عشق یا تصور عشق ؟

چاپ مقاله

عشق یا تصور عشق ؟ (تحلیل نظرسنجی 7)

عشق و وصال

تا به حال این مسئله برای شما پرسش شده، که چرا اکثر اشعار عاشقانه در وصف کسی سروده شده که غیرقابل دسترس است؟ یا چرا در بسیاری از داستان ها و فیلمها، معشوق به عاشق نمی رسد؟ یا اگر می رسد، چرا عشق پس از وصالشان را توصیف نمی کنند؟

شاید توصیف عشق و توصیف حال عاشق در هجران، نسبتاً ساده باشد. توصیف عشق پس از رسیدن عاشق و معشوق کاری دشوار است. یا شاید عشق و هجران ملازم یکدیگرند. یا شاید…

توافق بر سر عشق

عشق مفهومی است رازآلود و پیچیده. چیستی عشق، از عمیق ترین و بحث برانگیزترین پرسش هایی است که می توانیم در مورد آن با یکدیگر سخن بگوییم.

عشق یا تصور عشق؟ (تحلیل نظرسنجی 7)

تعاریف بسیاری از عشق ارائه شده است. اما اصولاً رسیدن به تعریف واحدی از عشق بسی دشوار است. ما ممکن است درباره عشق با هم صحبت کنیم ولی هر کدام منظوری کاملاً متفاوت داشته باشیم. به این تعریف ها نگاه کنید:

عشق بال در آوردن روح است.

عشق خواب و خیالی بیش نیست.

عشق حلّال عمیق ترین مشکلات زندگی است.

عشق عبارت است از دوستی به علاوه رابطه جنسی.

عشق ترکیب احساس شور و اشتیاق و تردید و وجد است.

و هزاران تعریف دیگر.

کدام یک به واقعیت عشق نزدیک تر است؟!

نظرسنجی در مورد عشق

به نظر شما احساس عشق پیش از رسیدن (یا ازدواج)، چه نسبتی با احساس عشق پس از وصال (یا ازدواج) دارد؟

ضمن سپاس گزاری از شرکت کنندگان در این نظرسنجی، 50 نفر به این پرسش، پاسخ دادند. درصد پاسخ ها مطابق شکل زیر است.

عشق یا تصور عشق ؟

وقتی این پرسش را می شنویم، در ذهن هر کدام از ما یک مفهوم از «عشق» شکل می گیرد. ما مطابق تصورمان از عشق به این پرسش پاسخ داده ایم. این مفاهیم عشق در ذهن ما، بسیار متفاوت از یکدیگر است.

شاید خوب باشد کمی از نگاه تاریخی به مسئله عشق نگاه کنیم.

 [irp posts=”8697″ name=”زندگی مشترک و حد و مرزهایش: چه انتخاب هایی عشق را زنده می کنند و کدام ها می کُشند؟”]

دیدگاه رمانتیک به عشق

سال 1774 میلادی زمانی مهم در تاریخ تفکر درباره عشق بود. در این سال، اولین رمان «گوته» با عنوان «غم های ورتر جوان» منتشر شد. در این رمان، عشق به عنوان نوعی احساس معرفی شده است. هنوز نیز تفکر غالب درباره عشق، این است که عشق، احساس است.

این رمان ماجرای عشق ناکام و اندوهبار ورتر به شارلوت را توصیف می کند. مثلاً توصیف زیر که نشان می دهد ورتر از تماس با شارلوت چگونه به وجد می آید:

قلبم چه تند می زند وقتی که تصادفاً دستم انگشت او را لمس می کند. یا پاهایم زیر میز به پاهای او می خورد! انگار که به کوره ای دست زده باشم خودم را عقب می کشم. ولی نیرویی پنهان وادارم می کند که دوباره پیش بروم.

این رمان توصیفات جزئی، جالب و دردناکی از عشق ورتر به شارلوت ارائه می کند. ورتر چهار قسم احساس شدید را تجربه می کند. اشتیاق (هر روز به شوق دیدن معشوق بر می خیزد.)، وجد، تردید (آیا او هم مرا دوست دارد؟) و این احساس که به سرچشمه هرگونه ارزشی وصل شده است.

این چهار احساس شدید، معرف دیدگاه رمانتیک به عشق است.

عشق و هجران در دیدگاه رمانتیک

عشقِ یک طرفه و نیز عشق دوطرفه که مانعی در وصال دارد، نقش پررنگی در دیدگاه رمانتیک به عشق دارند. همان عشق پیش از وصال. این عشق جذاب است چرا که عطش شور و اشتیاق و آرزو را حفظ می کند. نمی گذارد این عطش به معشوق، سیراب شود. شور و اشتیاق در اوج خود باقی می ماند. این گونه تصور از عشق را عشق کامل می نامند.

در این دیدگاه، عاشق و معشوق نمی توانند خسته و ملول شوند. نمی توانند عادت های ناراحت کننده یا خصوصیات آزارنده یکدیگر را ببینند. مجبور نیستند با اختلاف عقیده و سلیقه یکدیگر مواجه شوند. پس عطش و اشتیاق، در همان هجران، در اوج خود باقی می ماند.

عشق یا تصور عشق ؟

عاشق شدن یا بر عشق ماندن؟

ورتر وقتی پاهایش تصادفاً به پاهای شارلوت می خورَد، به هیجان می آید. حال اگر می توانست هر وقت که دلش می خواست شارلوت را لمس کند، آیا تمنای او به همان شدت باقی می ماند؟

دیدگاه رمانتیک به عشق، به لحظات آغازین رابطه معطوف است. دریافت رمانتیک از عشق، «عاشق شدن» را ذات عشق می داند. نه حفظ عشق. یا ادامه دادن به رابطه نزدیک با حضور عشق.

چه بسا حفظ عشق در حضور معشوق، از عاشق شدن دشوارتر است.

وقتی دو نفر عاشق می شوند، به زودی نسبت به هم احساس صمیمیت پیدا می کنند. پس ملاحظه کاری و خویشتن داری، به یکباره فرو می ریزد. تنهایی از بین می رود. این چنین عشقی، البته که زودگذر است. طراوت و شادابی آن، چند روزی، چند هفته ای، یا چند ماهی بیشتر نمی پاید. تنها زمانی این عشق ادامه پیدا می کند که معشوق حضور نداشته باشد. معشوق دست نیافتنی باشد.عشق یا تصور عشق ؟

عشق پایدار

عشق پایدار و همیشگی، به راستی خواستنی است. دیدگاه رمانتیک تنها مراحل ابتدایی عشق را مورد توجه قرار می دهد. تمرکز آن بر شور و تمنای وصال معشوق است. اما به ما نشان نمی دهد که وقتی وصال میسر شد، طراوت و شور اولیه از رابطه رخت بربست، چگونه باید رابطه را ادامه داد؟ چگونه باید عشق را حفظ کرد؟ یا عشق را رشد داد؟

شاید عشق بلند مدت شباهت زیادی به عشق رمانتیک نداشته باشد. قطعاً عاشق شدن جنبه مهمی از عشق است. اما تمرکز بر نقطه اولیه عشق، ظلم به آینده و مراحل بعدی عشق است.

عشق، فرآیندی است که در طول زمان می بالد. عشق در اثر گذر زمان و از سر گذراندن تجربیات مختلف، دگرگون می شود. مشکلات عشق زمانی آشکار نمی شود که شور و تمنا پاسخ رد می گیرد. مشکلات عشق در عدم وصال عاشق و معشوق رخ نشان نمی دهد. درست زمانی که عاشق می فهمد عشق دوطرفه است، وقتی رابطه گسترش پیدا می کند، عشق مورد آزمون قرار می گیرد.

و این گونه عشق به سمت بلوغ خود می رود.

امیدواریم به زودی در همین سایت چندین کتاب در مورد عشق معرفی شود. مطالعه، فکر کردن و گفتگو در مورد این مسئله پیچیده می تواند ما را به درک بهتری از عشق و البته زندگی برساند.

عشق یا تصور عشق ؟

[irp posts=”9183″ name=”گنگ تر از احساس عشق ، کدامین احساس است؟!”]

منبع: کتاب «شرایط عشق: فلسفه صمیمیت» نوشته «جان آرمسترانگ» انتشارات ققنوس.