خود بودن ؛ چگونه خودمان باشیم | قسمت اول

چاپ مقاله

خودتان باشید ! احتمالا معمولترین عبارت و نصیحتی است که در این زمینه وجود دارد. « خود بودن » یک ضرب المثل است که معنی مبهمی دارد. واقعا چه معنی دارد که خودتان باشید؟ آیا واقعا آنقدر که به نظر میرسد ، خود بود ساده و آسان است؟ با گام هایی که در ادامه ی این مطلب در سایت دکتر کلانتر میخوانید، میتواند راحت باشد:

خود بودن ؛ چگونه خودمان باشیم | قسمت اول

مرحله اول: خودتان را کشف کنید

اسکار وایلد یک بار به خودش گفت: خودت باش! چون (جای) تمام اشخاص از قبل گرفته شده است. به نظر این مسئله ی خنده داری می آید و فقط یک جمع بندی ساده از حقیقت است.
با این حال ، اگر خودتان را نشناسید ، درک نکنید و پذیرای خودتان نباشید ، هیچوقت نمیتوانید خودتان باشید! هدف اولیه ی شما برای خود بودن، این مسائل هستند.
زمانی را صرف یافتن ارزش خودتان بکنید و بیاندیشید که چه چیزی به شما ارزش داده است.به این فکر کنید که چه کارهایی دوست دارید انجام بدهید و چه کارهایی را دوست ندارید انجام بدهید و سپس بر طبق آن عمل کنید. پیدا کردن راه درست انجام دادن مسائل از طریق آزمون و خطا ، بیش از چیزی که شما فکر میکنید به شما کمک میکند.

شما میتوانید برای شناختن خود از تست های شخصیت معتبر استفاده کنید. اما مراقب باشید فقط چیزی را که نیاز دارید از آزمون های شخصیت بگیرید نه بیشتر ! آزمون های شخصیت نمیتوانند شما را دقیقا آن طور که هستید تعریف کنند. در عوض ، تعریف شما از خودتان ، بر اساس شرایط کنونی شما و احساسی است که به خودتان دارید. برای مثال ، شما ممکن است خجالتی باشید ، اما در طول زمان اگر در اطرافتان افرادی باشند که شما را همانگونه ای که هستید قبول کنند ، تعریف شما از خودتان تغییر کند و دیگر خود را خجالتی ندانید.

ارزش های متناقض

اگر برخی از ارزش های شما متناقض به نظر میرسند ، تعجب نکنید. این تناقض در ارزش های شما به این علت است که شما این ارزش ها را از منابع مختلف مانند فرهنگ، مذهب، مربیان و افراد الهام بخش از زندگی خودتان گرفتید.
مهم نیست این ارزش ها با هم در تناقض هستند ، مهم این است که شما در میان این تعارضات بتوانید دریابید که کدامیک از ارزش ها به شما احساس خود بودن میدهد.

درمان وجودی چیست؟

فقط به این دلیل که ارزش‌های شما به نظر متناقض می‌رسد، به این معنا نیست که لزوما باید آن‌ها را رها کنید. آن را به عنوان بخشی از خودتان ( که یک فرد پویا هستید ) در نظر بگیرید. شما نمیتوانید در یک چهارچوب قرار بگیرید ، شما ارزش های مختلفی در جنبه های مختلف زندگی خود دارید. پس طبیعی است که ارزش های شما متفاوت باشد.

گدشته ، گذشته است

از ماندن در گذشته اجتناب کنید و به خود اجازه ی رشد و شکوفایی دهید. یکی از روش هایی که خودتا باشید ، این است که تصمیم بگیرید میخواهید در گذشته زندگی کنید و در گذشته ی خود بمانید یا اینکه در زمان حال زندگی کنید و خودتان را در زمان حال بشناسید. فضا را برای رشد و پیشرفت خود آماده کنید ؛ در گذشته رشد و پیشرفتی وجود ندارد.

به خودتان اجازه دهید رفتار ها و اشتباهات گذشته که از انجام دادن آنها احساس غرور نمیکنید را نادیده گرفته و خودتان را ببخشید. روی پذیرش اشتباهات و خطاهایی که در گذشته انجام داده اید، کار کنید ؛ زیرا آنها گذشته و رفته اند. شما دلایل خود را برای انتخاب آنها داشته اید و تصمیم هایی که در گذشته گرفتید، منطقی به نظر میرسیدند.بنابراین به جای شماتت خود ، از گذشته تان درس بگیرید و به خودتان اجازه دهید که از این درس ها استفاده کرده و حال و آینده خود را بسازید.

به دنبال افرادی نباشید که با افتخار اعلام میکنند که با 15، 20 یا 35 سالگیشان هیچ تفاوتی ندارند. آیا این افراد، انعطاف پذیر، آسان گیر یا راضی هستند؟ جواب منفی است. اغلب آنها به این دلیل راضی نیستند که اصرار دارند هیچ چیزی برای آنها تغییر نکرده است و قادر به تفکر به روشی جدید، یادگیری از دیگران و رشد کردن نیستند. رشد کردن در هر مرحله از زندگی ما، بخش مهمی از زندگی بوده و به سلامت عاطفی ما کمک میکند.

هرگز دست از پیدا کردن نقاط قوت خود برندارید.

در گذر زمان، نقاط قوتتان ممکن است تغییر کند. به تبع آن ، تعریف شما از خودتان نیز تغییر میکند اما هرگز از تمرکز روی نقاط قوتتان دست نکشید و آنهارا رها نکنید.
نقاط قوه تتان باعث میشود نقاط ضعف شما خنثی شود و حالت تعادلی ایجاد شود. همین دلیل اصلی عدم مقایسه خود با دیگران است.

مقایسه منجر به رنج و دلخوری میشود. فردی که پر از نفرت و دلخوری است نمیتواند روی ” خود بودن ” تمرکز داشته باشد ؛ زیرا این افراد مشغول این هستند که شبیه دیگرانی بشوند که با آنها مقایسه شده اند نه شبیه خودشان !

خونسرد باشید.

نگرانی در مورد بدترین اتفاقی که ممکن است رخ دهد را رها کنید، به خصوص در وضعیت‌های اجتماعی. برای مثال اگر جلوی جمع زمین خوردید یا اتفاق خجالت آوری برای شما رخ داد، آنرا به یک داستان خنده دار تبدیل کنید که بتوانید با دیگران با اشتراک بگذارید.آن را به یک داستان خنده‌دار تبدیل کنید که بتوانید با دیگران به اشتراک بگذارید. این به آن‌ها می‌فهماند که شما بی‌عیب و نقص نیستید و باعث می‌شود احساس راحتی بیشتری بکنید و نیز به خود بودن شما کمک فراوانی می کند.