فنون راهنمایی و مشاوره برای رشد عزت نفس – قسمت اول

چاپ مقاله

فنون راهنمایی و مشاوره برای رشد عزت نفس

 

فنون راهنمایی و مشاوره برای رشد عزت نفس

منظور از راهنمایی و مشاوره برای عزت نفس، پیشنهادها و راهکارهایی است که منجر به افزایش عزت نفس شده یا از تخریب عزت نفس پیشگیری می کنند، در ادامه به چند مورد از این راهکارها اشاره شده است. البته راهکارها به همین چند مورد محدود نمی شوند

 

توجه مثبت نامشروط

(الف) توجه مثبت نامشروط، همان گونه که راجرز بیان داشته است کودکان باید اطمینان داشته باشند که انسان های ارزشمندی هستند، بنابراین، نباید ارزشمندی بود کار را به انجام برخی از فعالیت ها پیوند بزنیم. بلکه باید همیشه بین رفتار نادرست و شخصیت او تمایز آشکاری قائل شویم. به عنوان مثال، والدین به جای اینکه بگویند چون سروصدا میکنی دوستت ندارم باید بگویند «من سروصدا کردن شما را دوست ندارم. والدین باید به صورت آشکاری عشق، علاقه و محبت خود را به فرزندانشان نشان دهند. کودکان (و صدالبته نوجوانان و بزرگسالان) باید مطمئن باشند مورد علاقه والدینشان هستند. در این صورت احساس ارزشمندی می کنند. 

فنون راهنمایی و مشاوره برای رشد عزت نفس - قسمت اول

پرهیز از آزار هیجانی

(ب) پرهیز از آزار هیجانی (اجبار، مقایسه، سرزنش، تحقیر، تهدید، برچسب زنی). متأسفانه شیوع آزار هیجانی بسیار بالاست. در بررسی عبداله زاده رافی (۱۳۹۳) آشکار شد تنها ۲۵٪ نوجوانان ۱۲-۱۵ ساله بیان داشتند از سوی والدین خود مورد آزار هیجانی قرار نگرفتند. همچنین، ۲۵٪ آزاردیدگی هیجانی شدیدی را تجربه می کردند. آزار هیجانی به صورت مستقیم عزت نفس کودکان را هدف قرار میدهد. این آزار از هر منبعی که باشد (والدین، همشیره ها، دوستان یا معلم) در ابتدا بر عزت نفس کودکان اثر می گذارد. وریا، ابیدین و داس’ (۱۹۹۶) خاطر نشان کرده اند که آزاردیدگی هیجانی مستقیما بر احس از خود، کودک، اثر می گذارد. این کودکان احساس بی ارزشی و مهم نبودن می کنند.

مشخص شده است رشد عزت نفس کودکان در طی دوره ی دبستان با تجربهی آزاردیدگی هیجانی رابطهی دارد؛ به طوری که عزت نفس کودکانی که مورد آزاردیدگی هیجانی قرار گرفته اند، در مقایسه با همسالان بدون تجربه ی آزاردیدگی هیجانی، از رشد کمتری برخوردار است . لبسون و نیکسون (۲۰۱۱) عزت نفس ۲۲ کودکی که مورد بدرفتاری قرار گرفته بودند و ۲۶ کودکی که مورد بدرفتاری قرار نگرفته بودند را بررسی کردند. آنها دریافتند که عزت نفس پایین کودکان با تجربه ی آزاردیدگی هیجانی آنها ارتباط دارد. این نتیجه در مورد نوجوانان نیز صادق است. پژوهش های گذشته بر اثر منفی آزاردیدگی هیجانی بر جنبه هایی از عزت نفس نوجوانان مانند احساس عدم لذت و بدبینی نسبت به آینده تأکید کرده اند.

اینکه چرا والدین به آزار هیجانی فرزندان خود می پردازند دلایل مختلفی دارد مانند سن والدین، تجربه آزاردیدگی در دوره کودکی، سبک دلبستگی ناایمن، تجربه خشونت در خانواده فعلی، کترل هیجانی ضعیف، مشکلات روانشناختی، اعتیاد و عدم آگاهی از شیوه های صحیح فرزندپروری؛ بنابراین، برای کاهش میزان آزاردیدگی هیجانی کودکان و به تبع آن افزایش عزت نفس شان، برگزاری کلاس های آموزش خانواده در مدارس و ارجاع والدین دارای مشکلات جدی به مراکز درمانی ضروری است.

 

توجه به تلاش به جای نتیجه

(پ) توجه به تلاش به جای نتیجه. گرچه لازمه موفقیت در هر امری تلاش است ولی لزوما همیشه تلاش کردن به نتیجه دلخواه منجر نمی شود؛ زیرا برخی از عامل های اثرگذار بر نتیجه، خارج از کنترل فرد است. به عنوان مثال، دانش آموزی که با جدیت تمام درس خوانده است، لزوما نمره کامل در امتحان را نخواهد گرفت زیرا وجود برخی از عامل های مزاحم در جلسه امتحان مانند سروصدایی که از بیرون می آید، نور نامناسب، حرارت نامناسب، صندلی نامناسب و میتواند بر عملکرد دانش آموز اثر منفی بگذارد؛

بنابراین، تأكيد والدین و معلمان باید بر آنچه در اختیار دانش آموز است (تلاش) باشد؛ زیرا فقط دانش آموز می تواند آن را به صورت مختارانه عوض کند. تأكيد بر چیزی که خارج از دایره کنترل فرد است، منجر به کاهش احساس کفایت و ارزشمندی فرد می شود. باید والدین و معلمان به دانش آموز یادآوری کنند آنچه مهم است تلاش و پشتکار جدی شما است نه نتیجه آن.

ارائه الگوی مثبت

(ت) ارائه الگوی مثبت. هنگامی که والدین به خود احترام گذاشته و برای خود اهمیت قائل هستند، برای مثال با وارد نشدن در رفتارهای نامناسب یا تلاش برای به دست آوردن چیزی به هر قیمتی (مثل دروغ گویی)، کودکان با مشاهده رفتار آنها می آموزند چگونه باید رفتار کنند . زمانی که والدین در خانه مسائل پیش آمده را با احترام به یکدیگر و پرهیز از خشونت کلامی و غیر کلامی حل و فصل می کنند، الگوهای مناسبی از ارزش قائل شدن برای خود و دیگران ارائه می کنند.

دادن حق انتخاب

(ث) دادن حق انتخاب، نظرخواهی و ابراز عقیده. اجبار یکی از مصادیق اصلی آزار هیجانی است؛ حق انتخاب، نظر خواهی و ابراز عقیده در مقابل آن قرار می گیرد. حق انتخاب، نظرخواهی و ابراز عقیده باعث افزایش احساس ارزشمندی و پذیرش می شود. والدین و معلمانی که به فرزندان و دانش آموزان خود حق انتخاب می دهند، نظر آنها را در موضوعات گوناگون جویا می شوند و اجازه می دهند کودکان به صورت آزادانه و بدون ترس نظر خود (چه مثبت، چه منفی) را بیان کنند، منبع مهمی برای ایجاد و افزایش عزت نفس فراهم ساخته اند. در واقع، دادن حق انتخاب، نظرخواهی و ابراز عقیده این پیام را به کودک انتقال می دهد که او هم آدم مهمی است و نظراتش ارزشمند هستند.

 

انتظارات واقع بینانه

(ج) انتظارات واقع بینانه، در هر سن و مرحله رشدی کودکان دارای یکسری از توانمندی ها و محدودیت ها هستند. برای مثال، کودکان تا قبل از سن ۱۲ سالگی دارای تفکر عینی هستند و قادر به درک کامل موارد انتزاعی مانند عدالت نیستند. آگاهی از این توانمندی ها و محدودیت ها به والدین و معلمان کمک می کند به شیوه صحیحی با کودک رفتار کنند. زمانی که انتظارات واقع بینانه باشند احتمال موفق شدن کودک در انجام رفتار افزایش می یابد در نتیجه عزت نفس وی نیز افزایش خواهد یافت.

 

مواجهه با موفقیت

(چ) مواجهه با موفقیت. همان گونه که در انتظارات واقع بینانه بیان شد، موفقیت میتواند عزت نفس را افزایش دهد. والدین و معلمان گاهی به صورت عمد باید شرایطی را فراهم سازند که کودک حتما با موفقیت روبرو شود. به خصوص برای کودکی که از عزت نفس پایینی برخوردار است، تجربه موفقیت بسیار مهم است؛ بنابراین والدین و معلمان باید اطمینان حاصل کنند شرایطی که برای موفقیت فراهم ساختند، حتما به موفقیت منجر می شود. فراهم سازی برای موفق شدن می تواند در فعالیت های مختلف از جمله امور تحصیلی، ورزش ها، سرگرمی ها و … صورت گیرد