فیلم جشنواره لندن و دیگر جوایز.

تحلیل فیلم ایدا (Ida) از منظر روانشناسی وجودی

بحران معنای زندگی برای ایدا و خاله اش

ایدا، در بسیاری از  صحنه های فیلم در سکوت است. نگاهش عمق دارد. خود را با چیزی خارج خود مشغول نمی کند. مشاهده گر جالبی است.

تحلیل فیلم ایدا (Ida) از منظر روانشناسی وجودی

در مقابل ایدا، خاله اش (وندا گروز) است. تقریباً هر صحنه ای که خاله را نشان می دهد، مشغول چیزی غیر خود است. او به وفور شراب می نوشد. به سرعت و شدت سیگار می کشد. حتی ژست سیگار کشیدن او حاکی از استرس شدید و تخلیه روانی دارد. هنگام غم و استرس به رابطه جنسی روی می آورد. به کس دیگری پناه می برد به شیوه ای تهی. همیشه در حال گوش کردن به موسیقی است. گویی خاله نمی تواند در سکوت باشد. با «خود» باشد.

این در حالی است که خاله ایدا،پیش از قتل پسر و عزیزانش، زنی قوی، ماجراجو و جنگنده بوده است. اکنون چه شده که آن همه قدرت و جنگندگی و تلاشگر بودن به ضعف و پوچی تبدیل شده است؟

تحلیل فیلم ایدا (Ida) از منظر روانشناسی وجودی

لحظات تهی در زندگی خاله ایدا

خاله ایدا آنچنان می خواهد فضا و زمان های با خود بودنش را با دیگری، رابطه جنسی، موسیقی، سیگار پر کند که حتی در لحظه خودکشی ش نمی گذارد سکوت در فضا باشد. بدون لحظه ای مکث، خود را به پایین پرتاب می کند.

صحنه آخری که از خاله نشان می دهد، بسیار تأثیر گذار است. این صحنه نشان دهنده کل معنای زندگی اوست. او معنای زندگی ش را در موسیقی، سیگار، رابطه جنسی جستجو می کرد. در حالی که همچون حالت عادی زندگیش به رابطه جنسی، سیگار و موسیقی مشغول است، ناگاه خود را به پایین پرتاب می کند. در یک حرکت شوکه کننده.

به نظر می آید او در نهایت به پوچی رسیده است. و به زندگی خود پایان می دهد. 

تحلیل فیلم ایدا (Ida) از منظر روانشناسی وجودی

پذیرش مرگ

شاید آرام ترین و معقول ترین صحنه ای که کارگردان از خاله ایدا به تصویر می کشد، در جنگل است.  جایی که بر محل دفن پسر و اعضای خانواده اش ایستاده است. آنجا سیگار نمی کشد، شراب نمی نوشد و خود را با چیزی مشغول نمی کند. جمجمه پسر کوچکش را در آغوش می گیرد و بر می خیزد. چه صحنه سنگینی!

بنظر می آید بر سر مزار عزیزانش است که مرگ را پذیرفته. آن را در آغوش می کشد. هرچند با درد و غصه بسیار.

باز اما اندکی که فاصله می گیرد، دوباره مشغول می شود. مشغول همانها که در عوضِ پسر و خانواده اش، معنای زندگی ش شده اند.   

تحلیل فیلم ایدا (Ida) از منظر روانشناسی وجودی

گریز از مرگ

گویی خاله ایدا، از ناباوری و سنگینی مرگ، پناه برده به هر آنچه می تواند به ناباوری ش یاری کند. زمانی که مست است تلخی مرگ را نمی چشد. زمانی که با شدت سیگار می کشد فشار روانی ناشی از مرگ را از خود با تندی بیرون می دهد. زمانی که به رابطه جنسی روی می آورد، گویی شمّه ای از حیات و مقابله با مرگ را در آن جستجو می کند.

خاله ایدا روحیه ای با محبت و آسیب پذیر دارد. او تنها بازمانده خانواده اش است. خانواده ای که به آن ها عشق می ورزید.

بسی دشوار است در موقعیت کسی باشی که همه خانواده ات و تک فرزندت را به ناحق کشته باشند. و چه بسا دشوارتر آنکه در موقعیت کسی باشی که از «خود» و از «مرگ» گریزان است.

تحلیل فیلم ایدا (Ida) از منظر روانشناسی وجودی

انتخاب کردن یا قربانی شدن

ایدا چطور؟ بنظر می آید شرایط برای ایدا به سختی شرایط خاله اش نیست. او مادر، پدر و خانواده اش را به یاد ندارد. او فرزندش را از دست نداده است. 

اما از طرفی، شرایط ایدا نیز آسان نیست. او می تواند با خود بیاندیشد که بزرگ شدن او در صومعه، نماد قربانی شدن اوست. مردی قاتل خانواده اش، تصمیم گرفته او را به صومعه بسپارد. بعید نیست در چنین شرایطی ایدا از صومعه ای که نماد تصمیم قاتل خانواده اش بوده، نفرت یابد. بعید نیست که او خود و شرایط خود را، کودکی، نوجوانی و جوانی ش را قربانی شده تصور کند.

ایدا اما خود را قربانی نمی پندارد. او نگاهی مصمم دارد و رفتارهایی انتخاب گرانه. هرچند در ابتدای فیلم بنظر می آید از سر تعصب و آموزش های صومعه از دنیا و مصادیقش دوری می کند. اما در اواسط فیلم چالش ایدا با خودش آشکار است.

تحلیل فیلم ایدا (Ida) از منظر روانشناسی وجودی

 ایدا و تأثیر وندا در انتخاب هایش

خاله ایدا (وندا گروز)، در دقایق ابتدایی فیلم، محبت خاصی نسبت به ایدا پیدا می کند. گویی خواهرش را می بیند. نقش خاله در چالش های انتخابی ایدا بسیار پررنگ است.

در صحنه های مختلفی از فیلم، خاله ایدا تلاش می کند او را با خود همراه کند. در راهی که برای زندگی ش انتخاب کرده ولی همزمان احساسی از کلافگی و پوچی نیز نسبت به آن دارد.

تحلیل فیلم ایدا (Ida) از منظر روانشناسی وجودی

ایدا پیرو تلاش های خاله اش با خود و زندگی ش اندکی درگیر می شود. اوج چالش او زمانی است که به صومعه بازگشته، برای عهد و سوگند می خواهد آماده شود. هنگام غسل تعمیدشان، متوجه افکار وسوسه انگیز در خود می شود. 

در صحنه ای نمادین، این چالش زیبا به تصویر کشیده شده. در تاریکی که رو به روشنایی می زند، در مقابل مجسمه عیسی مسیح که خود آن را هنرمندانه طراحی کرده، مدام می رود و بر می گردد. شِمایی جالب از رفت و برگشت های درونی او به سمت عیسی مسیح. و سپس رفتن را انتخاب می کند.

تحلیل فیلم ایدا (Ida) از منظر روانشناسی وجودی

انتخاب مرگ گونه ایدا

شاید پایان فیلم برای بعضی از ما شوکه کننده باشد. چگونه می شود که ایدا باز هم صومعه را انتخاب می کند؟ چرا زندگی آزادانه را به زندگی در یک ساختمان با آن همه حصار و قید و بند ترجیح می دهد؟

به صورتی نمادین، کارگردان نشان می دهد ایدا در جاده ای می رود که تمام ماشین ها بر خلاف او حرکت می کنند. او شاید تصمیمی گرفته که بر خلاف تصمیم رایج و معمول دیگر انسان هاست.

ایدا در پایان فیلم آنچنان مصمّم گام بر می دارد که گویی در هیچ جای فیلم این چنین به تصمیم خود اطمینان ندارد. این اراده نشانه چیست؟ این اطمینان از کجا می آید؟

تحلیل فیلم ایدا (Ida) از منظر روانشناسی وجودی

برای ایدا، انتخاب راهبگی، انتخاب تنها ماندن در زندگی است. انتخاب نوعی مرگ (از دنیا) است. ایدا نیز مرگ را انتخاب می کند، اما نه همچون خاله اش. او مرگ از زندگی دنیا را انتخاب می کند و از پسِ آن تولد در حیاتی معنوی. خاله اما، مرگ را انتخاب می کند به سمت نوعی پوچی. 

تحلیل فیلم ایدا (Ida) از منظر روانشناسی وجودی

زندگی بی معنا برای ایدا

ایدا و پسری که به تازگی با او آشنا شده در مکالمه ای معنادار می گویند:

  • پسر: می شینی اجرای ما رو گوش می کنی… و بعدش با هم تو ساحل قدم می زنیم…
  • ایدا: و بعدش؟
  • بعدش یه سگ می خریم… ازدواج می کنیم… بچه دار می شیم… یه خونه می گیریم.
  • و بعدش؟
  • دردسر همیشگی؛ زندگی!

گویی ایدا در زندگی به سبک خاله اش، نوعی پوچی و بی معنایی احساس می کند. او با دوست پسرش هم خوابه می شود اما چهره ای سرد و کلافه دارد. او سیگار، شراب و رابطه جنسی را تجربه می کند. اما از نظرش پوچ و بی معنایند. به ویژه زمانی که شاهد خودکشی خاله اش بوده.

این جمله چند بار در فیلم تکرار می شود: «دردسر همیشگی، زندگی!» از طرف دوست پسر ایدا و نیز خاله ایدا.

ایدا اما به نظر می آید این دردسر همیشگی را نمی پذیرد. او زندگی به سبک رایج را نمی پسندد.

تحلیل فیلم ایدا (Ida) از منظر روانشناسی وجودی

زندگی معنوی ایدا/ زندگی معنادار وندا

ایدا، معنای زندگی ش را در معنویت و وقف دین مسیح بودن یافته است. او صومعه را انتخاب کرد اما نه به سبک پیشین خود. آنجا این تفاوت حضور او در صومعه مشخص می شود که هنگام صرف غذا که همه در سکوتند، ایدا با شیطنتی می خندد.

خاله اش اما، زمانی مبارزه در جبهه جنگ معنای زندگی ش بود. طوری که از پسر کوچکش دل کند و به جنگ رفت. پس از به قتل رسیدن خانواده اش و به ویژه پسرش، گویی هیچ چیز معنایی به زندگی او نبخشید. 

شاید وندا گروز در انکار مرگ عزیزانش بود. اما زمانی مرگ آنان را پذیرفت که به پای قبرشان رفت و جمجمه پسرش را در آغوش کشید. او مرگ را پذیرفت. زندگی ش را پوچ و بی معنا دید. آنگاه مرگ خود را انتخاب کرد. اما بنظر می آید این انتخاب آخِر او در فضایی پر از فشارهای روانی و خستگی از زندگی رخ داده است.  

تحلیل فیلم ایدا (Ida) از منظر روانشناسی وجودی

نگاهی به فلسفه وجودی از پنجره فیلم ایدا

ون دورزن، فیلسوف و روان درمانگر وجودی (اگزیستانسیال) انگلیسی تبار است. او اعتقاد دارد «زندگی یک نبرد همیشگی و بدون پایان است». نبرد بین مرگ و زندگی. نبرد بین رفتن و ماندن. نبرد بین انتخاب های محدود. در دیدگاه ون دورزن، زندگی ناعادلانه و خشونت بار است. زندگی مملو از بی عدالتی و شکست است.

زندگی ایدا و خاله اش نیز نبردی بین انتخاب های گوناگون است. بین رفتن و ماندن است. زندگی آن دو متأثر (و نه قربانی) خشونت عده ای ظالم شده است.

اما اکنون انتخاب آن دو مقابل این بی عدالتی چیست؟ امتداد همان خشونت در حق خود؟ یا پناه بردن به معنویت؟ یا انتخاب مرگ؟ یا انتخاب دوباره زندگی معنوی به سبکی جدید؟ 

تحلیل فیلم ایدا (Ida) از منظر روانشناسی وجودی

اضطراب وجودی

هایدگر، کرکیگارد و ون دورزن اعتقاد دارند انسان ها در مواجهه با چالش ها و کمبودهای زندگی شان، به ناچار اضطراب را تجربه می کنند. اما آن ها در رویارویی با مشکلات زندگی واقعی شان، به سبب همین اضطراب، از خود فرار می کنند.

اضطرابی که خاله ایدا در جای جای فیلم تجربه می کند، مشهود است. اما شیوه برخورد او چیست؟ فرار از خود. او با نوشیدن و کشیدن و پناه بردن به رابطه جنسی، از خود می گریزد.

تحلیل فیلم ایدا (Ida) از منظر روانشناسی وجودی

در مقابل ایدا آرامشی در چهره و رفتارش مشاهده می شود. او این آرامش را از کجا دارد؟ شاید تجربیات خاله اش را ندارد. یا شاید ایدا و خاله اش بسیار با هم فرق دارند.

به قول خاله اش او بسیار شبیه به مادرش روژاست. خاله وقتی عکس روژا را نشان می دهد، می گوید: «روژا روح هنرمندانه ای داشت. ولی من بیشتر ماجراجویی رو دوست داشتم. ما خیلی با هم فرق داشتیم.»

تحلیل فیلم ایدا (Ida) از منظر روانشناسی وجودی

صحنه پردازی فیلم

صحنه های فیلم گرچه بنظر جذاب نمی آیند، اما معنا دارند. گویی احساسات شخصیت های فیلم را به تصویر می کشد. فیلم محصول سال 2013 است، اما تصاویر سیاه و سفید و گرفته است. گویی اتفاقات واقعاً در همان سالها رخ داده. این صحنه پردازی، حسی از سردی، بی احساسی و غم را به مخاطب القا می کند. 

سیاه و سفید بودن صحنه های فیلم شاید منظور دیگری نیز دارد. سیاه و سفیدی دو سر طیف زندگی مادی و زندگی معنوی ایدا و خاله اش را به تصویر می کشد. و نیز انتخاب سیاه و سفید گونه ایدا برای ادامه زندگی اش. 

تحلیل فیلم ایدا (Ida) از منظر روانشناسی وجودی

تحلیل چند صحنه از فیلم ایدا

در جایی که ایدا و خاله اش وسایل عزیزانش را به گورستان خانوادگی می برند، صحنه ای جالب دیده می شود. خاله و ایدا، در مقابل دری که نور خورشید از پشت آن درخشان می تابد.

این تصویر تداعی کننده نور امیدی است در دل تاریکی ها. ظلمتی که خاله و ایدا با آن مواجه بودند. اکنون با به خاک سپردن متعلقات عزیزانشان، به آرامش و پذیرش مرگ رسیده اند. اما این نور امید چقدر در زندگی این دو شخص، دوام می آورد؟

تحلیل فیلم ایدا (Ida) از منظر روانشناسی وجودی

در جای دیگر، خاله ایدا دیده می شود که مشغول چیدن عکس های قدیمی بر میز است. اما کادر فیلم به طور معناداری متفاوت است. خاله در پایین کادر است. تابلو عکس بزرگی در بالای سر او.

گویی او همچنان در خاطرات قدیمی اش، زندگی می کند. در عکس ها و قاب هایی که زنده نیستند. او هنوز زندگی بدون خانواده و خاطرات قدیمی اش را نتوانسته بپذیرد. همانطور که حجم زیادی از تصویر توسط عکس خانوادگی احاطه شده، حجم زیادی از زندگی خاله ایدا نیز توسط خاطرات قدیمی و مردگانش احاطه شده.

تحلیل فیلم ایدا (Ida) از منظر روانشناسی وجودی

در صحنه های دیگر فیلم نیز کادر بندی عجیب و چینش اشخاص قابل توجه و تأمل است.

موسیقی فیلم

فیلم ایدا کمتر از موسیقی پس زمینه برخوردار است. بیشتر موسیقی ها همانهایی هستند که خاله ایدا پخش می کند. این موضوع نیز معنی خود را دارد.

ایدا، فضای ذهنی اش خالی از موسیقی است. اگر موسیقی را مربوط به هیجانات و احساسات بدانیم، ایدا شخصیتی کمتر احساساتی و کمتر هیجانی است. فضای فیلم نیز برای همراهی با شخصیت ایدا موسیقی پس زمینه ندارد. اما برای همراهی و درک شخصیت خاله، موسیقی های او را پخش می کند.

در جایی از فیلم، یک موسیقی ملایم نواخته می شود. موسیقی کلیسا. جایی که ایدا به تلخی تصمیم می گیرد فعلاً عهد و سوگند یاد نکند. از معدود موقعیت هایی  که احساسات ایدا به وضوح مشاهده می شود. او اشک می ریزد. شاید این انتخاب او، سخت ترین انتخاب زندگی ش بوده.

در پایان فیلم، هنگامی که ایدا تصمیم گرفته به کلیسا برگردد، موسیقی بسیار زیبایی به عنوان پس زمینه نواخته می شود. این موسیقی اثر آهنگساز و هنرمند بزرگ، «یوهان سباستین باخ» است. عنوان این قطعه، در زیر آمده است.

Ich ruf zu dir, Herr Jesu Christ ) I call to You, Lord Jesus Christ)

«من به تو دعوت می کنم، عیسی مسیح خداوند (قسمتی از انجیل متی)»

این موسیقی احساس و خواسته کنونی ایدا را نشان می دهد. چه به هنگام و مناسب است! 

تحلیل فیلم ایدا (Ida) از منظر روانشناسی وجودی