عزت نفس و هویت شخصی

چاپ مقاله

عزت نفس و هویت شخصی

 

عزت نفس

عزت نفس بستگی دارد به اینکه برداشت ما از خودمان تا چه اندازه ای با خود آرمانی ما مطابقت دارد. خود آرمانی خودی است که احساس می کنیم باید باشیم. اما چه عواملی عزت عزت نفس با تأمل کردن دربارهٔ اینکه چگونه دیگران ما را در نظر میگیرند، در دوران کودکی با محبت و تأیید والدین آغاز می شود. کودکانی که والدینشان ارزش زیادی برای آنها قایل هستند، خود را به صورت افرادی که ارزش محبت را دارند، در نظر میگیرند. آنها احتمالاً یاد می گیرند خود را دوست بدارند و بپذیرند.

[irp posts=”1193″ name=”عزت نفس تحصیلی”]

کوپراسمیت در یک تحقیق کلاسیک، عزت نفس پسرهای کلاس پنجم و ششم را بررسی کرد و دریافت که پسرهای دارای عزت نفس بالاتر اغلب از خانواده هایی بودند که والدین آنها سخت گیر بوده اما ستمگر نبودند. این گونه والدین شدیداً در فعالیت های پسران خود درگیر بودند. والدین پسرهایی که عزت نفس پایین داشتند آسان گیرتر بوده اما وقتی که از انضباط استفاده می کردند، خشن بودند. کودکانی که والدین شان انتظار بیشتری از آنها دارند موفق تر می شوند و موفقیت با عزت نفس ارتباط دارد. والدین پسرهایی که عزت نفس بالاتری داشتند از پسران خود توقع بیشتری داشته اما در زندگی آنها بیشتر نیز درگیر بودند.

 

عزت نفس و هویت شخصی

ثبات عزت نفس

با اینکه عزت نفس نسبتا باثبات است، اما ثابت و تغییرناپذیر نیست. عزت نفس افراد عموماً در مدت نوجوانی افت میکند و بعد شروع به تثبیت شدن کرده و به تدریج هنگام بزرگسالی قبل از اینکه ناگهان در اواخر بزرگسالی ( ۷۰ سالگی به بعد) افت کند، بالا میرود .

عزت نفس ممکن است بسته به رویدادهای بیرونی و واکنش هیجانی فرد به آنها نیز افزایش یا کاهش یابد. برای مثال، رویدادهایی مانند نمرات نامناسب در امتحان یا از دست دادن کار نه تنها برای معدل و معیشت فرد ضایعه هستند بلکه عزت نفس را نیز پایین میآورند. اما این فقط خود رویدادها نیستند که عزت نفس ما را شکل می دهند. بعداً خواهیم دید که نظریهپردازان شناختی معتقدند قضاوت هایی که دربارهٔ رویدادها می کنیم تاثیر این رویدادها را بر واکنش های هیجانی ما تعیین می کنند.

عزت نفس به هر صورتی که شکل بگیرد، پژوهش بر اهمیت آن تأکید دارد. برای مثال، پژوهشگران معلوم کرده اند که عزت نفس با سلامت جسمانی بهتر و بهزیستی روانشناختی، با معدل بالاتر در دانشگاه، و با توانایی کنار آمدن با استرس مربوط به انتقال به دانشگاه ارتباط دارد.

 

هویت شخصی و بحران هویت

گرایش بر این است که کلمهٔ «بحران» را به صورت منفی برداشت کنیم، اما اریک اریکسون که اصطلاح بحران هویت را وضع کرد، معتقد بود که بحران هویت شخصی جزء طبیعی رشد است و می تواند تجربه رشدی باشد که به تشکیل عقاید و مسیر زندگی روشن و باثبات منجر شود. از این گذشته، اریکسون معتقد بود که چالش اساسی نوجوانی، به وجود آوردن هویت شخصی بزرگسال است.

هویت شخصی شما احساس شما در این باره است که کیستید و از چه چیزی طرفداری می کنید. اریکسون معتقد بود که آنچه برای کسب هویت اهمیت دارد انتخاب نقش  دئتشغلی یا نقش زندگی و متعهد بودن به آن است. هرکسی احساس تعهد نسبت به نقشی یا نقش های زندگی را پرورش نمی دهد.