روابط پیش از ازدواج: گزارش یک پژوهش ایرانی

چاپ مقاله

روابط پیش از ازدواج: گزارش یک پژوهش ایرانی

ازدواج و خانواده در حال حاضر یکی از مسائلی است که هر از چندی در مورد آن بحث می شود. از دغدغه های مختلفی که پیرامون شرایط اقتصادی و سیاست گذاری هایی که بر این حوزه اثر دارد بگذریم، مسائل فرهنگی نیز به نوبه خود چالش برانگیز شده است. در حال حاضر انواعی از همباشی در جامعه ایران (بخصوص شهرهای بزرگی مثل تهران) در حال گسترش است که در مقایسه با جوامع غربی که خواستگاه این قبیل از همباشی ها بوده اند دچار تغییرات و به نوعی بومی شده اند. گاها از این نوع همباشی بومی شده تحت عنوان یک آشفتگی «نه سنتی نه مدرن» یاد می شود که به نظر می رسد با توجه به اینکه جامعه ایران همچنان درحال گذار معرفی می شود، عنوان چندان غلطی نباشد. این به اصلاح آشفتگی و تغییرات در بعد فرهنگی متخصصان را بر آن داشته است که با انجام پژوهش هایی تصویری از وضعیت فعلی به دست آورند.

در پژوهش مذکور، از دو گروه 129 نفره زن و مرد متاهل و 81 نفره زن و مرد مجرد خواسته شد که پرسشنامه هایی را که انتخاب شده است پاسخ دهند. در این پژوهش افراد بر اساس سطوح رابطه پیش از ازدواج تقسیم بندی شده و میزان سازگاری زناشویی آنها مورد بررسی قرار گرفت. پس از جمع آوری داده ها و تحلیل پاسخ شرکت کنندگان، نتایج قابل توجهی به دست آمد.

آنچه که به طور کلی به چشم می آید این است که افرادی که پیش از ازدواج هیچ رابطه ای با جنس متفاوت نداشته اند یا رابطه عاطفی محدودی را (با اطلاع و نظارت والدین) تجربه کرده اند از نظر سازگاری زناشویی تفاوت معناداری با افرادی که پیش از ازدواج روابط جنسی محدود، کامل یا متعدد داشته اند نشان می دهند. در این میان علاوه بر پژوهش حاضر، پژوهش های دیگری که در همین مقاله بدان ها استناد شده است تایید کرده اند که افرادی که پیش از ازدواج روابط محدودی با جنس مخالف داشته اند، به علت شناختی که کسب کرده اند از نظر تعارضات زناشویی وضعیت بهتری داشته اند.

Image result for marriage in the catholic church

بنا بر یافته های این پژوهش و پژوهش های دیگر، معمولا تجربه روابط پیش از ازدواجی که در آن رابطه جنسی وجود دارد به دلیل مسائل فرهنگی و فردی باعث کاهش رضایت زناشویی در آتی خواهد شد. علاوه بر آنکه این نوع از روابط از نظر اجتماعی پذیرفته شده نیست، افرادی که چنین تجربه هایی دارند و وجود آنها را در رابطه ضروری می دانند، روابط گرم و رضایت بخشی را با خانواده خود نداشته و آنها را فاقد حمایت عاطفی ارزیابی می کنند. همچنین صفات شخصیتی خاصی از جمله سطوح پایین پذیرا بودن و مسئولیت پذیری و نمرات کم در باوجدان بودن و انعطاف پذیری در این افراد به چشم می خورد.

به طور کلی این پژوهش نتیجه می گیرد که با توجه به تغییرات فرهنگی (تغییرات در نظام ارزشی و باورها) و پذیراتر شدن خانواده ها نسبت به روابط پیش از ازدواج با نظارت والدین، این قبیل روابط می توانند فرصت را برای شناخت در افراد فراهم آورد و از آسیب های بعدی ازدواج های سریع و بدون شناخت جلوگیری کند. علاوه بر این زمانی که بین نظام های ارزشی و فرهنگ با نیازهای افراد دارای آن فرهنگ تضاد و تعارضی پیش بیاید و مانع ارضاء آنها باشد، این فرهنگ (و نظام های ارزشی) است که بازنده میدان خواهد بود و شکست را می پذیرد.

در پایان نیز پژوهشگران به این نکته اشاره می کنند که در تغییرات فرهنگی، گروهی که مستعد رفتار خارج از عرف هستند و موفق به ارضای نیاز خود به روشی جدید می شوند، هرچند ناپسند از نگاه فرهنگ و جامعه، کم کم تبدیل به گفتمان رایج خواهند شد و همین گفتمان در آینده به عنوان نقطه مقابل گفتمان ازدواج قد علم خواهد کرد، کما اینکه طبق گزارشاتی که در مقالات غربی وجود دارد جوانان غربی بر اساس گفتمانی که به وجود آمده است به دنبال تاخیر در زمان ازدواج و تجربه انواع دیگری از روابط هستند.

برای مطالعه بیشتر به مقاله اصلی می توانید مراجعه کنید