وجود اصیل در فلسفه ی وجودی

چاپ مقاله

وجود اصیل در فلسفه ی وجودی

حرکت به سمت وجودی اصیل تر

در حرکت به سمت وجودی اصیل تر، هایدگر مانند بسیاری از فلاسفه وجودی، بر اهمیت دلاوری و شجاعت تاکید میکند: اراده برای ایستادنی عریان در مقابل طوفان زندگی. به طور خاص گفته شده است که ما باید آماده مواجهه با اضطراب خویش با در نگرش کرکیگارد انسان شجاع در مواجهه با اضطراب پا پس نمی کشد و همچنین با آن با گیجی و سردرگمی مواجه نمی شود؛ او به آن خوشامد میگوید و مثل سقراط که جام زهر را سرکشید و همچون مریضی به جراح خود وقتی که برای جراحی آماده میشود، میگوید: من آماده ام.

وجود اصیل در فلسفه ی وجودی

مواجهه با اضطراب

با مواجهه با این اضطراب، ما از احساس ایمنی های کاذب رها شده و به آزادی و قابلیتهای خود فراخوانده می شویم. بدین ترتیب حداقل از منظر وجودی – اضطراب نه نشانهای از بیماری یا مشکل روانی بلکه یک معلم و راهنماست. به اعتقاد کرکیگارد کسی که بیاموزد به شیوه صحیح اضطراب را تجربه کند.

به عاقبت رسیده است و هرچه انسان بیشتر در چنین اضطرابی غوطه ور باشد انسانی بزرگتر است. در مثال اینکه ایا شکلات بخورم یا نه ، حل موضوع به این معناست که کاهش اضطراب را به کنار گذارم. این همچنین به معنای اعتراف به این واقعیت است که چنین تصمیمی برای من دشوار است: اینکه من به رژیم خودم پایبند باشم و دقایق خوبی را تجربه کنم. اما همچنین حل موضوع به این معناست که دست به انتخاب بزنم علیرغم اضطراب موجود و حتی با علم بر اینکه چه بسا گزینه انتخابی گزینه درستی نباشد.

 

مواجهه با گناه وجود

در این خصوص نگرش حل مسئله دربردارنه مواجهه با گناه وجودی است. چنانکه دیدیم ، تاحدی، ما با تجربه گناه در امکانات خود مواجهیم و هرچه ما از آزادی، و توانایی خود چشم بپوشیم، این احساس گناه بیشتر تقویت میشود. برای هایدگر این گناه در ندای وجدان ما آشکار می شود: یک انگیختگی عمیق که ما را به خود باز میگرداند و بدهی ما به وجودمان را به ما خاطرنشان میسازد. این یک فراخوان، هر چند ساکت است- بیرون از گمشدگی ما در کسی – و به این ترتیب در نگاه هایدگر، ما هیچگاه نمی توانیم کاملا بیرون از قالب اجتماعی قرار بگیریم، ما می توانیم با انتخاب خود به سمت کارهای اجتماعی و امکاناتش برویم، به جای این که کورکورانه در “دیگران” هضم شویم.

همچون اضطراب وجودی، گناه وجودی یک تجربه منفی محسوب نمی شود، بلکه راهنمایی است برای رسیدن به آزادی بزرگتر؛ کرکیگارد میگوید: هرچه عمیق تر گناه واشکافته شود، اصيل تر است.

به سوی پیش بودن

فیلسوفان وجودی معتقدند که یک موضع خود ارتباطی اصیل مستلزم مواجه شدن با این حقیقت است که مبنایی غائی برای طرح ریزیهای ما، معانی و تفسیرهای ما وجود ندارد. اما این به آن معنا نیست که ما باید نظرگاهی بدبینانه و پوچ انگارانه به زندگی داشته باشیم. چنانکه کامو می گوید ما می توانیم تنها در وسط یک بیابان زندگی کنیم و خلق نماییم. یک نظرگاه مصمم، به این ترتیب به معنای درگیر کردن خود با طرح ریزیها علی رغم ابهام آنها است. این کار مستلزم فداکاری مهم درباره آنچه ما می خواهیم در زندگی انجام دهیم است. موضع ما به سوی آینده ” انتظار” یا ” به سوی پیش بودن ” است: التزام به اهدافی مهم که در زندگی فرد تعیین کننده هستند.

 

راهی اصیل تر برای زندگی

در حرکت به سمت راهی اصیل تر برای زندگی ، دیگر فلاسفه وجودی نیز بر اهمیت تمایز خود از توده تاکید می کنند. به اعتقاد کرکیگارد کار حقیقی ما این است که منفرد باشیم: اینکه به سوی خود واگشت کنیم، برای خود بیندیشیم و حقیقت را در تنهایی و نه در ارتباط با دیگران کشف کنیم، این فرد اصيل ، برای کرکیگارد، علاقه زیاد و نیاز زیادی به تنهایی دارد و آنها را با مردمانی ظاهری و غیر شخصی مقایسه می کند که این نیاز به تنهایی را احساس می کنند ولی مانند مرغ عشقها وقتی تنها باشند می میرند.

از نظر کرکیگارد، هرکس باید در مصاحبت با دیگران محتاط باشد و میبایست بکوشد تنها با خود و خدا سخن بگوید. به نحوی مشابه برای نیچه اساس انسانیت این است که فرد ارزشهای خود را بیافریند و اخلاق جمعی را رد نماید. اصیل بودن به معنای واقعی داشتن ایده ال ها، ارزشها و باورهای خود است و نه پیروی از گله و توده.

 

 

منبع: کتاب درمان های گروهی میک کوپر ، ترجمه دکتر سیدمحمد کلانتر