فروید همه جا اشتباه نکرده است

انتقاد از فروید باب روز شده است هیچ خواننده ی معاصری نمی تواند از انتقادهای اتشین که نظریه روانکاوی را می کوبد و فرهنگ برخاسته از ان را تاریخ گذشته معرفی می کند بر حذر بماند چنان به روانکاوی می تازند که انگار علم دروغینی است بنا شده بر پایه ی نمونه های علمی از رواج افتاده که بر اثر پیشرفت های نوین زیست شناسی عصبی در زمینه ی اسکیزو فرنیا و اختلالات خلقی دچار زوال شده است بعلاوه برخی معتقدند که این علم برخاسته از تخیلات مرد محوری و سرشار از تبعیض جنسی در زمینه تکامل انسان و حاصل تاریخپه های تحریف شده و مشاهدات نادرست و گاه خیالی است .
این انتقادها به قدری شدید و فراگیر هستند که حتی به برنامه های آموزشی درمانی نیز سرایت کرده ونسل جدیدی ازروانکاوان ومشاوران با دیدی انتقادی وکاملا غیر مطلع از مردی که با افکارش روان درمانی رابنیان نهاد تربیت شوند .اما بهتر است بدانیم این فروید بود که یک تنه رشته روان درمانی را ابداع کرد ان هم تنها با یک شیرجه .او در سال 1895 در کتاب در مطالعاتی در هیستری که با همکاری یوزف برویر به رشته تحریر در اورد یک فصل را به روان درمانی اختصاص داد ودران مانند یک غیب گو به طرز مبهوت کننده پیشرفت اساسی این علم را که در یکصد سال بعد اتفاق افتاد پیشگویی کرد این فروید بود که پایه های رشته ما را محکم کرد ارزش بصیرت خود کاوشگری ، و بیان احساسات را روشن ساخت وجود مقاومت ،انتقال و صدمه سرکوب شده را مطرح کرد لزوم به کار گیری رویا ها ،تخیلات نقش آفرینی ها و تداعی ازاد را گوشزد کرد در کنار علایم بیماری را عنوان کرد و بالا خره ضرورت ایجاد یک رابطه ی درمانی مبتنی بر اعتماد را خاطر نشان ساخت که همه ی اینهااهمیت اساسی در درمان بالینی دارند و از کارهای به یاد ماندنی فروید می باشد ….
هنر درمان نامه سر گشاده به نسل جدید روان در مانگران و بیمارانشان

نویسنده اروین یالوم ترجمه سپیده حبیب