تحلیل فیلم سینمایی ابد و یک روز از دیدگاه نظریه سیستمی

چاپ مقاله

یکی از بهترین ویژگی های « ابد و یک روز »  به تصویر کشیدن معضل اعتیاد است.
سمیه ( پریناز ایزدیار ) دختر جوانی است که قرار است به زودی به عقد مردی افغان درآید. اما سمیه برای انتخاب این وصبت مردد است چراکه وضعیت خانه ای که در آن قرار دارد تا حدود زیادی به او وابسته است. وی مادر پیر و از کار افتاده ای دارد و البته برادران و خواهرانی که همواره در حال نزاع با یکدیگر هستند و…
کارگردان :
سعید روستایی : متولد سال 1368 در تهران و فارغ التحصیل کارشناسی سینما از دانشگاه سوره می با شد. روستایی پس از ساخت چند فیلم کوتاه، با فیلم « ابد و یک روز » توانست نام خود را مطرح نماید و در اولین ساخته سینمایی اش جایزه سیمرغ بهترین کارگردانی ، بهترین کارگردانی نو و بهترین فیلمنامه را از سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر دریافت نماید.

تحلیل فیلم
دراین فیلم یک خانواده که دارای یک سیستم معیوب می باشد را مشاهده میکنیم که با دیگر سیستم های معیوب مانند خانواده اطرافیان ، محله و جامعه در ارتباط است و هم از آنها تاثیر میگیرد و هم بر آنها تاثیر میگذارد.سیستم معیوب جامعه را می توانیم در سکانسی مشاهده کنیم که سمیه به مدرسه برادر کوچک خود می رود و مدیر مدرسه به او می گوید که برادرش شاگرد اول شده است و می خواهند در مراسمی که از شاگردان ممتاز تجلیل می شود به برادرش جایزه بدهند و سمیه خوشحال میشود اما مدیر میگوید که پول جایزه را باید خانواده او بدهد و سمیه با آگاهی از وضع بد مالی خانواده مجبور میشود که در نقش آرام کننده ظاهر شود و با از خودگذشتگی این کار را انجام دهد،که نشان از تاثیر سیستماها برهم وبخصوص تاثیر فراوان سیستم معیوب بزرگتر جامعه بر یک سیستم معیوب کوچک و شکننده خانواده و مختل کردن آن دارد.. سیستم بعدی معیوب را در اتباط با این سیستم می توان به خانواده خواهر بزرگ که ازدواج کرده است مشاهده کرد که با فرزند خود مشکل دارد و از خانواده اصلی خود درخواست کمک میکند اما با دخالت یک سیستم معیوب دیگر که همان خانواده اصلی می باشد مشکل نه تنها برطرف نمیشود بلکه موجب درگیری دایی و خواهر زاده می شود و مشکلی به مشکلات خانواده اضافه می شود.سیستم بعدی معیوب را می توان در سکانس آخر فیلم دید که وقتی سمیه برای نجات خانواده تصمیم به ازداواج تحمیلی میگیرد و همراه خانواده شوهر خود در ماشین به سمت زندگی جدید می رود از صحبت های اعضای خانواده و بیمار بودن مادر خانواده که نقش محوری را در یک سیستم معیوب دیگر را دارد متوجه می شود که دوباره از یک خانواده معیوب به خانواده معیوب دیگر وارد می شود که می تواند مشکلات او خانواده اش را بیشتر کنند که در آخر تصمیم برگشت به جای قبلی خود میگیرد.
همچنین در این خانواده نقش های ارتباطی اعضای خانواده را مشاهده میکنیم که چگونه هر کدام در این سیستم معیوب فعالیت دارند و فکر میکنند که با این روش به خانواده کمک میکنند ولی هر کدام باعث ایجاد مشکل در خانواده میشوند و به معیوب بودن این سیستم در واقع دامن میزنند.به طور مثال در این خانواده فرد معتاد که نوید نام دارد نقش محافظت کننده خانواده را بازی می کند که غالبا در عملکرد خانواده نقش محوری دارد و به نحوی به عامل اساسی در ساختار خانواده تبدیل شده است. سمیه خواهر خانواده درنقش یک آرام کننده و قربانی ظاهر میشود و سعی میکند همیشه با از خود گذشتگی و کمک و موافقت با دیگران به ثبات خانواده کمک کند.مرتضی برادر بزرگ خانواده با نقش سرزنشگر بر دیگران مسلط است و با متهم کردن دیگران در پی خواسته های خود است که فکر میکند برای خانواده بهتر است. لیلا خواهر کوچکتر خانواده که با یک نقش منطقی و دخالت ندادن عاطفه خود در مشکلات خانواده بیشتر از مشکلات کنارگیری میکند. و مادر خانواده در نقش توانمند ساز فرد معتاد ظاهر میشود و با پنهان کاری در مورد عضو معتاد خانواده به اعتیاد او دامن میزند. در چنین سیستم معیوبی خانواده و اعضای آن می آموزند که برای حفظ تعادل، خود را حول محور مشکلات عضو معتاد تنظیم کنند. اعتیاد به نحوی می تواند ثبات را در خانواده ایجاد کند به نحوی که حل مشکلات را به طریقه ای تکراری و آشنا فراهم می سازد. این رفتارها در کمک به خانواده برای دست و پنجه نرم کردن با هزاران مشکلی است که در زندگی روزمره پیش می آید و در کوتا مدت نقش حیاتی پیدا می کند.ولی بسیاری از این مشکلات داخلی هستند و به روابط اعضای خانواده و نیاز به کنترل احساسات قابل انفجار،تعارض نقش واز این قبیل مربوطند. بقیه مشکلات نیز هم به رابطه با محل زندگی و اطرافیان مربوط می شوند،مانند درگیری با فامیل و همسایه ها و معموران و غیره….و از این رو اعضای چنین خانواده ای معتقدند که رفتارهایی که برای مقابله با این مشکلات بکار می برند فقط زمانی ممکن است و اثر دارد که اعتیاد وجود دارد. به طور مثال مصرف مواد عضو خانواده کارکردی دارد و نئشگی حاصل از مواد در برابر مشکلات برای خانواده و سیستم امکان تجدید ثبات را فراهم می آورد. اما غافل از آنکه رفتار اعتیادی کارهای روزانه خانواده را مختل می کند و باعث درگیری می شود و به جا به جا شدن نقش ها می انجامد که مستلزم پاسخ های سازگارانه و انطباقی اعضای خانواده است که نمی دانند چگونه پاسخ مناسب بدهند.همچنین یه تحرک معکوس نیز اتفاق می افتد که روش ها،قواعد و درگیری اعضای خانواده می تواند موجب تحریک،تایید و حفظ اعتیاد به عنوان علامتی از اخلال در عملکرد نظام خانواده یا مکانیسمی برای مقابله با اضطراب خانوادگی شوند.