راهکارهاي درماني اختلال وسواس فکري- عملي

چاپ مقاله

در حال حاضر براي درمان وسواس هم روش هاي روان درماني مورد استفاده قرار مي گيرد و هم روش هاي دارو درماني. در گسترده ترين و پذيرفته ترين رويکرد درماني براي وسواس هاي عملي دو شيوه مهم زير با يکديگر ادغام مي شوند: 1- مواجهه  2- پيشگيري از پاسخ.
توضيح اينکه، بيمار با موقعيت هايي مواجه مي شود که عمل وسواسي را فرا مي خواند (مثلا  دست زدن به ظرف کثيف) و بعد از اجراي مراسم مورد نظرش امتناع مي ورزد (شستن مکرر دست ها). يعني ابتدا بيمار با منبع يا محرک ترس آور يا اضطراب زا مواجه مي شود اما به کمک درمانگر ياد مي گيرد که از اجراي تشريفات و اعمال وسواسي امتناع ورزد که پيشگيري از پاسخ ناميده مي شود.  اين روش که به ظاهر بسيار ساده است در عمل نياز به تمرين و ممارست فراوان دارد. منطق اين شيوه درماني چنين است: فرض بر اين است آداب وسواسي (شستن دست ها، چک کردن مکرر درها و قفل ها و …) همگي به تقويت و تثبيت رفتارهاي وسواسي کمک مي کنند چرا که موقتا بيمار را از اضطراب و پريشان حالي دور مي کنند در صورتي که اگر فرد را از اجراي رفتارها و آداب وسواس گونه باز داريم، هرچند وي را موقتا مضطرب تر مي کنيم، اما پس از تکرار و تمرين حساسيت و اضطراب بيمار به طرز اعجاز برانگيزي کاهش مي يابد. روش درماني ياد شده هر بار مي بايست به مدت 90 دقيقه طول بکشد (يعني 90 دقيقه بيمار در برابر وسوسه انجام يک رفتار وسواسي مقاومت کند) و 15 تا 20 جلسه در عرض يک دوره سه هفته اي اجرا شود.
در کار باليني رايج است که کمک و حمايت اعضاي خانواده در اين رژيم درماني گنجانده شود;  چرا که بيماران وسواسي شديدا نسبت به طرد و تحقير حساس اند و دريافت انتقاد از سوي اطرافيان بر مشکل آنها مي افزايد.
در مورد بيماراني که از افکار وسواسي در رنج هستند، درمانگر کمک مي کند تا به آنها عادت کنند. اجتناب مکرر از افکار وسواسي به تشديد آنها دامن مي زند. براي عادت کردن به اين افکار بيمار مي بايست افکار خود را با صداي بلند بر روي نوار ضبط کند و روزانه حداقل 3 ساعت به آنها گوش دهد.  در اين صورت بيمار سبک زندگي معمولي تر و سازگارانه تري پيدا مي کند چرا که به واسطه تمرين و گوش دادن مکرر به صداي خود درمي يابد که قرار نيست هيچ گونه اتفاق وحشتناکي رخ دهد. راه ديگر نوشتن مکرر افکار و خواندن آنهاست. در مورد دارو درماني بايد  متذکر شد که امروزه بسياري از داروهاي ضداضطراب و ضدافسردگي در درمان وسواس موثر واقع مي شوند مثل فلوئوکستين ، سر ترالين و غيره. اثرات اوليه داروها عموما چهار تا شش هفته طول مي کشد که ظاهر شوند اما براي کسب حداکثر نفع درماني معمولا  هشت تا شانزده هفته وقت لازم است.
نکته مهم اينکه راهبردهاي درماني که در اين جا بدانها اشاره شده بي نهايت موجز و خلا صه بوده و فقط براي دادن اين اطمينان به بيماران است که «بي شک» راهکارهاي درماني خوبي شناخته شده است. براي به دست آوردن بيشترين نفع درماني قطعا بايد به روانشناس باليني براي روان درماني و روانپزشک براي دارو درماني رجوع شود و از هرگونه «خوددرماني» پرهيز شود.