موانع برقراری ارتباط اثربخش بین انسان ها و راه حل آن – قسمت سوم

چاپ مقاله

موانع برقراری ارتباط اثربخش بین انسان ها و راه حل آن – قسمت سوم

 

۴) نظریه پرورش هوش هیجانی

هنگامی که ارتباط مثبت نوجوان با والدین و همسالان و در ارتباط با خانه، مدرسه، محیط کار و یا اوقات فراغت، دچار اختلال شود، نوجوان دچار مشکلات بسیاری خواهد شد. در این زمینه، پرورش هوش هیجانی نقش پررنگی دارد، چراکه این عامل تأثیر مهمی در رشد و شکل گیری شخصیت و هویت سالم نوجوانان دارد. الیاس و همکاران (۱۳۸۹) معتقدند که والدین می توانند با استفاده از روش های مناسب فرزندپروری مانند محبت، خنده و نشاط، تعیین حد و مرز و محدودیت ها و ارتباط و همبستگی، نقش مهمی در پرورش هوش هیجانی نوجوانان و جوانان خود داشته باشند. در ادامه این مؤلفه ها مطرح می شوند: 

محبت: بنای اصلی زندگی خانوادگی همکاری، محبت و صمیمیت است.  بدون روابط صمیمانه، والدین برای تربیت نوجوان خود مجبور می شوند از اهرم های اقتصادی و تنبیهی استفاده کنند که این دو شیوه راهکارهای مطلوبی نیستند. 

خنده و نشاط: هیجان ها بر نوع و چگونگی اعمال افراد و نیز کارهایی که می خواهند انجام دهند، تأثیر می گذارند، هیجان های مثبت برای رشد سالم نوجوان ضروری هستند. در این زمینه شوخی ها نیز از اهمیت ویژه ای برخوردارند. شوخی و خنده به عنوان ویتامین روانی»، عامل مهمی در سلامت عاطفی نوجوان محسوب می شوند. 

موانع برقراری ارتباط اثربخش بین انسان ها و راه حل آن - قسمت اول

تعیین حد و مرز و محدودیت ها: تعیین محدودیت ها به معنای محدود کردن نوجوانان نیست، این در واقع به معنای مشخص کردن خط قرمزها، تعیین کانون توجه، مسیر حرکت و حد و مرزهای موجود است، مهارت های والدین و فرزندان در تعیین اهداف و حل مسئله به نوجوانان کمک می کند تا در مسیر صحیح پیش بروند و ایده های خوب را به فعالیت های سازنده تبدیل کنند .

ارتباط و همبستگی: همبستگی ساختن پل های ارتباطی بین والدین و نوجوانان است. این پل ها گذراندن اوقات فراغت به طور مشترک مانند تماشای مشترک مسابقات ورزشی، رفتن به سینما و با دیدن آلبوم عکس های قدیمی خانوادگی را شامل می شوند. در کنار این ارتباط بین والدین و نوجوانان، نوعی همبستگی تحت عنوان «همبستگی فراتر از خانواده وجود دارد. از این دیدگاه، والدین نمی توانند تمام کارهای فرزندان خود را انجام دهند و همه نقش ها را برای آنان ایفا کنند. والدین باید به نوجوان کمک کنند تا او به خود در جهت ایجاد روابط سالم با دیگران قدم بردارد. این امر در پرورش فرزندان نقش مهمی دارد. در جهت ایجاد این همبستگی، باید نوجوانان با شرکت در فعالیت هایی مانند انجمن های خیریه، فعالیت های داوطلبانه و امور اجتماعی، دیدگاه خود را در مورد زندگی وسعت بخشند.
الياس و همکاران (۱۳۸۹) بر این باورند که والدین با ترکیب خلاقانه این راهبردها در نوجوانان موجب پرورش ویژگی هایی همچون احساس قدردانی، مشارکت، شایستگی اعتماد به نفس و احساس تعلق مثبت می شوند. این ویژگی ها درنهایت به عبارتی موجب خوداصلاح گری» در نوجوانان می شود

۵) نظريه ارتباطات بدون خشونت

یکی دیگر از راه های بهبود ارتباطات، ارتباطات بدون خشونت (NVC) ” است. ارتباطات بدون خشونت که ارتباطات محبت آمیز نیز نامیده می شود، فرآیندی ارتباطی است که توسط مارشال روزنبرگ در آغاز دهه ۱۹۶۰ توسعه یافته است. ارتباطات بدون خشونت یک روش تعاملی است که زمینه را برای تبادل اطلاعات و حل صلح آمیز اختلافات و تعارضات فراهم می کند.
روزنبرگ (۲۰۱۰) معتقد است که علت بسیاری از درگیری های بین افراد با گروه ها ارتباطات غلطی است که در آنها نیازهای انسان ها در نظر گرفته نمی شود. ارتباطات بدون خشونت بر ارزش های مشترک انسانی و نیازهای انسانی تکیه می کند. شیوه های ارتباطی غلط که روزنبرگ آن ها را شیوه های ارتباطی خشن می نامد، توجه افراد را از درک نیازهای خود، توجه به احساسات خود، توجه به درک خود و توجه به درخواست های خود، منحرف می کنند و عاملی برای ایجاد پرخاشگری و خشونت می شوند.

از این رو، ارتباطات بدون خشونت افراد را به پرهیز از به کارگیری زبانی که سبب مقاومت با کاهش عزت نفس شود و استفاده از زبانی که سلامت روانی افراد را افزایش می دهد، تشویق می کند. این ایده ها باور به اینکه رضایت آمیزترین انگیزه برای انجام کارها به جای ایجاد ترس، گناه، سرزنش و شرم، می تواند غنی سازی زندگی باشد، آن را در ارتباطات بسیار مؤثر می دانند. این روش همچنان به پذیرش مسئولیت فردی در انتخاب ها و افزایش کیفیت ارتباطات تأکید دارد. از دیدگاه روزنبرگ (۱۳۹۲)، ارتباطات بدون خشونت چهار مرحله دارد که عبارت اند از: مشاهده بدون ارزیابی؛ شناسایی و ابراز احساسات، قبول مسئولیت در برابر احساسات خود؛ تقاضایی که زندگی را غنی می سازد