یادی هر چند کوتاه از فیلم زیبای دریای درون

چاپ مقاله

رامون سرشار از حس سرزندگی و شادمانی جوانی در شهری ساحلی مشغول تجربه لحظه لحظه زندگی است که بر اثر یک شیرجه در قسمت کم عمق دریا دچار فاجعه شده و زندگی او برای همیشه دستخوش تغییری برگشت ناپذیر می شود .
حالا بیست و هشت سال از آن حادثه می گذرد و رامون که دچار شکستکی گردن شده تمام این مدت را با فلج کامل روی تخت بسر برده است . سالهایی سخت و جانکاه که تنها شاید فکر مرگ التیام بخش لحظات غیر قابل تحمل آن باشد .
سالها به انتظار مرگ نشستن و چشم براهی،رامون را از درون تهی ساخته و او را به فکر خودکشی انداخته است. لیکن ناتوانی او و مخالفت اطرافیان ، رامون را با چالش حق زندگی در مقابل اجبار به زندگی رو برو نموده. سوالی که ذهن او و همه کسانی که به نوعی درگیر ماجرای رامون هستند را با طوفانی مهیب مواجه می سازد ؛ براستی او تا چه اندازه بر سرنوشت خویش در انتخاب مرگ و زندگی اختیار دارد ؟