عشق چیست؟ تعریف ، نشانه ها و انواع عشق – قسمت اول

چاپ مقاله

عشق چیست؟ تعریف ، نشانه ها و انواع عشق

یکی از مشکل ترین و مهمترین سازگاریها برای نوجوانان و جوانان، کنار آمدن با احساسات عاشقانه است. در این دوره احساسات عاشقانه، که ترکیبی از پختگی جنسی، فشارهای اجتماعی، جذابیت جنسی و مشغولیتهای ذهنی از نوع جنسی است، به یک نیروی مسلط تبدیل می شود. روزنامه ها، مجلات، فیلمها، برنامه های تلویزیونی، ترانه های عامیانه و غزلهای شعرا، سراسر مملو از موضوعهای عاشقانه است. عشق، در همه جوامع به طور یکسان تعریف نمی شود.

عشق چیست؟ تعریف ، نشانه ها و انواع عشق - قسمت اول

در یک طرف، جوامعی قرار دارند که جذابیت عشقی را نابهنجاری یا مصبیت بار تلقی می کنند. در طرف دیگر، جوامعی قرار دارند که ازدواج بدون عشق را دیوانگی می دانند. جامعه آمریکای شمالی تمایل دارد که به عشق اهمیت دهد؛ در ژاپن و چین، سعی بر این است که عشق را پدیده ای بیهوده و زاید به حساب آورند . متخصصان علوم انسانی، در تعریف عشق، به صورتی که مورد قبول همه باشد، توافق ندارند. برخی عشق را یک حالت عاطفی و یک روش و نقطه نظر مجموعه شخصیت می دانند که به یک شئ (معشوق) معطوف می گردد و در کاملترین شکل خود با علایم زیر مشخص می شود:

1-با آرزوی تملک معشوق و همانندسازی با او 

2-با حساسیت و محبت نسبت به معشوق

3-با اشتیاق به محافظت از معشوق و خشنودی و ترضيه خاطر او

4-با تمایلات جنسی نسبت به معشوق که ممکن است جنبه متعالی و تصعیدی به خود گیرد

5-با تصور کردن معشوق به صورت کمال مطلوب

6-با آرزوی این که شخص نیز در مقابل، مورد محبت معشوق قرار گیرد 

7-با احساس لذت و خشنودی از بودن در کنار معشوق
۸. با احساس عاطفی شدید در زمان یادآوری و تجدید خاطره معشوق

عشق چیست؟

برخی روان شناسان، عشق را چنین توصیف کرده اند: «هیجان خاصی که از کشش خود به خودی نسبت به یک شخص معين حاصل می شود». ویژگی عشق این است که کل آگاهی عاشق در زیر سلطه معشوق، کسی که منحصر به فرد و کاملا متفاوت از دیگران به چشم او می آید، قرار می گیرد. عشق، که فرد را از نظر روانی – عاطفی بسیار حساس می کند، خطای ادراکی نامحدود و ابدی ایجاد می کند. عاشق، تمام ویژگیهای معشوق را بی مانند، نامحدود و جاودانه می پندارد. با این همه، به نظر می رسد که عوامل زیادی می توانند عشق را شعله ور کنند، روشن نگهدارند یا به خاموشی بکشانند.

مثلا هجران، عشق را شعله ور می کند، در حالی که وصال، عاشق را با واقعیتها آشنا می سازد، معشوق را از ارزش می اندازد و عشق را به خاموشی می کشاند. مخصوصا عشق زمانی به سردی می گراید که معشوق در نزدیک و به راحتی قابل دسترسی باشد. تردید، به عشق نیرو می دهد. بنابراین، بی دلیل نیست که گفته اند: ازدواج، گورستان عشق است.

 

عشق یک واکنش فیزیولوژیک

برخی، عشق را واکنش فیزیولوژیک، بعضی واکنش شیمیایی و برخی دیگر حتی عشق را تعهد می دانند. حال دلایل آنها را از نظر می گذارنیم: عشق؛ واکنش فیزیولوژیک: عشق، برای برخی مردم، عبارت است از یک حالت بی قراری فیزیولوژیک که براثر تحریک جنسی، شور، اضطراب، احساسات گنهکاری، تنهایی، خشم، ابهام و ترس به وجود می آید، و اگر این واکنشهای فیزیولوژیک نامشخص، عشق به حساب می آیند، به خاطر این است که مردم آنها را عشق نامگذاری کرده اند. عشق؛ واکنش شیمیایی: به عقیده ليوبویتز (۱۹۹۸) عشق برپایه ای استوار است که ماهیت شیمیایی منحصر به فرد دارد.

این پایه می تواند به فنیل نیلامین مربوط باشد، که به مقدار زیاد در برخی مراکز مغز تهیه می شود، زنجیره ای از فعالیتهای عصبی شیمیایی ایجاد می کنند و براثر آن احساسی شبیه آنچه آمفتامینها تولید می کنند، به وجود می آید. در میان این رویدادها، عشق، قویترین عامل فعال کننده مراکز لذت مغز است. عشق ممکن است به تولید یک احساس فراتر نیز کمک کند، احساسی که انسان خود را فراتر از زمان، مکان و جسم خود می یابد. با این همه، ليوبوویتز توضیح نمی دهد که این نوع دگرگونیها چگونه در محیط شیمیایی مغز، شکل احساسات عاشقانه به خود می گیرند.