ضیافت – افلاطون

چاپ مقاله

«غایت و منظور جنب و جوش عشق زایندگی در زیبایی است.» سقراط

به راستی، عشق چیست؟ آیا عشق وجود دارد؟ یا همان مترادف دوست داشتن است؟ و …

ضیافتی برپاشده است، اما این بار به جای میگساری طبق عادت همیشگی شان، سخن بر سر «حقیقت عشق» است. هر کسی از حضار در مهمانی عقیده خود در مورد عشق را بیان میکند که آخر از همه سقراط با شیوه ای متفاوت به بیان عقیده خود میپردازد. شیوه سقراطی که معروف به استدلال و نتیجه گیری منطقی و فلسفی است در این رساله کمتر مورد استفاده قرار می گیرد. در واقع افلاطون برای پیش بردن بحث رویه ای عرفانی و شهودی پیش می گیرد. حقی که عشق در قالب فلسفه نگنجد.

سالک راه عشق که راه جاویدانی است، نخست از عشق صورت شروع می کند ئ اندام های زیبا را طالب است. آنگاه از عشق صورتهای فردی میگذرد و به عشق صورت زیبا به کلی دل می بندد. از این مرحله که گذشت به زیبایی های جان دل می دهد و از آنجا به عشق اجتماعات و قوانین کلی و عادلانه می رسد تا به جایی می رسد که پی میبرد زیبایی هر جا که باشد و به هر لباس که درآید، یکی است و بیش از یکی نیست. از آنجا به به عشق معرفتها می رسد و چون در این راه سالک شد، به معرفتی می رسد که زیبایی مطلق است و همیشه  و همه جا و از هر نظر زیباست. وقتی به مشاهده این زیبایی نائل آمد، از آلودگی های جسم بری می شود و جمال را با چشم جان مشاهده می کند. چون عاشق به این مرحله میرسد، جاودانی می یابد.

آیا به راستی نیل به حقیقت، سیر و سلوک عارفانه است یا گفتارهای فیلسوفانه؟؟؟!!!

نام کتاب: ضیافت (مهمانی)

نویسنده: افلاطون

مترجم: محمود صناعی

با مقدمه فرهنگ جهانبخش

انتشارات فرهنگ