دین و نگرش نوین

چاپ مقاله

کتاب دین و نگرش نوین، نوشته ی والتر ترنس استیس، دارای  موضوعی است که امروزه در مجامع گوناگون مورد بحث می باشد. متن کتاب ساده و روان است و خواننده را جذب می کند. این کتاب، راجع به مقوله ی فلسفه ی دین (هر دینی در میان ادیان گوناگون)، و نیز در مورد نگرش دینی و نگرش نوین نسبت به مسائل گوناگون بحث می کند. ازجمله خداوند( چگونگی تصور خداوند وصفات او) ، اهداف جهان ، نظم اخلاقی جهان و اخلاقیات و… .  همچنین تاریخ روابط دین و علم به ویژه از دوره ی رنسانس به بعد در این کتاب نقد و بررسی شده است.

باید بگویم هدف از فصول آغازین این کتاب، که در رابطه با مقایسه ی نگرش دینی (قرون وسطی) و نگرش نوین (پس از رنسانس) به مسائل گوناگون می باشد، سوق دادن خواننده به فصول آخراست. فصول آغازین به جهان بینی قرون وسطی اشاره دارد و آن را با جهان بینی نوین مقایسه می کند و نیز بیان شده است جهان بینی انسان قرون وسطی تحت سیطره ی دین بوده درحالیکه جهان بینی انسان نوین تحت سیطره ی علم است.

جهان بینی قرون وسطی آمیزه ای از آراء علمی و فلسفی بود.اگر مفاهیم علمی را کنار بگذاریم، سه مفهوم فلسفی عمده بر جای می ماند:خدا، هدف جهان و نظم اخلاقی جهان.

مفهوم اول، خداست. آدمیان از دیرباز به خداوند به عنوان موجودی انسان وار اندیشیده اند.این تفکر به این معناست که افکار ، عواطف ، احساسات و سایر صفات خداوند شبیه صفات انسانهاست. اما سرشت خداوند فراتر از تصور انسان است و ما نمی توانیم معنای حقیقی صفات خداوند را بیابیم.تنها می دانیم خداوند این صفت را نامحدود و بسیار فراتر از انسان دارد.

دومین مفهوم، هدف می باشد. برای تبیین پدیده های جهان، دو نوع تبیین غایی و ماشین انگارانه وجود دارد. تبیین غایی بیان هدف  پدیده ها می باشد و به آینده اشاره دارد. تبیین ماشین انگارانه بیان واقعیات و علل پدیده ها می باشد پس به گذشته(پیش از واقعه) اشاره دارد. اگر بگوییم فردی از کوه بالا می رود چون می خواهد منظره را ببیند، از تبیین غایی استفاده کرده ایم اما اگر بگوییم فردی از کوه بالا می رود زیرا غذایی که خورده است به انرژی تبدیل شده و او را بالا می کشاند، از تبیین ماشین انگارانه استفاده شده است. دین ، عموما با غایت شناسی و علم با ماشین انگاری هم نشین بوده است و نگرش نوین، غایت شناسی را غیر علمی تلقی می کند.

مفهوم سوم، مفهوم جهان اخلاقی است. این سؤال مطرح شده است که آیا جهان ذاتا نظامی اخلاقی است یا خیر؟ گروهی عقیده دارند اخلاقیات، ذهنی اند.یعنی وابسته به امیال و خواسته های انسانند. از این عقیده چنین نتیجه می گیریم که جهان ، ذاتا نظامی اخلاقی نیست. اما گروهی دیگر عقیده دارند اخلاقیات ، عینی هستند یعنی مستقل از خواست و امیال انسان وجود دارند.بنابراین بیان می کند ، جهان ذاتا نظامی اخلاقی است. در اینجا نیز اخلاقیات عینی، عقیده ی نگرش دینی و اخلاقیات ذهنی وابسته به انسان، عقیده ی نگرش نوین است.

فصول میانی این کتاب در این باره بحث می کند که چگونه برخی خصوصیات مهم نگرش نوین، با مشکلات دینی، اخلاقی و فلسفی خود، توانسته اند تا قرن هفدهم ادامه یابند ونیز به تشدید معضلات دینی و فلسفی طی گذر زمان اشاره شده است. از زمانیکه علم و تفکر نوین، پا به عرصه ی وجود نهاده است، دین، معنویات و نگرش دینی تضعیف شده و متناسب با آن مشکلات  گوناگونی ایجاد شده است.

در فصول آخر نیز نویسنده تلاش می کند راه حل های مشکلاتی که جهان نوین را به سبب دوری از نگرش های دینی ومعنوی به ستوه آورده است نشان دهد.