هر راز نشاید گفت!

چاپ مقاله

هر راز نشاید گفت!

یکی از چالش های جلسات زوج و خانواده درمانی که کمتر بدان پرداخته می شود مسئله پرداختن به راز و رازداری است. تصور کنید شما به عنوان مشاور به نحوی متوجه خیانت یکی از زوجین می شوید در حالیکه همسر وی از آن بی خبر است یا در جلسات خانواده درمانی متوجه ابتلای یکی از اعضای خانواده به بیماری سخت یا لاعلاجلی می شوید که بقیه از آن بی خبر هستند. در قبال چنین مسائلی که تحت عنوان راز مطرح می شوند باید چه کار کرد؟

جدا از آنکه اکثر ما مشاوران نمی دانیم با رازها باید چگونه برخورد کنیم و سردرگمی و حتی تنش شدیدی را متحمل می شویم، معنا و گستردگی مفهوم راز را هم به خوبی نمی دانیم. راز آن چیزی است که با تلاش آگاهانه یا ناآگاهانه فرد مخفی نگه داشته می شود زیرا آگاهی دیگری از آن موجب آسیب دیدن هردو یا یکی از آنها می شود.با توجه به این تعریف ممکن است مراجع شما مسئله ای را با شما در میان بگذارد و به آن برچسب مسائل شخصی و حریم خصوصی بزند درحالیکه یک راز است. برای مثال آقایی که در محل کار به خاطر اشتباهی که مرتکب شده موقعیت شغلی خود را به خطر انداخته است، احتمالا این مسئله را شخصی بداند در حالیکه این اتفاق به خودی خود بر دیگر اعضای خانواده اثر خود را می گذارد. یا ممکن است مراجع دچار مشکل اقتصادی شده باشد و نتواند مخارج زندگی را تامین کند یا مدیریت مالی ضعیفی دارد درحالیکه خودش قائل است که تورم زیاد شده است یا همسر و فرزندانش ولخرجی می کنند. یا شرایطی را تصور کنید که شما از صحبت های مراجعین به این مسئله پی می برید که یکی از آنها در حال ارتکاب خیانت است درحالیکه طرف مقابل بی خبر می باشد. البته همیشه رازها کشف نمی شوند و منفی نیستند. مثلا ممکن است یکی از زوجین یا اعضای خانواده به صورت خصوصی به شما در مورد رازش صحبت کند یا برنامه سورپرایزی برای شخص دیگر آماده کرده باشد.

در حالیکه بحث رازها چنین وسعتی دارد، مشاوران در عمل یک توصیه کلی را دست دارند و آن اینکه رازدار باشید مگر اینکه کسی آسیب ببیند. البته در منشور اخلاقی نظام روانشناسی و مشاوره ایران این بند اینگونه ذکر شده است: «این جانب ……. در محضر پروردگار منان و در پرتو نورانیت قرآن کریم پیمان می‌بندم که: … همواره محرم راز مراجعان بوده؛ دانسته‌ها و اطلاعات لازمی که در فرآیند ارائه خدمات روان‌شناسی و مشاوره از مراجعان خود دریافت می‌دارم را به مثابه امانتی الهی تلقی نموده؛ هرگز در محافل خصوصی و مجامع عمومی افشا ننمایم. و جز در موارد استثنایی نظیر الزامات قانونی و شهادت‌های دادگاهی و ضرورت‌های مداخلات سریع درمانی هیچ‌گونه از اطلاعات دریافتی را در اختیار کسی قرار ندهم.»

حال مشاوری که چنین سوگندی یاد کرده است، چگونه باید بدون هیچ آموزشی بداند که چه شرایطی جزء «ضرورت‌های مداخلات سریع درمانی» می باشد و در این شرایط باید دست به چه کاری بزند و دست به چه کاری نزند؟ با توجه به آشنایی کلی که تا این قسمت از مقاله با مقوله رازها پیدا کرده اید، در ادامه تلاش می شود تا حداقل مختصاتی برای کار کردن با رازها به مشاوران ارائه شود.

اولین کاری که هر مشاوری باید انجام بدهد این است که تکلیف خود را با مراجعان در مورد رازها معلوم کند. پیشنهاد می شود که مشاوران در فرمی که به مراجعان ارائه می دهند محدودیت های موجود در مورد رازداری را ذکر کنند. برای مثال رازهایی از جمله خیانت اینترنتی و… که واضح و عینی هستند را نمی توانید حداقل برای مدت زیادی مخفی نگه دارید. به یاد داشته باشید که مراجعان گاهی برای مثلث سازی رازهای چالش برانگیز خود را با مشاور در میان می گذارند و بدین ترتیب مشاور به نوعی شریک جرم آنها می شود و زمانی که راز افشا شود، همسر احساس می کند که مشاور با شخصی که راز را مخفی می کرده است «گاوبندی» کرده و اعتماد خود را از دست می دهد.

توصیه دیگر آنکه تکلیف خودتان را با جلسات فردی برای زوجین یا خانواده معلوم کنید. اکثر اوقات مسئله راز و رازداری زمانی مطرح و چالش برانگیز می شود که شما زوج یا خانواده کار می کنید و آنها را به صورت فردی ملاقات می کنید. البته در جلسات فردی نیز راز مطرح می شود اما به اندازه زوج و خانواده چالش برانگیز نیست، چراکه در مورد زوج و خانواده درمانی شما با حداقل یک فرد دیگر هم در حال کار کردن هستید و مسئولیت شما بیشتر است. در صورتی که توان مدیریت این مسئله را ندارید از پذیرفتن مراجعان زوجی و خانوادگی برای درمان فردی اجتناب کنید. البته در اینجا دو نکته را نباید فراموش کرد: نخست آنکه احتمالا رازها هستند که مشکلات را موجب شده اند و عدم پرداختن به آنها می تواند نتیجه بخش بودن کار مشاور را به طور چشمگیری کاهش دهد. دومین نکته آنکه در صورتی که در جلسات فردی رازی مطرح می شود و احتمال آسیب رسیدن به نفر دیگری وجود دارد، وظیفه اخلاقی و قانونی شما به عنوان مشاور کار کردن روی آن و در صورت بالا بودن ریسک، اطلاع دادن به مراجع قانونی و شخص در خطر است.

همیشه در جلسات مشاوره احتمال تجربه فرسودگی وجود دارد. این مسئله بخصوص زمانی که رازها وجود دارند بیشتر می شوند، چراکه شما در مورد حفظ کردن یا پرداختن به آنها، نحوه ورود به این مبحث و مسائل پیرامونی آن چه بخواهید چه نخواهید مشغولیت ذهنی بسیاری خواهید داشت. به همین دلیل باید نشانه های هشدار را بشناسید. اگر در جلسات درمان (بخصوص مواقعی که رازی وجود دارد) این موارد را مشاهده کردید، احتیاط کرده و به تحلیل و بررسی جلساتی که داشته اید بپردازید: احساس بی حوصلگی و خستگی شدید، مثلث سازی و طرفداری افراطی از یکی از طرفین، داشتن قدرت زیاد و ناخواسته در جلسات درمان.

سعی کنید در جلسات زوج درمانی بر واحد زوج و در خانواده درمانی بر روابط بین فردی و زیرسیستم ها تمرکز کنید. متمرکز شدن بر روی رابطه از آن جهت اهمیت دارد که مشاوران با آگاه شدن از رازها آگاهانه یا ناآگاهانه دچار سوگیری می شوند و تلاش می کنند به یکی از طرفین (بسته به نگرش و دچار شدن به انتقال متقابل) کمک کنند. این مسئله باعث می شود که از واحد زوج و خانواده تمرکز برداشته شود و فاصله افراد از یکدیگر بیشتر شود.

در پایان فراموش نکنید که شما وظیفه ندارید رازها را افشا کنید. اگر افشا شدن رازها ضرری به نسبت بیشتر از مخفی ماندن آنها داشته باشند، بهتر است که شما به عنوان درمانگر ادامه درمان را خاتمه بدهید و زوج یا خانواده را به این سطح از آگاهی برسانید که ادامه جلسات مشاوره نه تنها فایده ای ندارد، بلکه آسیب زننده خواهد بود.