راه های شناسایی و انتخاب همسر – قسمت دوم

چاپ مقاله

راه های شناسایی و انتخاب همسر – قسمت دوم

 

در قسمت قبلی این مقاله خواندیم:

راه های شناسایی و انتخاب همسر – قسمت اول

1-وساطت افراد خانواده، بستگان و دوستان

متداولترین روشی که هم اکنون نیز در فرهنگ ما وجود دارد و به طور گسترده و عمیق در بین خانواده ها مطرح بوده و توسط جوانان به کار گرفته می شود، همین روش شناسایی به واسطه افراد خانواده یا فامیل و بستگان است. افراد خانواده اغلب به دلیل شناختی که از تصمیم گیرنده و روحیات و عقاید و خواسته های وی دارند و همین طور، شناختی که از افراد دیگر دارند، محور انطباقات اولیه واقع شده و اقدام به معرفی به یکدیگر یا تأیید و تکذیب آنها می کنند. اگر چه این گونه معرفها معمولا به عنوان مشاور و از روی خیرخواهی عمل می کنند .

ولی در این شیوه، توجه به نکاتی نیز لازم به نظر می رسد: تصمیم گیرنده باید توجه داشته باشد که این تطبيق اولیه براساس نظام فکری – ارزشی معرف صورت گرفته و چنانچه معرف، خود از نظام قوی و منسجم فکری برخوردار نباشد و موقعیت دقیق طرفین را درست در نظر نگرفته باشد، صرف تکیه بر این انطباقات و اطلاعات حاصله، عاقلانه نمی باشد و در مراحل بعدی، تصمیم گیری، دقت و درایت مضاعفی را می طلبد. البته این شیوه همیشه به عنوان ساده ترین شیوه عمل و سهل الحصول ترین طریق کسب اطلاعات اولیه و ارتباطات ثانویه مورد توجه قرار می گیرد و شاید از نظر حاصل کار نیز ثمر بخش ترین شیوه به شمار رود. به طور کلی نقاط قوتی که می توان برای این شیوه بر شمرد عبارت است از: سهولت و سرعت کسب اطلاعات و ارتباطات، اطمینان نسبی بیشتر به صداقت و دلسوزی و مشاوره و خیرخواهی بستگان، شناخت بیشتر به روحیات، سوابق و خواسته های طرفين.

2- وساطت مراکز خاص و سازمانهای مربوط

در بعضی از جوامع، سازمانهای خاصی برای شناساندن دو فرد برای ازدواج تأسیس می کنند و با در نظر گرفتن مشخصات هر یک از افراد و خواسته ها و توقعات و موقعیتهای آنها اقدام به تطبيق شرایط افراد کرده و آنها را به هم معرفی می کنند. گاهی در بعضی از کشورها، رسانه ها از جمله روزنامه ها بخشی را به این امر اختصاص می دهند. در کشور ما بنیاد ازدواج عهده دار چنین مسؤولیتی بود، اگر چه در فرهنگ فعلی ما استفاده از این شیوه چندان مقبول و رایج نمی باشد؛ اما به نظر می رسد در صورتی که این مراکز از وجود کارشناسان دلسوز برخوردار بوده و با یک انسجام همه جانبه همراه باشد نتایج عمده ای را به دست خواهد داد. به طور مثال این مراکز می توانند مشخصات داوطلبان ازدواج را جمع آوری کرده و شرایط مقتضی مورد نیاز در فرد مورد درخواست وی را اخذ و سپس با انطباق خصوصیات هریک از داوطلبین با دیگر داوطلبان و یافتن زوجهایی که نقاط مشترک بیشتری دارند کمک شایسته ای را به جوانان ارائه نمایند.

این عمل، تأثیر بسیاری را نیز بر سلامت جامعه از نظر مفاسد اجتماعی خواهد داشت. مؤلف، شخصا، پای درد دل دخترانی که در رابطه با انتخاب همسر مشکل داشته اند، نشسته است. آنها از این امر شکایت داشتند که هیچ تناسبی بین خواستگارانشان برقرار نیست، از یک کارگر ساده گرفته تا مدیر عامل یک شرکت بزرگ جزء خواستگاران ایشان بوده اند. از طرف دیگر، بواسطه وجود سنتهای غلط در جامعه، رد کردن مثلا پنج یا شش خواستگار پیامدهای منفی بسیاری برایشان ایجاد می کند، بدین  دلیل در حال حاضر بسیاری از دختر خانمهای آماده برای ازدواج در جامعه ما به واسطه محدودیتهایی که در راستای انتخاب همسر دارند، بعضا مجبور می شوند رأسا اقدام به جلب خواستگارانی نمایند که احتمال سازگاری بیشتری را به آنها می دهند و این خود موجب بروز و ظهور روابط نامشروع و فسادآور می گردد.