خیره به خورشید

چاپ مقاله

ترس از مرگ و آگاهی از اینکه هر خوشی و لذتی در زندگی محکوم به نابودی است در وجود تک تک انسان ها رخنه کرده است، گاه به صورت هشیار و آگاهانه و گاه ناهشیار و با  بروز خود در بسیاری از بی قراری ها….

اینکه مسلم است همه ی ما باید پس از مدتی زندگی، جا را برای بازیگران دیگر خالی کنیم هرچند در نگاه نخست ناامید کننده به نظر می رسد اما این حس را هم در ما تقویت میکند که همین الان باید کاری کنی!

احساس اینکه ما زمان بی نهایتی در دست نداریم می تواند ما را وادار به تکاپو و تلاش کند تا هر انچه داریم از هنر و خلاقیت و اندیشه و سازندگی به جهان عرضه کنیم و فقط یک جسم بی مصرف را که هیچ جیز دیگری برای ارائه ندارد به مرگ تحویل بدهیم. در این حالت است که می توانیم انتقام خود را از مرگ بگیریم. با دادن هیچ به او!!!

اروین یالوم روان درمانگر وجودی در کتاب خیره به خورشید که در سن هفتاد پنج سالگی نوشته کوشیده است بر ترس خود و همه ی ما و بزرگترین سوال غلبه کند و ما را آماده کند تا آن را با آغوشی باز بپذیریم. این کتاب در هفت بخش نوشته شده است که در انها از تشخیص اضطراب مرگ، آگاهی از مرگ، غلبه بر هراس از مرگ، پرداختن به اضطراب مرگ و…. سخن به میان آمده است.

نوشته های این کتاب ساده و روان است و بیشتر با ذکر یک مبحث در باب مرگ و سپس ارائه مثالی از مراجعان خود نویسنده ادامه پیدا می کند.