راه های جلوگیری از شکست نوجوانان در مدرسه – قسمت اول

چاپ مقاله

راه های جلوگیری از شکست نوجوانان در مدرسه – قسمت اول

 

راهکارهای جلوگیری از شکست در مدرسه گلاسر جهت جلوگیری از شکست مدارس دو گروه اقدامات را پیشنهاد میکند؛ قدم های مقدماتی و اجرای برنامه های جدید در ادامه قدم های مقدماتی بررسی می شوند.
قدم های مقدماتی گلاسر برای کاهش شکست در مدارس راهکارهایی را پیشنهاد می کند که عبارت اند از: 1، استفاده از کلاس های ناهمگن ۲، حذف نظام استاندارد نمره دهی ۳. ارتقاء آموزش معلمان با شرکت در سمینارهای باز آموزش و پرورش و گذراندن دوره کارآموزی جهت دانشجویان تربیت معلم ۴. استفاده از بحث ها و جلسه های کلاسی عاری از قضاوت و داوری، جلسه های بحث آزاد و جلسه های بررسی آموزشی

راه های جلوگیری از شکست نوجوانان در مدرسه - قسمت اول

ناهمگن کردن کلاس ها

از دید گلاسر (۱۳۸۴) کلاس ناهمگن» کلاس است، که در آن تمام دانش آموزان هم سن هستند و دانش آموزان موفق و شکست خوردگان بالقوه باهم سر یک کلاس می نشینند. در واقع در این کلاس هایی که شاگردان فقط بر اساس سن طبقه بندی می شوند، ترکیبی از شاگردانی با عملکرد خوب، متوسط، ضعیف و بسیار ضعیف وجود دارند. او معتقد است که دانش آموزان ضعیف در کنار دانش آموزانی که بهتر کار می کنند، پیشرفت بیشتری دارند. ازاین رو باید دانش آموزان در کلاس های ناهمگن تحصیل کنند. در غیر این صورت بعضی از دانش آموزان به دلیل بی توجهی معلمان و سیستم آموزشی معیوب و قطعیت گرا، دچار مشکلات حاد آموزشی می شوند و از آنان به عنوان معلولین آموزشی یاد می شود.

 

این عنوان به آن دسته از شاگردانی که تحقیرشده، شکست خورده و در هیچ یک از کلاس های ویژه چا ندارند، اطلاق می شود. از دید او با جداسازی دانش آموزان ضعیف از قوی، عموما کلاس های دانش آموزان ضعبف به صورت سطل زباله هایی در می آیند که شکست خوردگان را در آن می ریزند، برخلاف این، در کنار هم قرار گرفتن دو گروه ضعيف و قوی راه را برای برقراری ارتباط بین آنان و استفاده از تجربیات یکدیگر باز می کند. علاوه بر این، تشویق دانش آموز قوی از سوی معلم جهت کمک به دانش آموز ضعیف، عاملی برای پیشرفت دانش آموز ضعیف و موجب جلوگیری از شکست فرد در آینده می شود. از سویی دیگر، اسپالدینگ (۱۳۸۱) نیز الگوی گروه بندی ناهمگون را به عنوان راه حل پیشنهاد می کند، او معتقد است که تقسیم بندی دانش آموزان بر اساس عملکرد تحصیلی آنان در گروه های قوی، متوسط و ضعیف، دقیق نیست.

 

 

حذف نظام استاندارد نمره دهی

از دیدگاه گلاسر یکی دیگر از راهکارهای کاهش شکست در مدارس حذف نمره ها و حذف این تفکر غلط است که دانش آموزان، بدون تمره، انگیزه زیادی برای یادگیری ندارند. تفکر، ارتباط و مشارکت فعال، بیشتر از نمره سبب افزایش انگیزه دانش آموزان می شود. از آنجایی که نظام نمره دهی بیشتر از آنکه سبب موفقیت دانش آموزان شود، شکست تحصیلی آنان را به دنبال داشته است، می توان لزوم اصرار به حذف نمره ها و بافتن جایگزینی برای آنها را نمره های سنتی استفاده نمی شود، یک روش در شش کلاس ابتدایی و دیگری در شش سال بعدی، طی شش سال اول تحصیل هرسال تمام شاگردان قبول می شوند و تنها بر اساس سن در کلاس های ناهمگن گروه بندی می شوند.

در این شش سال مردودی وجود ندارد و به کارنامه نیازی نیست، تنها گزارش کتبی برای والدین آماده می شود که در آن عملکرد دانش آموز توضیح داده می شود و اینکه در چه بخشی به تلاش بیشتری نیاز دارد و پیشنهادهای مربوطه به او داده می شود، در شش دوره بعد برای مقطع راهنمایی و دبیرستان این برگه گزارش توسط تک تک معلمان دروس مختلف تکمیل می شود. در اینجا نیز مردودی وجود ندارد دانش آموزانی که به حد اصول و موازين تعیین شده رسیده باشند، قبول می شوند.

در این راستا، کارول دوک (۲۰۱۴) از دبیرستانی در شیکاگو نام می برد که دانش آموزان آن باید برای فارغ التحصیلی تعداد معینی از کلاس ها را پشت سر بگذرانند و اگر نتوانستند در درسی قبول شوند، ثمره آن ها هنوز نه ها خواهد بود. دوک معتقد است که این شیوه ارزیابی دانش آموزان نقش زیادی در پیشرفت آنان دارد، چراکه اگر دانش آموزی نمره مردودی بگیرد، با خود فکر می کند که من نمی توانم، من به جایی نمی رسم. اما اگر نمرة او هنوز نها باشد، او درک می کند که هنوز در مسیر یادگیری قرار دارد و راه برای پیشرفت او در آینده بسته نشده است، تنها به کار بردن کلمه و هنوز نه» با «هنوزه به دانش آموزان اعتماد بیشتری می دهید و راه را برای آنان باز می کند