تنهایی اگزیستانسیال و ارتباط

چاپ مقاله

تنهایی وجودی به مغاکی اشاره دارد که میان انسان و هر موجود دیگری دهان گشوده و پلی هم نمی توان بر آن زد.
تنهایی اضطراب به بار می آورد و فرد برای فرار از اضطراب به دیگری چنگ می زند و تنهایی هستی شناختی خود را انکار می کند.هیچ رابطه ای قادر به از میان بردن تنهایی نیست.هر یک از ما در هستی تنهایم.
به عقیده وجود گرایان قبل از اینکه بتوانیم واقعا کنار دیگری بایستیم باید قادر باشیم تنها بایستیم.انسان وقتی موقعیت های تنها و منفرد خویش را در هستی می شناسد و سرسختانه با آنها مواجه می شود، قادر خواهد بود رابطه ای مبتنی بر عشق و دوستی با دیگری برقرار کند یا به عبارتی این رویارویی با تنهایی است که به فرد امکان می دهد رابطه ای عمیق و پر معنا با دیگری برقرار کند. در صورتی که فرد در برابر تنهایی وجوی دوام نیاورد و آن را انکار کند دیگری را تا سطح ابزاری برای دفاع در برابر تنهایی خود پایین می آورد. در چنین حالتی ما شاهد یک رابطه اصیل و حقیقی نیستیم بلکه با یک «شیء» مواجهیم که در محدوده دنیای ما قرار گرفته تا کاربردی برایمان داشته باشد.البته کارکرد اصلی اش هم انکار تنهایی است.
مرادی