قوانین خانواده، بافت ها و معانی

چاپ مقاله

قوانین خانواده ، بافت ها و معانی

 

بافت

هر بافتی در درون خانواده مجموعه انتظاراتی را در مورد چگونگی رفتار فرد در آن بافت به وجود می آورد. اعضای خانواده خیلی سریع متوجه می شوند که در هر لحظه خاص در کدام بافت قرار دارند. بافت ها بدواً می توانند توسط کسی که حضور دارد ایجاد شوند. بنابراین، برای مثال اگر مادر و پدری بحثی در مورد چگونگی طراحی حمام دارند فرزندان آن را به عنوان مکالمه بزرگسالان تلقی کرده و برای کمک به آن بحث دعوت نمی شوند و به آنچه که میگذرد توجهی نمیکنند. در اینجا باید گفت که این فرزندان از قوانین خانواده در مورد عدم دخالت در انواع خاصی از مکالمات والدینشان پیروی می کنند. زمان و فضا هم بافت ها را مشخص می کند. وقتی خانوادهای در اتاق نشیمن منتظر دیدن اخبار ساعت ۶ از تلویزیون است، اعضای خانواده میدانند که باید ساکت باشند تا مادر بتواند به اخبارگوش دهد. در این وضعیت فرض بر این است که قانون چگونه رفتار کردن، توسط همهٔ افراد درک شود.

 

قوانین خانواده، بافت ها و معانی

قوانین

بنابراین اگر فردی آن قانون را با حرف زدن بیش از حد بشکند، احتمالاً شخصی که نزدیک او نشسته، یکی از آنهایی خواهد بود که به وی میگوید ساکت باشد. اما وقتی پرحرفی ادامه پیدا می کند این بافت احساسی به شکلی ظریف تغییر می یابد و همانطور که اعضای خانواده انتظار دارند مادر عصبانی می شود و بچه ها میدانند که وقتی مادر عصبانی شود ایمن ترین کار دور ایستادن از کانون توجه است. در اینجا بعد مهم دیگری که بافت را ترسیم می کند یعنی فضای احساسی، وجود دارد. اما مادر خشمگین همراه با فضای پدر خشمگین، بافتی کاملاً متفاوت خواهند بود که در آن قوانین متفاوتی برای پیروی کردن وجود خواهد داشت که نه تنها فرزندان، بلکه پدر و مادر نیز باید آن قوانین را رعایت کنند.

 

تفاوت بافت حانواده ها

بنابراین بافت ها همگی متفاوت بوده و به این موضوع که چه کسی درگیر زمان، مکان، فضای احساسی و .هدف تعامل می شود، بستگی دارند قوانین خانواده اغلب به بهترین وجه و نه برحسب آنچه اعضای خانواده فکر می کنند، بلکه برحسب اینکه افراد در شرایط خاص چگونه طبق انتظار رفتار می کنند شناخته می شوند. برای مثال در بافت مادر خشمگین – پدر خشمگین آنچه که اتفاق میافتد آغاز بدرفتاری توسط فرزند کوچک تر است، فرزند بزرگ تر به فرزند کوچک تر خانواده میگوید که ساکت باشد، همه فرزندان شروع به بحث می کنند، مادر از بحث با پدر دست میکشد و شروع به سر و کله زدن با بچه ها می کند و پدر دست به عقب نشینی میزند. می توان گفت هر عنصری از این زنجیره تعامل چرخشی، قانون آن بافت خاص است. خانواده درمانگر همواره به آنچه که این قوانین ناگفته خانواده را تشکیل می دهد آگاه است. او در جستجوی توضیح این قوانین برای خانواده است و اگر این قوانین جایگزینی داشته باشند متوجه آن قوانین متفاوت که برای اعضای خانواده مناسب ترند خواهد شد.