همانندسازی کودکان و مراحل همانندسازی

چاپ مقاله

همانندسازی کودکان و مراحل همانندسازی

اگر چه که این خصوصیت در همه مراحل زندگی ممکن است وجود داشته باشد لکن در این مرحله، هم به وفور دیده می شود و هم تاثیر چشمگیری بر شخصیت بر جای می گذارد. اگر چه که همانند سازی با تقلید تفاوت هایی دارد ولی اکثر مردم آنها را معادل یکدیگر می دانند. همانند سازی در کودک به این معنی است که او ویژگیهای (مثلا رفتارها یا طرز تفکرات) پدر و مادر را برای خود سرمشق قرار میدهد و تلاش می کند خود را همانند آنها بکند. به واسطه این ویژگی است که بخش زیادی از مکتسبات و آموزه های کودک در این سن به دست می آید و در واقع بسیاری از ارزشها، نگرشها و عقاید والدین به کودک منتقل شده و شخصیت او شكل می یابد.

پس اگر به این مساله قائل باشیم که بسیاری از این رفتارهای کودک از طریق همانند سازی با پدر و مادر (به عنوان یک الگو ) شکل می گیرد، خود به خود این الگو باید شرایط خاصی را داشته باشد. برای یک همانند سازی چند شرط وجود دارد.

همانندسازی کودکان و مراحل همانندسازی

١- اصلا خود الگو باید وجود داشته باشد.

وقتی پدر و مادر نباشند الگویی وجود ندارد و لذا همانند سازی نیز حاصل نمی شود. پدر و مادری که هر دو شاغلاند و وقت کمی (آنهم خسته و بدون حوصله) را میتوانند با فرزندان خود بگذرانند چگونه می توانند به عنوان یک الگو در زندگی فرزندان حاضر باشند. در خانواده ای که پدر و مادر جدا از همدیگر زندگی می کنند(مثلا به علت طلاق چگونه میتوانند به عنوان یک الگو در زندگی فرزندشان ایفای نقش کنند. مرگ والدین و زندگی کودک در مراکز نگهداری نیز از مسائلی هستند که وجود الگو در خانواده را زیر سوال می برد.

٢- الگو همراه با ارزشها و معیارهای مناسب باشد

گاه در خانواده الگو (مثلا پدر و مادر هست منتهی فاقد معیارها و ملاکهای یک الگوی خوب و مناسب است. پدر و مادر بی نظم، دروغگو، عصبی و لاقید، چگونه میتوانند ارزشهای متعالی و مترقی را به فرزند خود منتقل کنند. (مثل خانواده های آسیب زده اجتماعی) لذا الگو باید مناسب، ارزشمند و توام با ارزشهای والای انسانی باشد.

٣- الگو باید مقتدر باشد

از آنجا که کودک از همان ابتدا ضعیف است و گاه خودش به تنهایی نمی تواند نیازهایش را ارضاء کند لذا احتیاج به پدر و مادر مقتدر دارد که بتوانند از آنها الگوبرداری نماید. یک دسته از مراجعین به مراکز مشاوره پدر و مادرهایی هستند که نگران علاقه بیش از حد فرزندان به دیگران (مثلا عموها) هستند. اگر چه این مساله ممکن است دلائل متعددی داشته باشد ولی یکی از علل آن این است که پدر در منزل اقتدار لازم را نداشته و وقتی کودک یک الگوی مقتدر و جذاب مثل عمو را می بیند به او علاقه مند شده و سعی می کند با او همانند سازی کند.
یکی از عواملی که می تواند این اقتدار را لکه دار کند رابطه تحقیر کننده پدر و مادر با | یکدیگر است پدری که در مقابل همسرش حریمها را رعایت نمی کند، دشنام میدهد و عزت نفس” همسرش را زیر سوال می برد در واقع اقتدار او را زیر سوال می برد. لذا والدین باید به حفظ صلابت یکدیگر توجه کافی داشته باشند.

4- این دو الگو باید در ارزشها هماهنگ باشند

گاه پدر و مادرها در ارائه ارزشها و محتوای روشهای تربیتی خود اختلاف فاحش سلیقه ای دارند. مثلا پدر روزانه دیدن ۲ ساعت تلویزیون را مجاز می داند و مادر محدودیتی در این زمینه قائل نیست این اختلاف نظر بین والدین نه تنها از ابهت و اقتدار آنها می کاهد بلکه کودک را دچار تعارض می کند و این سوال برایش پیش می آید که کدامیک از نظرات و سلائق صحیح است. لذا به منظور تامین سلامت ذهن کودک و پیشگیری از تعارض و استرس در آنها لازم است مواضع مشترک را اتخاذ نموده و حتی المقدور در جلوی چشم کودک اختلافات را کنار گذاشته و بر مشترکات تاکید کنند.