نگاهی بر فیلم ضد حریق (Fireproof)

نگاهی بر فیلم ضد حریق (Fireproof)

ضد حریق؛ تبدیل چالش ها به فرصت ها

فیلم ضد حریق (Fireproof)، داستانی آشنا را برای همسران به تصویر می کشد؛ وجود چالش های بسیار در زندگی مشترک و دست و پنجه نرم کردن با این چالش ها. این فیلم تصویر زیبایی از حل مشکلات یک زوج جوان ارائه می دهد که مشاهده آن خالی از لطف نیست.

خلاصه داستان فیلم

فیلم ضد حریق، با یادآوری آرزوی دوران کودکی «کاترین» آغاز می­شود. کاترین و «کلب» زن و شوهری جوان هستند که زندگی پرتنشی دارند. آن ها در آستانه جدایی و طلاق به سر می برند. کلب یک آتش نشان وظیفه شناس است و در شغل خود بسیار موفق است. کاترین نیز شغل خود را دوست دارد. اما این دو شخص، زندگی ای سخت و جهنمی برای یکدیگر ساخته اند. با این که در آغاز ازدواجشان، عاشق یکدیگر بوده اند، اما اکنون پس از چند سال، عشق بین آن دو مُرده است.

فیلم، حول تعاملات این زن و شوهر جوان می گذرد. تنش ها، جایگزین ها، تلاشی که هر کدام برای بهبود رابطه می کنند یا نمی کنند، تعاملات هر کدام با دوستان خودشان و نیز تعاملات کاترین با پدر و مادرش و کلب با پدر و مادرش.

به نظر می آید شرایط برای طلاق کلب و کاترین مهیّا است، اما چطور می شود که در عرض چند روز، این شرایطِ سخت و غیر قابل تحمل، تغییر می کند؟ و از دیدگاه زن و شوهر، اصلاً چرا باید این شرایط تغییر کند؟

[irp posts=”8495″ name=”معرفی فیلم زندگی زیباست Life Is Beautiful”]

مشخصات فیلم

نام فیلم: ضد حریق (Fireproof)

سال تولید: 2008

محصول: آمریکا

کارگردان: الکس کندریک

مدت زمان: 2 ساعت و 2 دقیقه

ژانر: درام/ عاشقانه

مناسب برای: خانواده، همسران.

تحلیل روانشناختی فیلم ضد حریق

فیلم ضد حریق، فیلمی مناسب در حوزه مشکلات زوجین و خانواده هاست. درون مایه فیلم، برپایه ایمان، عشق و تعهد استوار است؛ چنانچه آغاز و پایان فیلم، آن را به خوبی نشان می دهد.

بیان آرزوی دوران کودکی کاترین در ابتدا، می تواند نشان از انگیزه و محرّک او در زندگی باشد. او چنان رابطه خوب و محبت آمیزی با پدر خود دارد که ازدواج را پاسخی برای محبت بین شان می داند. به نظر می آید مسئله عشق در ازدواج برای کاترین اهمیت زیادی دارد. بالاخره او با عشق حقیقی اش ازدواج می کند. اما این عشق، پایدار نیست و به زودی افول می کند، تا جایی که هیچ چیز از آن عشق ابتدایی زن و شوهر بر جای نمی ماند.

کلب، همسر کاترین، فردی است متعهد و محترم. احترام برای او بسیار مهم است و از این که در محیط کاری اش آن را دریافت می کند، خشنود است. و غمگین از اینکه چرا احترام مطلوبش را نمی تواند در خانه خودش داشته باشد.

کلب، در همان ابتدای فیلم، پس از آن که از مأموریت آتش نشانی بازگشته اند، جمله ای قابل تأمل خطاب به همکار خود می گوید: «هرگز همکارت را ول نکن، به ویژه در آتش.» که سطحی از تعهد اخلاقی و شغلی او را نشان می دهد.

با این حال شرایط دشوار و آتشین زندگی مشترک کاترین و کلب، عرصه را بر هر دو آنان تنگ کرده. چنان که کلبِ متعهد و کاترینِ خواهان عشق را به تصمیم جدایی کشانده است.

در این بین دوست کلب فردی پخته و عاقل است که تلاش خود را برای کمک به زندگی مشترک کلب می کند. ولی کاترین در محیط کاری اش دوستانی دارد که اتفاقاً موجب تخریب رابطه این زوج جوان می شوند.

پس بزرگترین کمک را چه کسی به زندگی مشترکشان می کند؟

[irp posts=”8198″ name=”تنهایی و دلهره انسان امروزی: انسان در جستجوی خویشتن”]

نقطه عطف زندگی مشترک

پدر و مادر کلب سال ها پیش تصمیم به جدایی می گیرند ولی با شگردهایی که یکی از آن ها به کار می گیرد، نه تنها جدا نمی شوند، بلکه عشقشان بیش از پیش می شود. آن دو، زندگی مشترکشان را به خوبی و با عشق ادامه می دهند. پدر کلب از او می خواهد که همین شگردها را، او نیز اجرا کند. سپس تصمیم نهایی اش را برای ادامه یا قطع رابطه اش با کاترین بگیرد.

این در حالی است که کاترین تصمیم قطعی خود را برای جدایی گرفته و اکنون، کلب یک تنه و تنها باید برای حفظ زندگی مشترک شان، قدم در راه بگذارد. این تلاش یک نفره، سخت و طاقت فرساست. ولی پدر کلب، که شخصی با ایمان است، به شیوه های مختلف از پسرش حمایت می کند تا سختی های راه بر او آسان شود.

دیدن سختی های این راه و شیرینی که پس از پیمودن این راه حاصل می شود، احساس رضایت بخشی به کلب و چه بسا مخاطب، می دهد.

[irp posts=”8354″ name=”ازدواج و درمان اختلافهای زناشویی: زمینه های عملی و مفهومی”]