تفاوت بین فوبیا ، وحشت زدگی ، ترس و اضطراب – قسمت دوم

چاپ مقاله

تفاوت بین فوبیا ، وحشت زدگی ، ترس و اضطراب – قسمت دوم

 

اضطراب در مقایسه با ترس و نگرانی

اضطراب در مقایسه با ترس و نگرانی ، واکنش در مقابل خطری است که واقعا وجود ندارد، ولی علائم ترس بدون علت مشخصی در فرد ظاهر می شود. برای مثال، اگر شخصی در جنگلی در حال قدم زدن باشد و ناگهان خرسی به او نزدیک شود، احساس وی اضطراب نیست، بلکه ترس است، چراکه احساس خطر در برابر خطری به وجود آمده که واقعا وجود دارد.

بورن (۲۰۱۱) در کتاب خود با عنوان «اضطراب و فوبیاه تاکید می کند که شرس هایی مانند ترس از قبول نشدن در امتحان، ترس از جواب رد هنگام درخواست ازدواج و ترس از جواب منفی بعد از مصاحبه را نباید با اضطراب اشتباه گرفت. وقوع مجدد موقعیت هایی که قبلا استرس زا بوده اند یا طی آنها به فرد آسیب رسیده است، می توانند باعث اضطراب شوند. این بدان معناست که اضطراب درواقع خیالی نیست و بر اساس یک ترس درونی و با انگیزه نا آگاه به وجود می آید. همه انسانها در زندگی خود گاهی دچار اضطراب می شوند، ولی اضطراب های مزمن و شديد غیرعادی هستند و مشکل ساز می شوند، چراکه ترس و اضطراب بیش از سایر هیجانات موجب آسیب به تعاملات بین فردی می شود، ترس ها می توانند سال های سال باقی بمانند، ذهن افراد را مشوش سازند و استعدادها را سرکوب کنند، تحقیقات و بررسی ها نشان می دهند که اضطراب در خانم ها، طبقات کم درآمد و افراد میانسال و سال خورده بیشتر دیده می شود.

علائم اضطراب

محققین در بافته اند که وقتی شخصی مورد حمله اضطرابی قرار میگیرد، توجه او به تصورات و افكار تهدیدآمیز جلب می شود و این خود موجب فعال شدن دستگاه های جسمی – روانی می شود.
اضطراب مرضی یک بیماری مخرب است و احساس درد آوری است که به همراه جلوه های جسمانی گوناگونی ظاهر می شود که عبارت اند از: رنگ پریدگی، لرزش، بحران عصبی، ضربان سریع قلب، عرق کردن، احساس خفگی، درد قفسه سینه و ساق پا، خشکی دهان و تشنج اعضای داخلی.
اضطراب را می توان یک عامل هشدار دهنده برای بدن دانست، همان گونه که برای مثال بروز درد و یا تب در بدن علامتی است برای وجود عفونت و یا مشکلی جسمانی، از طرفی نیز اضطراب کمکی است در جهت کاهش خطر، چراکه گاهی برای ارزیابی دقیق از خطر و انتخاب یک عکس العمل مناسب ظاهر می شود.
در اینجا این سؤال مطرح می شود که چه دلایلی در نوجوانان موجب اضطراب می شود؟

تفاوت بین فوبیا ، وحشت زدگی ، ترس و اضطراب - قسمت اول

دلایل بروز اضطراب در نوجوانان

عوامل زیست شناختی و فیزیولوژیکی، عوامل محیطی و اجتماعی و عوامل ژنتیکی در کنار موفق نبودی نوجوانان در تنظیم هیجانات، موجب بروز اضطراب در آنان می شوند؛ در زمينه عوامل زیست شناختی و جسمانی، منظور تغییر غیرعادی میزان بعضی از هورمون های موجود در خون در افراد مضطرب است؛ از این رو، هر آنچه باعث اختلال در سیستم هورمونی شود، در بدن ایجاد اضطراب می کند.

در زمینه عوامل محیطی و ارتباطی، عوامل گوناگونی که باعث ايجاد اضطراب در افراد می شوند، عبارت اند از: مشکلات خانوادگی؛ احساس جدایی و طردشدگی؛ هیجانات درونی؛ آزردگی های ناشی از عدم توان تطبيق خود با مسائل جاری؟ تغییرات ناگهانی و غیر منتظره همچون زلزله، بیماری، مرگ یکی از نزدیکان، در زمینه عوامل ژنتیکی و ارثی، می توان به نقش ژنتیک به عنوان یکی دیگر از عوامل بروز اضطراب اشاره کرد چراکه احتمال وجود اضطراب در فرزندان افرادی که مضطرب هستند در مقایسه با فرزندان افرادی که مضطرب نیستند، بالاتر است. علاوه بر این، انتظارات و مشکلاتی که نوجوانان در خانواده، مدرسه و یا با گروه همسالان تجربه می کنند، نیز سبب اضطراب آنان می شود.

راهکارهای مقابله با اضطراب

ورنبرگ یکی از معروف ترین درمانگران اضطراب در ایالات متحده آمریکا، که خود نیز دوره ای طولانی دچار اختلال اضطراب شدید بوده است، در کتاب خود با عنوان ده راهکار برتر جهت مقابله با اضطراب و ترس و توضیح می دهد که سرچشمه اصلی اضطراب ذهن انسان است. از دید او از آنجایی که اضطراب اساسا در ذهن شکل می گیرد. پس تنها همین ذهن هم باید بتواند اضطراب را از شخص دور کند. او معتقد است که به کمک یافته های جدید در زمینه تحقیقات مغز و با کمک آموزش های خاص و تلاش خود شخص می توان به راحتی از اضطراب و سایر ترس ها رهایی یافت.

نقش هوش هیجانی در درمان اضطراب

تیلور (۱۳۸۵) در ارتباط با هوش هیجانی و بیماری های روانی معتقد است که افرادی که ازلحاظ هوش هیجانی ضعیف هستند، از یک سو مکررا از پا در می آیند و به نحو ناسالم عمل می کنند و از سویی دیگر ازلحاظ روانی و جسمی مریض می شوند (کیاروچی و همکاران ۱۳۸۵). این افراد در تشخیص، تنظیم و توصیف هیجانات خود ناتوان هستند و نزدیکی هیجانی و در میان گذاشتن احساسات خود با دیگران را دشوار می بینند. آنان تمایل بیشتری به پرورش اختلال های اضطرابی دارند و قادر نیستند. از هیجانات مثبت خود در جهت تحمل حالت های پریشان خود کمک بگیرند. از این رو، یکی از راهکارهای مقابله با اضطراب در نوجوانان و جوانان افزایش هوش هیجانی است.

نقش ایمان و اعتقاد به ارزش های مذهبی در درمان اضطراب

ویلیام جیمز، فیلسوف و روانشناس آمریکایی در کتاب خود با عنوان دین و روان»، به نقش مؤثر ایمان و اعتقاد به ارزش های مذهبی در درمان اضطراب اشاره می کند. او معتقد است که ایمان بدون شک مؤثرترین درمان اضطراب است. به اعتقاد او « ایمان نیرو بی است که باید برای کمک به انسان در زندگی وجود داشته باشد، فقدان ايمان زنگ خطری است که شکست انسان را در برابر سختی های زندگی هشدار می دهد» (۱۳۷۲، ص ۲۰). کارل گوستاو یونگ (۱۳۸۲) نیز در کتاب خود با عنوان «روانشناسی و دین»، دلیل گرفتاری افراد به بیماری های روانی را ضعف باورهای دینی آنان می داند. تحقیقات مکینتاش و همکاران (۱۹۹۳) نیز نقش قوی بودن اعتقادات و باورهای مذهبی را در کاهش اضطراب، مخصوصا در وقایع غیرقابل کنترل زندگی، تأیید کرده است. آنان در بررسی ۱۲۴ نفرکه مرگ کودک خود را تجربه کرده بودند، به این نتیجه رسیدند که شرکت منظم در مراسم مذهبی و حمایت های اجتماعی ناشی از آن به مقدار قابل توجهی میزان ناراحتی ناشی از مرگ فرزند را در آنان کاهش داد.

جانسون (۱۳۸۵) برای مدیریت، کنترل و غلبه بر ترس و اضطراب راهکارهایی را پیشنهاد می کند که عبارت اند از :

– نترسیدن از اضطراب، ترس از اضطراب به جهت بروز حمله اضطرابی خود موجب اضطراب می شود

– پذیرفتن ترس و اضطراب: احساس ترس و اضطراب باید به عنوان احساسی طبیعی تجربه شوند، در واقع پذیرفتن این احساسات و عدم مبارزه و مقاومت با آنها موجب کنترل بیشتر آن ها می شود.

-مالک ترس و اضطراب خود بودن: فرد باید اضطراب را به عنوان یکی از هیجاناتی که در درون اوست، تجربه کند و نه به عنوان به آن چیزی که جدا و مستقل از فرد است

– پذیرش خود، همان گونه که هست برای احترام به خود، نیازی نیست که فرد کامل و بدون عیب باشد و برای اینکه فرد احساس ارزشمندی کند، لزومی ندارد که کنترل کاملی بر احساسات خود داشته باشد.

– اجتناب از فاجعه سازی : این تفکر موجب تشویش و نگرانی بیشتر می شود. در این شرایط می توان این گونه عمل کرد: ۱. خود را متقاعد کرد که ابدا این موقعیت فاجعه نیست، ۲، خود را قانع کرد که این موقعیت حتی اگر فاجعه باشد، نباید باعث ناراحتی شخص شود