مسیر مشاور شدن : 6 مرحله برای مشاور شدن

چاپ مقاله

مسیر مشاور شدن : 6 مرحله برای مشاور شدن

 

مسیری که هر درمانگری طی خواهد کرد

گاهی اوقات که با اساتید به نام هم صحبت می شویم و از تجربیات کاری و تخصصی آنها می شنویم، بخصوص دورانی که تازه کار خود را شروع کرده بودند، به شباهت های عجیبی بین آنچه آنها از سر گذرانده اند و آنچه ما از سر می گذرانیم پی می بریم. البته این گونه کشف ها شق القمر ما نیست و احتمالا اکثر قریب به اتفاق دانشجویان به آن دست می یابند منتهی کمتر کسی پیدا می شود که مانند اسکوهولت و رونستاد به این مسئله توجه خاص مبذول و بر روی آن پژوهش کنند. آنها با پژوهشی کیفی که 100 مشاور و رواندرمانگر در آن مشارکت داشتند به نکات مشترکی از مسیر زندگی حرفه ای این اشخاص دست پیدا کردند که آن را مراحل رشد حرفه ای مشاوران و رواندرمانگران نام گذاری کردند. در این مقاله با توجه به نکاتی که در مقاله این دو محقق آمده است به ترسیم مسیر حرفه ای که هر درمانگر طی خواهد کرد خواهیم پرداخت.

مسیر مشاور شدن : 6 مرحله برای مشاور شدن

مرحله اول: عمه تراپی!

اولین مرحله در مسیر حرفه ای مشاور شدن دقیقا همان چیزی است که همه مردم آن را بلدند و انجام می دهند: عمه تراپی! مشخصه اصلی این مرحله هم حسی در عوض همدلی، تشخیص های سریع و ارائه سریع راهکار از طرف مشاور است. البته همانطور که اشاره شد همه انسان ها به این مرحله می رسند و امید می رود دانشجویانی که به سراغ رشته مشاوره و روانشناسی می روند با ورود به دانشگاه و گذراندن مهارت های پایه حداقل از این مرحله عبور کنند. به تمام افرادی که در این مرحله قرار دارند توصیه می شود که بر روی مهارت های پایه خود تمرکز کنند. یکی از مشکلات اساسی در ایران عدم تسلط مشاوران و درمانگران (حتی در مواردی اساتید دانشگاه) بر مهارت های پایه است.

مرحله دوم: دانشجوی تازه کار

عموما دانشجویان حاضر در این مرحله بسیار ذوق زده می باشند. آنها در حال یادگیری انواع نظریه ها و آموزش دیدن به صورت حرفه ای هستند. از طرف دیگر بسیار تحت فشار و استرس نیز می باشند چراکه اساتید و دانشجویان سال بالاتر از خود را شاهد هستند که عملکردهای بسیار بهتری نسبت به آنها دارند و تمام تلاش این دانشجویان رسیدن به این سطح از عملکرد است. سوالی که به شدت ذهن دانشجویان را در این مرحله مشغول می کند این است که “آیا آمادگی مشاوره دادن هستم یا نه؟” و در عین حال به شدت برای رسیدن به جایگاه یک حرفه ای عجله دارند. دانشجویانی که در این مرحله قرار دارند به شدت از بازخوردهای مثبت و منفی اساتید و سوپروایزرهای خود (و حتی دانشجویانی که با تجربه تر از آنها هستند) تاثیر می پذیرند و باید در این مورد محتاط باشند. اگر در این مرحله قرار دارید به شما توصیه می کنیم که صبور باشید و نسبت به آموزش پذیرا؛ هرچند که تلخ باشد.

مسیر مشاور شدن : 6 مرحله برای مشاور شدن
مرحله سوم: دانشجوی حرفه ای

این مرحله که به نوعی انترنی نیز به حساب می آید عموما در نیمه پایانی تحصیل دانشجویان رخ می دهد. در این دوران دانشجویان سوپرویژن را به صورت رسمی و منظم باید تجربه کنند و تلاش زیادی می کنند تا به سطح حرفه ای برسند. نگرانی اصلی افراد در این مرحله اجتناب از هرگونه اشتباهی است که با استانداردهای درونی بسیار بالای برای کارشان همراه می باشد و به همین دلیل در جلسات خود احساس راحتی نمی کنند و ریسک پذیری یا خلاقیتی از خود نشان نمی دهند. این احساس ناراحتی در جلسه درمان باعث می شود که به دنبال تایید بیرونی از جانب اساتید و هم کلاسان خود باشند که نشان از وجود نوعی وابستگی بیرونی است که به همین دلیل وجود سوپروایزر همچنان ضروری محسوب می شود.

البته ناگفته نماند که دانشجو به علت رسیدن به سطحی از دانش و توانایی در برخورد با سوپروایزر خود احتمالا دچار اختلافاتی خواهد شد که نیازمند توجه است. در این مرحله دانشجو باید نظریه یا نظریه هایی که تمایل دارد در جلسه درمان با آنها کار کند را انتخاب کند. با توجه به پژوهش های صورت گرفته بر روی رابطه بین انتخاب نظریه توسط مشاوران و ادراک مراجعان از رابطه درمانی شکل گرفته در جلسه، توصیه می شود در انتخاب نظریه خود دگم برخورد نکنید و سعی کنید نسبت به چند نظریه نگرشی باز و مثبت داشته باشید.

مرحله چهارم: حرفه ای تازه کار

اینجا همان مرحله ای است که افراد از دانشگاه جدا می شوند و وارد بازار کار حرفه ای می شوند. دورانی پرتنش که افراد چالش ها و انتخاب های بسیاری را پیش روی خود می بینند. آزادی عملی که افراد در این مرحله دارند بیش از هر چیز باعث ایجاد احساس نگرانی و عدم امنیت می شود و آنها به علت روبرو شدن با مراجعان سخت و دارای مسائل خاصی که حتی ممکن است در دوران دانشجویی به گوش آنها نخورده باشد احساس ناامنی کنند. بخصوص این تجربه در ایران بسیار شدیدتر از آن چیزی است که در کشورهای دیگر گزارش می شود که جدای از مسائل خاص فرهنگی حاکم بر جامعه، نوع آموزش در دانشگاه نقشی اساسی دارد.

جالب است که در این مرحله یک چرخه در حال رخ دادن می باشد: “مراجع جدید، تلاش برای اجرا و پیروی از آنچه آموخته شده، شکست در مواجهه با مشکلات جدیدی که برای آنها به اندازه کافی آمده نشده اند، تجربه دوره های سرخوردگی، دوره تلاش های مضاعف برای کشف خود و شرایط حرفه ای بعلاوه کشب تجربه، مراجع جدید، …” برای افرادی که در شرف ورود به این مرحله هستند یا حتی در این مرحله قرار دارند تجربه درمان شدن خودشان را به شدت توصیه می کنیم. این تجربه که عموما برای مشاوران و رواندرمانگران ایرانی رخ نمی دهد به شدت برای ورود به این دوره و حتی در خود این دوره کارساز خواهد بود.

مرحله پنجم: حرفه ای با تجربه

با گذشت چیزی قریب به 5 الی 7 مشاوران به طیف وسیعی از تجربیات دست یافته اند که باعث می شود جلسات درمان برای آنها از آن حالت تنش زای پیشین خارج شود و حدودا در تمام جلسات احساس تسلط داشته باشند. در این دوره مهمترین مسائل برای افراد ایجاد یک نقش درمانگر/مشاور بر اساس و مطابق با ارزش های خودشان است تا بتوانند مسیر حرفه ای خود را ادامه دهند. همچنین افراد جستجو به دنبال پیدا کردن یا ایجاد یک محیط کاری مناسب با وضعیت خودشان را شروع می کنند.

در این دوره تلفیق نظریات عموما به درستی صورت می گیرد و فرد کم کم به یک نظریه مطابق با شخصیت خویش دست می یابد. جدای از آن با تمام تاکیدی که در تمام دوران تحصیل بر رابطه درمانی می شده است، افراد در این مرحله به درک عمیق از اهمیت و کاربرد رابطه درمانی دست می یابند و در نقش ها و روش های درمانی (بخصوص کاربرد تکنیک ها) انعطاف بیشتری از خود نشان داده و حرفه ای تر از همیشه عمل می کنند. از جمله خصوصیات افراد در این مرحله اجرای جلسات درمانی پشت سر هم بدون از دست دادن تمرکز است (مشاوران تازه کار معمولا با پایان هر جلسه درمان به سختی ذهن خود را از آن آزاد می کنند تا مراجع بعدی را ملاقات کنند).

آفت مرحله…

این خصوصیت باعث می شود تا مشاوران با پایان روز کاری بیشتر احساس مفید و موفق بودن داشته باشند تا فرسودگی و خستگی. آنچه که آفت این مرحله می باشد عدم تعیین یا به هم خوردن مرزهای درمانی است. مشاوری که در این مرحله قرار دارد به شدت مورد استقبال آشنا و غریبه است و از طرف دیگر زمان کافی برای رسیدگی به تمام مراجعان را ندارد. مشاور باید به شدت مراقب باشد که مرزهای زندگی شخصی و حرفه ای خود را با وجود انعطاف حفظ کند تا آسیب نبیند.

آفت دیگر اصطلاحا wounded healer است که به وجود زخم هایی در وجود درمانگر اشاره دارد که در بسیاری از موارد انگیزه وی برای ورود به این حرفه شده است. مشاور باید مراقب باشد که این زخم ها چگونه در فرایند کاری وی اثر می گذارند، اگرچه باید مدت ها پیش نسبت به درمان اقدام کرده باشد. آخرین مورد احساس کاذب “چیز جدیدی برای آموختن نیست و من باید به آموزش مشغول شوم” می باشد.

فراموش نکنید که توقف و جریان نداشتن اولین نشانه های مرگ حرفه ای شماست. علم هیچگاه متوقف نمی شود و علاوه بر آن شما در همه زمینه ها متخصص و حرفه ای نخواهید بود. گاهی اوقات لازم است برای مهارت بیشتر در یک زمینه دوباره کارگاه شرکت کنید. به قول یکی از اساتیدی که در آمریکا تحصیلات خود را سپری کرده بود در آنجا ممکن بود نیمی از کارگاه شما را اساتید و مشاوران پا به سن گذاشته تشکیل بدهند و علت حضور خود را یادگیری بهتر، به روز رسانی یا احساس ضعف در آن زمینه عنوان می کردند. پدیده ای که در ایران به ندرت شاهد آن هستیم. حرفه ای های با تجربه باید بتوانند زمان خود را به نوعی تنظیم کنند که هم به آموزش برسند هم به یادگیری تا خود را از نظر حرفه ای به اصطلاح سرپا نگه دارند.

مرحله ششم: استاد بزرگ درمان

مرحله پایانی در سیر مشاور شدن ، استاد بزرگ درمان شدن است که البته تمام افراد به این مرحله نمی رسند. آنهایی که به این مرحله می رسند که عموم افراد در مورد اینکه آنها یک حرفه ای تمام عیار هستند توافق دارند و مورد رجوع آنها قرار می گیرند. رسیدن به حد به تجربه ای بین 20 الی 25 سال نیازمند است که چنین تجربه ای را فقط در افرادی می توان یافت که در سنین پیری قرار دارند. جالب است برخلاف آنچه که حاضرین در مراحل پیشین فرض می کنند، این مرحله از جانب افرادی که در آن قرار گرفته اند چندان جذاب ادراک نمی شود. علت عمده این امر به نظر همزمانی آن با دوران کهنسالی، بحران یکپارچگی در برابر پریشانی، بازنشستگی، اضطراب مرگ و مشکلاتی در سلامت جسمانی می باشد که حوصله و توانی برای ایفای نقشی که دیگران توقع دارند باقی نمی گذارد.