نوجوانی؛ تغییرات آن و آنچه باید عوض شود

چاپ مقاله

نوجوانی؛ تغییرات آن و آنچه باید عوض شود

با گوش دادن به مکالمه والدینی که فرزندان نوجوان دارند، در صحبت های آنها نکات مشترک بسیاری پیدا می کنیم. از نظر والدین، نوجوانان باهوش تر از قبل شده اند (چه قبل کودکی خودشان در نظر باشد چه نسل های گذشته)، دوستان خود را نسبت به والدین خود باهوش تر می دانند، کمتر با آنها صحبت می کنند، ترجیح می دهند تنها باشند، به شدت از همه چیز استفاده می کنند (تلفن، کامپیوتر و…)، بد اخلاق می شوند، از دوستان خود تاثیرپذیر می شوند، کم حوصله هستند، اهل مد می شوند، به درس بی علاقگی نشان می دهند و از هر کاری فراری هستند.

تمام این تغییرات به نظر می رسد که درست است و والدین در این موقعیت ها حس می کنند که در تربیت فرزند خود شکست خورده اند. در این زمان اولین سوالی که والدین از خود می پرسند این است: در تربیت فرزندم چه اشتباهی مرتکب شده ام؟ اما نکته مهمی که والدین از آن غافلند این است که هر فرد (از جمله نوجوانان) آمیخته ای از ژنتیک، محیط و انتخاب هایش می باشد. بنابراین هرکدام شخصیت منحصر به فرد خود را دارند. به همین دلیل است که والیدن نیاز دارند که چند نکته را در نظر بگیرند:

  1. روش تربیتی ناموفق آن است که در مورد هیچکدام از کودکان روی کره زمین (یا حداقل خودتان) جواب ندهد.
  2. بسته به شخصیت هر فرد (کودک یا نوجوان) باید روش خاص خودش را داشت.
  3. تا جایی که می توان طیف وسیعی از روش ها را باید آموخت و به کار برد.
  4. شرایط را برای بهبود فرزندان فراهم آورد. مثل مسئولیت دادن مناسب به کودک خجالتی برای ایجاد اعتماد به نفس و تعدیل قدم به قدم خجالتی بودن کودک.

به نظر می رسد اصول مشترکی وجود دارد که رعایت آنها در برنامه های تربیتی والدین برای فرزندانشان ضروری است. نقطه اشتراک این اصول آن است که والدین شیوه برخورد خود را با فرزندانشان تغییر دهند. نوجوانان بدون هیچ برخوردی و به صورت عادی عصبانی، سرکش و به تعبیری سردشمنی دارند و والدین باید توجه داشته باشند که به گونه ای رفتار نکنند که این حالات تشدید و تثبیت شوند. باید به یاد داشت که هم اکنون ما با فردی بالغ (یا در مسیر بلوغ) سروکار داریم که دیگر روش های تربیتی دوران کودکی برای او نه تنها کارایی ندارد که مشکل آفرین خواهد بود. به همین دلیل در این دوران انتقالی تلاش والدین باید اجرای این اصول باشد:

  1. از زور و فشار استفاده نکنید: مطمئن باشید که بازنده نهایی مشاجره و فشار آوردن به نوجوان والدین آنها هستند. شاید در نگاه نخست والدین احساس پیروزی کنند و به نظر برسد که نوجوان نهایتا به خواسته آنها تن در داده است اما در این حالت نیز نوجوان به دنبال تلافی خواهد بود و در آینده این کار را انجام خواهد داد.

در عوض زور و اعمال فشار تلاش کنید تا قوانینی را در خانه و در مورد نوجوان ایجاد کنید که بر مبنای آنها بتوانید اختلافات خود را حل کنید. معمولا والدین این دغدغه را دارند که نوجوانشان کار درست را انجام دهد و برای نیل به این هدف آنها را مجبور به انجام کارهایی می کنند در حالیکه والدین نباید فراموش کنند که با سلب نکردن آزادی و اجازه دادن به نوجوان خود برای پیمودن مسیر اشتباه (نه تباهی) و پذیرفتن نتیجه کارشان، زمینه را برای اجتناب نکردن از انجام کار صحیح و حرکت در مسیر درست را فراهم آورده اند. این در حالی است که اعمال زور و فشار برای انجام کار صحیح (حداقل کار صحیح از دیدگاه والدین) احساس نوجوان را نسبت به آن مسیر نیز منفی می کند و باعث لجبازی نوجوان می شود.

راهبرد دیگری که والدین می توانند پیش بگیرند معامله است. برای مثال در صورتی که نوجوان شما دیروقت به خانه باز گردد به جای آنکه بگویید دیگر حق نداری تنها بیرون بروی، بگویید در صورتی که دوباره دیر به خانه برگردی از بازی کامپیوتری یا پول توجیبی خبری نیست، نتیجه بهتری خواهید گرفت. اینکه فرزند شما آزاد است که دیروقت یا سروقت بیاید و تبعات آن را بپذیرد گام موثری در تربیت و موفقیت شما در تربیت فرزندتان است.

  1. روابط خود را بهبود و گسترش دهید: سعی کنید صحبت های خود را به سمت علائق و دلبستگی های نوجوان ببرید و از نصیحت کردن و رفتارهای والدگونه فاصله بگیرید. نوجوانان بیشتر به دوستان خود تمایل پیدا میکنند زیرا آنها را در کنار خود می بینند. بعلاوه دیگر مانند گذشته به پاداش و تنبیه های دوران کودکی پاسخ نمی دهند.
  2. با نوجوان خود مدارا کنید: هرچقدر بیشتر از احساسات و خواسته های فرزندانمان بیشتر بدانیم (که راه آن همانطور که بیان شد بهبود روابط است) و از ناراحتی های آنها آگاه باشیم، بهتر می توانیم آنها را درک کرده، همدلی از خود نشان دهیم و مدارا کنیم. تلاش کنید با آگاهی از نیازهای فرزندتان، به ازای هر خواسته ای که دارید و انجام می دهد، به یکی از نیازهای وی پاسخ بدهید و در روابط و خواسته هایتان دو طرف برنده و بهره مند باشند.
  3. عصبانی نشوید (!): همانطور که بیان شد، نوجوانان در این سن به صورت طبیعی عصبانی، مقاوم و لجوج هستند و هرچقدر به این حالات واکنش نشان داده شود، عمیق تر و بیشتر تثبیت می شوند. هرچقدر والدین برای حل این مسائل به اشتباه تلاش و نوجوان خود را به کودکی اش با رفتارهایشان نزدیک کنند، باعث افزایش فاصله میان خود و مشکلات می شوند. بهترین کار این است که والدین این روحیات را در فرزندان خود بپذیرند و با آنها همدل باشند.