معرفی کتاب گسست های اندوهبار

چاپ مقاله

معرفی کتاب گسست های اندوهبار

کتاب گسست های اندوهبار، سومین کتاب از آثار میشل بن سایق فیلسوف و روان درمانگر آرژانتینی الاصل ساکن فرانسه است. عنوان کامل این کتاب، گسست های اندوهبار: روان رنجوری و بحران های اجتماعی می باشد؛ اصطلاحی از باروخ اسپینوزا، فیلسوف وحدت وجودی که به معنای فروپاشی ها یا گسست های اندوهبار است.

معرفی کتاب گسست های اندوهبار

قصد نگارنده از انتخاب این اصطلاح برای کتاب خود، تأکید بر بحران های گسترده و عمیق روانشناختی قرن حاضر است که ریشه اجتماعی دارند. میشل بن سایق در این اثر، نقدی عمیقاً فلسفی- روانشناختی نسبت به روش های رایج روان درمانی دارد، و در عوض آن، رویکرد مبتنی بر «همبستگی» را بر اساس نظرات فلسفی و با شرح برخی تجربیات درمانی موفق خود، پیشنهاد می کند. او اشارات فلسفی زیادی از دوران کهن تا به امروز آورده است که اثر او را جذاب تر نیز می کند.

گسست های اندوهبار، بحران های عمیق روان شناختی را تصویر می کند که از یک سو ناشی از فروپاشی آرمان های مدرنیت در عصر روشنگری است و از یک سو ناشی از فروپاشی پیوندهای سنتی یا گسست از سنّت هاست.

دیدگاه فلسفی کتاب

بن سایق در اثر خود مکتب فایده گرایی، منطق عقلی، اصالت اقتصادی و فردگرایی را مورد انتقاد قرار می دهد. همچنین روش های روان درمانی مبتنی بر طبقه بندی تشخیصی یا برچسب زنی را از دیدگاه فلسفی و اجتماعی نقد می کند. سپس به عنوان جایگزین رویکردهای درمانی رایج، درمان مبتنی بر همبستگی را شرح می دهد.

تعلق خاطر نویسنده، به مکاتب روانشناسی فروید و لاکان و آموزه های فلسفی دلوز، فوکو، هایدگر، سارتر و … قابل توجه است.

خوانشی از کتاب

در ادامه قسمت هایی از کتاب گسست های اندوهبار را می خوانیم.

رابطه کنونی بین «روانشناسی» و بحران جامعه را می توان با یک مثال نمایش داد. به هنگام حوادث رانندگی، مجروحان و اشخاصی که آسیب ندیده­اند مورد حمایت روانشناختی واقع می شوند: در این مورد هیچ کس وجود ضربه روانی را انکار نمی­کند، با این حال، هیچ کس نیز فکر نمی­کند که منشأ آن ضربه، روانشناختی است.

به همین ترتیب قربانیان حوادث بمب گذاری و مشابه آن مورد حمایت روانشناختی واقع می شوند، ولی هیچ کس شک نمی کند که بمب گذاری و سیاست جهانی «پرسش هایی» روانشناختی باشد. این که هرگونه واقعیت اجتماعی کم و بیش حامل یا شامل ابعاد روانشناختی است باعث نمی شود که تمام واقعیت ناشی از آن تلقی شود (بن سایق و اشمیت، 2003، ص 16و 17).

سایق در ادامه از اصطلاح «بحران در بحران» بهره می جوید تا وضعیت نامطلوب روانی-اجتماعی را به تصویر بکشد.

بحران در بحران؛ وضعیت بحرانی یک فرد در خانواده، همچون یک بحران است در دل بحران­های اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی. داستان این بحران در بحران را می توان با یک تصویر ساده تشریح کرد: وضعیت شخصی که رنج می برد شبیه وضعیت قایقی است که بندر را ترک کرده و دچار توفانی ناگهانی می­شود.

درمانگر کسی است که باید کوشش کند قایق را به سلامت به آب­های آرام هدایت کند. در حالی که در این مورد به نظر می­آید بیشتر انسان­های عصر ما امروزه بر این باورند که هنگامی که از توفان به سرعت عبور کنند، بندر موعودی وجود ندارد یا اصلاً وجود نداشته است. این به آن معنی است که اکنون در موقعیت خطیری قرار گرفته­ایم که نمی­توانیم با حمایت خود اشخاص نیازمند را به ساحل نجات رهنمون شویم. در چنین وضعیتی باید به همین راضی شویم که مراجعان را در همین وضعیت آشفته سرپا نگاهشان داریم (بن سایق و اشمیت، 2003، ص 21).

سایق، در انتهای کتابش و در فصلی که پیشنهاد خود را در مورد درمان مبتنی بر همبستگی ارائه می کند، این گونه می نویسد:

«فعالیت و حرکت با شعار استقلال انسان»؛ این است شعار ایدئولوژی برای کار درمانی و بهداشتی-اجتماعی. کوشش برای کمک کردن به اشخاص که مستقل باشند، شعاری است که کسی چیزی در آن برای مخالفت خوانی نمی یابد. برعکس، در جامعه ای که پیوندها همچون اجبارها یا همچون قراردادها تلقی می شوند، به مستقل بودن همچون یک ظرفیت اجتماعی پرجاذبه نگاه می شود. این استدلال ما را وامی دارد روی مسئله پیوند (پیوند اجتماعی، پیوند خانوادگی و …) به عنوان مرحله ضروری به سوی تدوین رویکرد مبتنی بر پیوند، بیشتر فکر کنیم.

بدین منظور بازخوانی مختصر ارسطو بی فایده نیست. ارسطو توضیح می دهد که برخلاف نظر عموم، برده کسی است که با چیزی «پیوند» ندارد، از جای خود کنده شده و می توان آن را به طرق مختلف همه جا «به کار» برد. برعکس، انسان آزاد کسی است که پیوندهای زیادی دارد، الزامات و اجبارهای زیاد در برابر دیگران، در برابر جامعه و در برابر سرزمین خود (بن سایق و اشمیت، 2003، ص 143).

خواندن این کتاب را به همه مشاوران و روان درمانگران، به ویژه کسانی که به پیوند علوم اجتماعی و علوم روانشناسی علاقه مندند، توصیه می کنیم.