اختلاف خانوادگی- میرنعمت غیبی

چاپ مقاله

مراجع دانش‌آموز سال اول دبیرستان، پدر کارمند برق (دیپلم) و مادر سوم راهنمایی مستخدم (آبدارچی) مدرسه، زن و شوهر فامیل پسر دایی و دختر عمه است و پدر خانواده 2 زن داشته زن اول که همان دختر عمه‌اش است و حاصل این ازدواج‌ها در دو خانواده جدا که 2 خواهر تنی دارد و هر دو خواهر تنی ازدواج کرده‌اند و یکی از این‌ها نامزد است و دیگری به خانه‌ی بخت رفته است و آن یکی زنش در شهرستان دیگر زندگی می‌کند و از آن هم یک دختر 6 ساله که خواهر ناتنی است و زن اول مرد که مادر دانش‌آموز می‌باشد نسبت به مرد بدبین است و سعی می‌کند برای جلب‌توجه فرزندانش خود را خوب جلوه داده و مرد را بد و بدتر و بدگویی می‌کند و حتی وقتی مرد در بیابانها و روستاها با دکلهای برق کار می‌کند و کارش ناتمام می‌ماند در روستا می‌ماند مادر به فرزندانش می‌گوید که باز هم پدرتان به خانه و رسیدگی به زن دومش رفته و در آن جا زندگی رفاهی خوبی دارد و وقتی به خانه می‌آید با انواع بی‌احترامی‌ها و بدرفتاریها و حتی پسرش را نیز به مرد بدبین می‌‌کند و اقدام به طلاق و جدایی نموده است و فقط در اجرای حکم به خاطر بچه‌هایش می‌گوید نمی خواهد اجرا کند و پدر هم‌چنین جملاتی را می‌گوید و هر موقع دلش خواست طلاقش می‌دهد و آنهم به خاطر فرزندانش دست به چنین کاری نمی‌زند و از طرف دیگر فرزند، خانواده هم دوست دارد که هر دو تا والدین با هم آشتی کنند و روابط سرد خود را کنار بگذارند و فضایی آرام ایجاد کنند تا خوب درس بخوانند و آرامش را داشته باشد در ظاهر فرزند فردی آرام و خوش‌اخلاق است اما در در درونش آرامش نیست و بی‌قرار است و نمی‌داند چکار کند و سردرگم است.