راه های کلی برای رسیدن به خوشبختی

چاپ مقاله

راه های کلی برای رسیدن به خوشبختی

خوشبختی چیزی نیست که آن را به آینده موکول کنید؛ شما باید خوشبختی را در امروز خود به تصویر بکشید.
افراد خوشبخت کارهای بسیاری انجام میدهند. آنها وقتشان را به قدردانی، خوش بین بودن، مهرورزی، پرورش رابطه های دوستانه، پیگیری اهداف ارزشمند، درک لذت های کوچک زندگی و کارهایی از این دست می گذرانند. اما هرگز:

 

1- به کار دیگران سرک نمی کشند

در این فکر نباشید که دیگران چه کار می کنند. به دنبال این نباشید که آنها کجا هستند و چه دارایی هایی دارند. در اصل، هیچ کس اوضاع و احوالش بهتر از شما نیست؛ زیرا هیچ کس نمی تواند بهتر از شما عمل کند. این شما هستید که در مسیر زندگی «خود» قدم برمیدارید. برخی از چالش های زندگی ما به این دلیل ایجاد می شوند که ما شرایط پشت صحنه زندگی خود را با آنچه دیگران از زندگی شان به نمایش می گذارند، مقایسه می کنیم. در حقیقت، به جای آنکه به نغمه زندگی خودمان گوش بسپاریم، به نوای زندگی دیگران دل می بندیم. از همین لحظه، از مقایسه دست بردارید و آنچه را باعث سردرگمیتان می شود، نادیده بگیرید.

در عوض، به صدای درونتان گوش فرادهید و حواستان به امور خودتان باشد. همواره بهترین آرزوها و بزرگترین اهدافتان را درنظر داشته باشید و هر روز زمانی را صرف اندیشیدن به آنها کنید. از تنها قدم زدن نهراسید؛ بلکه از آن لذت ببرید. هرگز اجازه ندهید که نادیده انگاری دیگران، مشکلات یا منفی بافیهایشان مانع رسیدن شما به بالاترین سطح از توانایی هایتان شود. همان کاری را انجام دهید که در عمق وجودتان می دانید برای «شما» بهترین است. اگر بر کار درستی تمرکز کنید که به شما آرامش خاطر می بخشد، دیگر هیچ عاملی نمی تواند شما را متزلزل کند.

2-در جستجوی اثبات ارزششان نزد دیگران نیستند

بدون مقایسه کردن خود با دیگران با تلاش برای جلب توجه آنها، همواره درباره خودتان احساس رضایت داشته باشید. با درپیش گرفتن این روش دیگران هم با دید احترام به شما می نگرند و مهم تر آن که در درون خود نیز احساس محترم بودن خواهید کرد. چرا به دیگران اجازه میدهید که وجود شما را تعریف و تفسیر کنند؟ اگر بدانید که در زندگی، هرگز مورد قضاوت دیگران قرار نمی گیرند، آنگاه چگونه رفتار می کنید؟ واقعیت این است که هیچ کس حق ندارد دیگری را مورد قضاوت قرار دهد.

شاید مردم درباره شما شنیده باشند یا تصور کنند که از شما شناخت دارند، اما آنها به هیچ وجه نمی توانند آنچه را بر شما می گذرد احساس کنند؛ آنها به جای شما زندگی نمی کنند؛ بنابراین دیدگاهشان را درباره خود فراموش کنید یا اهمیت ندهید که درباره شما چگونه حرف می زنند؛ در عوض توجه و تمرکزتان را معطوف احساسات خود کنید و همان مسیری را دنبال کنید که حال خوبی در شما ایجاد می کند.

 

3- برای شادبودن به دیگران و اتفاقات بیرونی تکیه نمی کنند

ناکامی و ناخشنودی، فاصله ای است بین داشته های کنونی ما و آنچه در تصورمان باید به دست آوریم. در واقع، ما برای رضایت از داشته های کنونی خود احتیاجی نداریم که چیزهای بیشتری را به دست آوریم! حتی شما برای خوشحال بودن هم به اجازه دیگران نیاز ندارید؛ چون زندگی شما در حالت کنونی هم بی نظیر است. شاید فکر کنید: «من شادم چون دیگران چنین می گویند، یا فلان دستاورد فوق العاده را در زندگی به دست آورده ام.» اما مسئله این نیست.

در حقیقت زندگی شما عالی است؛ چون شما انتخاب کرده اید که آن را این گونه ببینید؛ بنابراین نگذارید که دیگران هرگز شادی شما را به گروگان بگیرند. همیشه شما و فقط خود شما هستید که کیفیت زندگی خود را انتخاب کرده و آن را سپری می کنید.

 

4- به رنجش هانمی آویزند

از همین لحظه، دیگر اجازه ندهید که روزتان زیر چتر اتفاقات گذشته قرار بگیرد. آنچه در گذشته روی داده، تنها فصلی از کتاب زندگی شماست؛ بنابراین لازم نیست که کتاب را ببندید، تنها کافی است که به صفحه بعدی بروید؟
برای همه ما پیش آمده که در زندگی، از تصمیمات خود یا دیگران آزرده خاطر شده ایم. اگرچه درد و اندوه ناشی از این تجربیات طبیعی هستند، در برخی موارد این درد برای مدتی طولانی پابرجا می ماند. ما به دلیل احساس دلخوری و آزردگی، بارها و بارها، آن اتفاقات را در ذهنمان مرور می کنیم و در نهایت نیز، فراموش کردن آنها برایمان بسیار دشوار خواهد بود! اما چاره کار چیست؟

چاره کار «بخشش» است. بخشیدن دیگران یا خودمان به ما اجازه میدهد که بدون جنگیدن با گذشته خود، بر روی آینده تمرکز کنیم. برای درک قدرت و تأثیر بی اندازه اتفاقات پیرامونمان باید از رویدادهای گذشته بگذریم. بدون بخشش، زخمها هیچگاه درمان نمی شوند و رشد فردی صورت نمی گیرد. البته، این گفته به این معنا نیست که شما باید گذشته خود را پاک کنید یا اتفاقات رخ داده را به دست فراموشی بسپارید؛ بلکه باید دردبردن و رنج کشیدن را رها کنید. شما میتوانید گزینه دیگری را انتخاب نمایید: «از آن تجربه ها درس بگیرید و به زندگی خود ادامه دهید.»

 

5- در محیطهای منفی، وقت زیادی نمی گذرانند

شما میتوانید در تمام عمر خود انتخاب هایی مثبت داشته باشید؛ به شرط آن که محیط پیرامونتان شرایط گزینش این انتخاب ها را برایتان آسان، طبیعی و لذت بخش کند؛ بنابراین زمانی را که با افراد منفی نگر، منفی باف و محیطهای زندگی آنها می گذرانید، به حداقل میزان ممکن برسانید تا روح و انرژی تان را از ناپاکی و پلشتی محافظت کنید. شاید دیگران شما را تشویق کنند که همچون قربانی رفتار کنید. شاید هم مدام از بی عدالتی زندگی صحبت کنند و از شما انتظار داشته باشند که حرف هایشان را تأیید کرده و شریک اندوهشان باشید؛ در این مواقع، فقط وفقط، از آنها دوری جویید.

راه های کلی برای رسیدن به خوشبختی

همیشه به خاطر داشته باشید که بازی منفی نگری و منفی بافی، نتیجه ای جز باخت برای شما ندارد. حتی در هنگام تنهایی و در خلوت خویش هم برای خود فضای ذهنی مثبتی ایجاد کنید. ذهن خود را مأمنی بدانید که در آن جا تمام یا کمی از افکار دردسرزای خود را کنار می گذارید؛ با این کار می بینید که زندگیتان تا چه اندازه تغییر خواهد کرد. شما نیازی به فکرهای منفی ندارید. آنها دروغی بیش نیستند و گره گشای هیچ دردی نخواهند بود. در نهایت، تنها ارمغان این افکار برای شما، ضمیری دروغین است که بی دلیل عذاب می کشد.

 

6-در برابر حقیقت مقاومت نمی کنند

اگر زندگی مان را وقف یادگیری دروغ گفتن کنیم، یکباره خود را در دامی خطرناک خواهیم یافت؛ زیرا این دروغ ها چنان در ذهنمان رشد می کنند و جان می گیرند که پس از آن، دیگر دیدن، گفتن و مطابق حقایقمان زندگی کردن، از توان ما خارج می شود. هرگاه اساس زندگی ما بر دروغ بنا شده باشد به آسانی نیز از هم پاشیده خواهد شد. اگر شما در برابر حقیقت مقاومت کنید، در اصل روزهایتان را با دروغی بزرگ سپری می کنید؛ درحالی که حقیقت، شبهای شما را آشفته می سازد. شما با بال و پر دادن به شاخه های درخت ناراستی و بی صداقتی، هرگز نمی توانید از واقعیت زندگی تان فرار کنید. بنابراین در برابر وسوسه دروغ گویی سر تعظیم فرود نیاورید و حقیقت زندگی خود را مختوش نسازید.
می کشد.