سیستم در خانواده درمانی

چاپ مقاله

 

سیستم در خانواده درمانی

نظریه سیستم ها

نظریهٔ بنیادی ای که زیربنای آمایهٔ ذهنی تعاملی خانواده درمانگران است از نظریهٔ سیستم ها می آید. برای نمونه والنورد – اسکینر ( ۱۹۷۶) خانواده درمانی را “درمان سیستمهای طبیعی” نامیده اند که ریشهٔ اصلی تمامی نظرات تکنیک هایی است که در درون سنت خانواده درمانی رشد میکند. درحقیقت بسیاری از خانواده درمانگران ترجیح می دهند به جای درمانگر خانواده، درمانگر سیستمی نامیده شوند. امکان ندارد که کارکرد جهان را بدون تفکر برحسب عمل سیستم ها شناخت. اجازه دهید فرآیند طبیعی سادهای را در مکانی خاصی درنظر بگیریم: در هر زمین زراعی، گیاهان و حیوانات برحسب زیستگاه و آب و هوایی که در آن سکنی گزیده اند به یکدیگر مرتبطاند، آنها یک سیستم بوم شناختی را تشکیل میدهند، وابستگی آنها هنگام وقوع گرمایی غیرعادی در تابستان آشکار میگردد.

برای مثال افزایش درجه حرارت سبب افزایش تعداد حشرات مزرعه می شود و نتیجتاً تعداد بیشتری پرنده در جستجوی غذا به مزرعه می آیند. اما افزایش پرندگان تعدادی از گیاهان را که حشرات بر روی آنها زندگی می کنند نابود می سازد. در چنین وضعیتی مزرعه به مکانی نامطلوب برای سکونت حشرات تبدیل شده و تعدادشان کاسته می شود. به زودی تعداد پرندگان هم کاهش می یابد زیرا برای یافتن غذا به مکانهای دیگری می روند. جهان پر از چنین سیستمهای اکولوژیکی است.

سیستم در خانواده درمانی

سیستم و اعضای آن به مثابه مزرعه و ساکنین آن

می توانیم مزرعه و ساکنین آن را به مثابه یک سیستم در نظر بگیریم، اما نباید فکر کنیم که این سیستم
از سایر قسمت های جهان جدا است. حصار اطراف مزرعه وجود چنین سیستم اکولوژیکی را در آن تأیید نمی کند اما شیوه ای قراردادی وجود دارد که در ان شیوهٔ سیستمی را که مورد مطالعه قرار می دهیم تعریف می کند. برای مثال، ما ممکن است بر گوشه ای از مزرعه که رطوبت را در مقایسه با قسمت های دیگر بهتر حفظ میکند تمرکز کنیم، به همین خاطر در این سیستم فرعی کوچک از مزرعه، گیاهان متفاوتی ممکن است رشد کنند که به نوبهٔ خود پذیرای حشرات متفاوتی باشند، این حشرات پرندگان گوناگونی را جذب می کنند و در نتیجه ما دارای سیستم کوچک تری می شویم که در درون اکوسیستم بزرگ تر مزرعه قرار دارد.

می توانیم نگاهمان را از این مزرعه فراتر برده و با روش مشابهی به مزارع همجوار معطوف سازیم. این کار تصویر وسیع تری از گیاهان و فعالیت حیات وحشی در بسیاری از مزارع به دست خواهد داد. بنابراین مزرعه ما یک سیستم فرعی محلی می شود. یک شیوه توصیف این سیستم فرعی، این است که گفته شود هر چیزی بالقوه سیستم فرعی چیز دیگری است. خانواده درمانگران، فرآیندی را که با آن مشخص می کنیم که با اختیار به کدام سیستم نظر کنیم نشانه گذاری سیستم مینامند.

[irp posts=”8298″ name=”نظریه عمومی سیستم ها”]

تغییر در سیستم ها

وقتی در مورد سیستمهای طبیعی اندیشه می کنیم در می یابیم که ابعاد دیگری نیز وجود دارند که باید درنظرگرفته شوند. تمامی سیستمها در گذر زمان تغییر و تحول می یابند، درنتیجه ممکن است فکر کنیم که زراعت چگونه در اکولوژی مزرعه تأثیرگذارده است، در همین راستا میتوانیم در مورد تأثیرات گرم شدن جهان بر مزرعه نیز فکر کنیم. این خط مرزی و نشانهگذاری ممکن است هنگامی که به سیستمی نگاه می کنیم و آن را می پذیریم توسط جغرافیا، زمان یا آنچه که قصد یا توجه ما را مشخص میسازد ( موقعیت مشاهده گر) تعیین شود.

نظریهٔ سیستمها به این موضوع اشاره دارد که سیستمها قابل رسوخ هستند، یعنی مرزبندی های آنها سست است و آنچه که در درون و بیرون آنهاست به شکلی اختیاری وابسته به تشخیص بوده و از دریچه دوربینهای بسیار با لنزهای متفاوت می توان به آن نگریست یقین و برخی از درمانگران خانواده  خاطرنشان ساخته اند که : هیچ کس نمی تواند به طور کامل سیستمی را توصیف کند، یعنی اینکه توصیف ها جهتدار و متعصبانه اند و با منظور و یا تعصب توصیف کننده همراهند. شناختن این موضوع که مشاهده گر بر آنچه که مشاهده می کند تأثیر میگذارد نظم ثانویه نظریهٔ سیستم ها نظم ثانویه سایر نیک نامیده شده است .

درنتیجه انسانی که به مزرعه مینگرهٔ ممکن است تعداد قابل توجهی از پرندگان را بترساند، پس جمعیت پرندگان نمی تواند به طور صحت تعیین شود: سیستم مشاهده گر نسخه انحرافی سیستم غیر مشاهده گر است. با در بازگشت به مزرعه باید گفت: شناسایی ویژگی های سیستمهایی که بطور طبیعی اتفاق میافتند، با تأکید بر شیوهای که در آن اجزا به هم پیوسته اند و هر یک در تعامل با دیگری است امکان پذیر است.

 

کل و مجموعه اجزا

این به هم پیوستگی های چندگانه در عملکرد کلی سیستم تأثیرگذارند. بنابراین می توانیم عملکرد سیستم را برحسب الگوهای ارتباط بین اجزا درنظر بگیریم، به همین دلیل است که بسیاری از نظریه پردازان سیستم ها ادعا می کنند که کل از جمع بین اجزای آن بزرگ تر است. این ارتباطات مشتمل بر تبادل اطلاعات است. در مزرعه مورد اشاره این تبادل اطلاعات در مورد رشد گیاهان با افزایش درجه حرارت، حشرات گیاه خوار، پرندگان حشرهخوار و غیره همراه است. هر بخش، با دیگر بخش ها در جهات مختلف به هم پیوسته و مرتبط است. آنچه که در این تبادل اطلاعات رخ می دهد به طبیعت سیستم بستگی دارد. این فرآیند تبادل اطلاعات بازخورد نامیده می شود. در این مزرعه بیشتر بودن تعداد گیاهان منجر به وجود حشرات بیشتری می شود که به آن بازخورد ارتقا یا تقویتی میگویند.

تغییر در یک عنصر، اطلاعات جدیدی را تولید می کند که انتقال خواهد یافت و نتیجهٔ آن تغییر در جای دیگری از سیستم است، به نحوی که در عملکرد سیستم تأثیری نگذارد. یک مثال در این رابطه شیوه ای است که بدن انسان درجه حرارتش را با انجام تعریق و یا بیرون آوردن لباس در هنگام گرمای زیاد حفظ می کند. در نظریهٔ سیستمها این فرآیند تمایل به حفظ ثبات درونی توسط یک سلسله عملیات داخلی” نامیده می شود. اما به سبب اینکه همهٔ سیستمها تا حدودی در معرض تأثیرات بیرونی غیرقابل کنترل هستند و نیز به دلیل تحول سیستم ها(حرکت در گذر زمان) بطور دائم تغییر می کنند، این فرآیند در نظریهٔ سیستم ها پیدایش ساختار ” نامیده می شود.