ازدواج و درمان اختلافهای زناشویی: زمینه های عملی و مفهومی

چاپ مقاله

ازدواج و درمان اختلافهای زناشویی: زمینه های عملی و مفهومی

 

شواهد موجود نشان می دهند که بیش از ۹۰٪ جمعیت امریکا، حداقل یکبار در طول عمر خود ازدواج می کنند. دلایل افراد برای ازدواج، بطوز واضح، متفاوت است و برخی از آنها عبارتند از:

الف) عشق، ب) هم – نشینی، ج) تحقق انتظارات و آرزوها.

 

اختلافهای زناشویی

با وجود این، آمارهای فعلی، صرف نظر از دلیل ازدواج افراد، نشان می دهند که تقریباً ۵۰٪ ازدواجها به طلاق می انجامد. عوامل مؤثر بر طلاق را می توان به مقوله های اجتماعی، شخصی و رابطه ای تقسیم کرد. گرچه روند طلاق ممکن است برای افراد مختلف متفاوت باشد اما نتیجه‌ی نهایی، احتمالاً شامل اضطراب، رنج ، افسردگی، آزردگی و احساس گناه خواهد بود. الگوی ارتباطهای رفتاری مربوط به ازدواج و اختلافهای زناشویی به این عوامل توجه می کند و تلاش دارد که از آنها برای ایجاد یک برنامه‌ی مداخله ای مؤثر استفاده نماید.

 

اصول مفهومی الگو

اصول مفهومی این الگو عبارتند از:
1. رفتار همسران همیشه باید در بافت رابطه ای آن مورد بررسی قرار گیرد.
2. اختلافهای زناشویی، تابع دریافت میزان اندک رفتار خوشایند و یا میزان بالای رفتار ناخوشایند همسر است.
3. تقابل هم در روابط درمانده و هم در روابط غیر درمانده روی می دهد ولی احتمال وقوع تبادل منفی در روابط درمانده بیشتر است.
4. نارضایتی زناشویی، به وضوح، با نقصها و ناتوانی های برقراری ارتباط همراه است.
5. زوجهای مبتلا به کارکرد مختل، در حل تعارض و برخورد مؤثر با مشاجره ها، بیشتر دچار مشکل هستند.
6. مکانیسمهای شناختی، بطور قطع، برسازگاری و رضایت زناشویی تأثیر می گذارند.