عیب جویی از دیگران : چرا و چگونه؟ قسمت اول

چاپ مقاله

عیب جویی از دیگران : چرا و چگونه؟ قسمت اول

 

به ندرت پیش می آید که از میان اطرافیانم ، کسی مرتکب اشتباهی بشود و من سکوت کنم و اعتراضی نکنم.»
معمولا برای گفت وگو درباره نتیجه عملکرد دیگران از جمله های التزامی استفاده میکنم؛ مثلا باید بیشتر دقت میکردی»، «باید کارت رو درست تر انجام میدادی»، «باید بدون تذكر، به وظیفهت عمل میکردی»
موقع صحبت کردن با دیگران، در بسیاری از مواقع لحن سرزنش باری دارم و برای تاکید بر سخنم، از واژه هایی مثل همیشه و هیچ وقت استفاده میکنم و حرفم رو به کرسی می نشونم .» اگر کسی از من انتقادی بکنه، معمولا بعد از کمی بگومگو، در جوابش میگم: «خودت هم که بدتر از من، این عیب و اون عیب رو داری» آیا ما هم چنین جمله هایی می گوییم؟ اگر چنین است، به احتمال زیاد جزو افراد عیب جو هستیم و لازم است دراین باره فکری به حال خودمان بکنیم.

دید تونلی چیست؟

در جایی می خواندم، آن دسته از ماموران پلیس که وظیفه تعقیب کردن خودروهای متخلف را، به ویژه در بزرگ راهها، برعهده دارند، به تدریج مبتلا به «دید تونلی» می شوند؛ یعنی چشمشان به قدری بر مسیر حرکت خودروهای متخلف متمرکز می شود که دید محیطی شان کاهش می یابد و توانایی ردیابی کردن هرچیز دیگری را در مسیر حرکتشان از دست میدهند. مسلما می توان پیش بینی کرد که چنین محدودیتی در میدان دید تا چه اندازه می تواند فاجعه آمیز باشد.

عیب جویی از دیگران : چرا و چگونه؟

در شرایط رویارویی با بحران یاتنش، مغزماتمرکزش را بر روی شخص یا رویداد مورد نظر می گذارد، مسائل فرعی را حذف می کند و به طوراختصاصی به چاره اندیشی درباره بحران پیش رو می پردازد. بسیاری از مادر زندگی چنین تجربه هایی را داشته ایم؛ آزمون سراسری، ازدواج، به دنیا آمدن فرزند، شغل تازه، مهاجرت به شهر یا کشوری دیگر یا مواردی از این دست و در همه این موارد هم معمولا از کل آن رویداد، فقط چند صحنه یا لحظه خاص به یادمان مانده است و از مابقی ماجرا، تصاویری محو و گنگ در ذهن داریم.

مفهوم روان شناختی «دید تونلی»

این، بهترین مثال برای درک مفهوم روان شناختی «دید تونلی» است. در شرایط اضطراری یا پرتنش، ذهن، نیازی به پرداختن به مسائل جانبی نمی بیند و صرفا، به طور موقت ، بر موضوع اصلی متمرکز می شود. حال تصور کنیم اگر این دید تونلی، به غیر از دوران بحران، همین طور ادامه پیدا کند، چه خواهد شد؟

مسلما از کارایی واقعیمان به شدت کاسته می شود؛ زیرا خواه ناخواه ، بخش زیادی از داده های اطلاعاتی را از میدان بینایی و ادراک خود را حذف کرده ایم. عیب جویی، دقیقا همان کاردید تونلی (خارج از زمان بحران را با ما میکند؛ یعنی میدان دید و درنتیجه میدان ادرا کمان را بسیار محدود کرده، برداشت، پیش بینی و نتیجه گیری مان درباره شرایط و اوضاع پیرامون را بسیار ناکافی و حتی چه بسانادرست می کند و درنتیجه موجب می شود در برابر موقعیت پیش آمده، تصمیم گیری نامناسب و غیرمنطقی داشته باشیم و واکنش نابجا نشان دهیم.

عواقب عیب جویی کردن

به علاوه گذشته از عارضه دید تونلی و عواقب آن، عیب جویی کردن موجب می شود به تدریج درباره همه چیز و همه کس، احساس منفی داشته باشیم؛ زیرا جزعیب و ایراد و ویژگیهای منفي آنها نکته دیگری در آنها نمی بینیم و نمی یابیم. به این ترتیب رفته رفته، به سبب تمرکزمداوم برنکات و ویژگی های منفی، طبیعتا جو پیرامونمان و حال و هوای خودمان را هم منفی و منفی تر خواهیم کرد.

پیامد چنین جو منفی و ناخوشایندی این است که نه تنها دیگران از معاشرت، همکاری و همراهی باما کناره خواهند گرفت، بلکه خودمان هم به تدریج، نه فقط از دیگران که از وجود خودمان هم احساس نارضایتی خواهیم کرد؛ به عبارت دیگر نارضایتی و ناخشنودی ، بخش جدایی ناپذیری از زندگی مان خواهد شد. چگونه می توانیم از صفت منفی عیب جویی رها شویم؟ 

در ادامه ی مطلب ، مثال هایی در باب این مسئله را مرور میکنیم.