اهمیت و ضرورت راهنمایی و مشاوره در دبستان – قسمت اول

چاپ مقاله

اهمیت و ضرورت راهنمایی و مشاوره در دبستان

 

اهمیت و ضرورت راهنمایی و مشاوره در دبستان پژوهش ها نشان می دهند که دریافت خدمات مشاوره ای در مدرسه مفید است. گرچه راهنمایی و مشاوره در همه مقاطع تحصیلی می تواند مفید و با اهمیت باشد ولی در دوره دبستان از اهمیت بیشتری برخوردار است؛ دوره ای که میتواند نقش بسیار مهمی در پیشگیری از رشد بسیاری از مشکلات تحصیلی، شخصیتی، اجتماعی و سلامتی داشته باشد. به دلایل ذیل راهنمایی و مشاوره در دوره دبستان مهم است.

1.توانایی ها، علایق و نگرش های فرد در مراحل اولیه عمر بهتر شکل می گیرند. بررسی ها نشان می دهند در مراحل ابتدایی زندگی، مغز از قدرت زیادی م برای ایجاد پیوندهای جدید، هرس کردن پیوندهای ناکارآمد و ایجاد مسیرهای عصبی برخوردار است. آنچه برای بهبود عملکرد مغز در سال های نخست زندگی ضروری است، علاوه بر ذخیره ژنتیکی، تجربیات محیطی مناسب است. محیطی مناسب است که نیازهای اساسی کودک (از قبیل نیازهای فیزیولوژیک، نیاز به امنیت، نیاز به محبت و دوست داشتن، نیاز به مجاورت و دلبستگی) را برطرف سازد و با توجه به آمادگی و مرحله رشدی کودک با وی رفتار شود

 

آگاهی والدین از نیازها

آگاهی والدین، کارکنان مدرسه و معلمان از نیازهای کمبودی و رشدی کودکان و چگونگی برآورده سازی این نیازها به منظور به حداکثر رساندن ظرفیت بالقوه کودکان ضروری است. مشاور به عنوان فردی متخصص در زمینه رشد هنجار و نابهنجار کودکان کمک شایانی می تواند به همه افراد دخیل در رشد کودک بکند. از سوی دیگر، خود مشاور به صورت مستقیم می تواند در فراهم سازی محیط مناسب در مدرسه برای دانش آموزان نقشداشته باشد؛ همچنین، می تواند به شناسایی و برطرف سازی موانع محیطی (در اینجا بیشتر مدرسه و محیط خانواده و فردی (مثل ترس از تجربه کردن، عزت نفس و اعتماد به نفس پایین برای شکوفا شدن توانمندهای کودکان بپردازد.

 اهمیت و ضرورت راهنمایی و مشاوره در دبستان - قسمت اول

تاثیر مشاور در تغییر نگرش دانش آموزان

مشاور می تواند نقش مهمی در شکل گیری و تغییر شکل دادن نگرش های کودکان در دبستان داشته باشد. ایجاد برخی از برنامه ها و اجرای آنها می تواند به ایجاد یک نگرش جدید نسبت به یک موضوع یا تغییر نگرش نادرست، بینجامد. به عنوان مثال، نگرش های قالبی طی تعاملات ساختاریافته کاهش یافته و تعدیل می شوند؛ بنابراین ایجاد گروههای ناهمگن (به لحاظ رنگ، نژاد و وضعیت اقتصادی اجتماعی) که مستلزم همکاری همه اعضای گروه برای به سرانجام رساندن یک تکلیف مشترک است، می تواند تعاملات بین اعضای گروه را افزایش داده و پیوند بین آنها را مستحکم کند و از شدت نگرش های منفی و پیش داوری ها بکاهد. .

به صورت معمول علایق از تجربه های مستقیم و غیر مستقیم (الگوبرداری فرد نشأت می گیرند. کودکان بیشتر به چیزهایی علاقه نشان میدهند که اطرافیانشان (والدین، همشیره ها، معلم و همسالان به آنها علاقه مند هستند. علاوه بر این، تجربه های شخصی موفقیت یا شکست می تواند بر میزان علاقه مندی از کامة علاقه مند تا متنفر) کودکان اثر بگذارند؛ بنابراین، راهنمایی های ارائه شده به معلم و والدین توسط مشاور می تواند منجر به ارائه فرصت هایی برای پیروزی کودک شود. همچنین، ایجاد فرصت های متنوع برای تجربه کردن، به کودک کمک می کند علایق خود را بشناسد. این فرصت های متنوع می تواند در محیط خانواده یا مدرسه فراهم شود.

2. برخی از کودکان در سن مدرسه نیازهای ویژه ای دارند که نیازمند راهنمایی والدین و مشاوره خود کودک است . نیازهای ویژه کودکان می تواند به دلایل پزشکی، اجتماعی، خانوادگی و روانشناختی به وجود آمده باشد. بیماری های پزشکی مانند صرع، دیابت، مشکلات قلبی و … نیازمند توجه خاص هستند؛ همچنین برخی از مشکلات اجتماعی و خانوادگی مانند زندانی شدن والدین، فقر، بی سوادی والدین، فوت والدین،بیماری های روانی والدین و طلاق اثرات منفی بر کودک می گذارند که بدون دریافت کمک، این اثرات منفی ادامه خواهند یافت.

 

تاثیر ژنتیک بر شکل گیری مشکلات سلامت روان کودکان

دلایل ژنتیکی و تجربه های محیطی می توانند در شکل گیری مشکلات سلامت روان کودکان نقش داشته باشند. مشکلات سلامت روان در همه سنین وجود دارد و در بین کودکان دبستانی نیز رواج دارد؛ گرچه شیوع آن کمتر از دوره نوجوانی است، به عنوان مثال در یک بررسی آشکار شده است که میزان شیوع ۶ ماهه مشکلات سلامت روان در جمعیت عمومی (پسران و دختران در ۸ ساله ها ۱۶۰۳ درصد، ۱۷۰۸ درصد در ۱۳ ساله ها، ۱۶ درصد در ۱۸ ساله ها و ۱۸۰۴ درصد در ۲۵ ساله ها است.)  مشکلات شدید سلامت روان از شیوع کمتری برخوردار است به طوری که ۴۰۲ درصد کودکان ۸ ساله و ۶۰۳ درصد ۲۵ ساله ها دارای مشکلات سلامت روان شدید هستند

شیوع مشکلات سلامت روان در دانش آموزان دبستانی ایرانی در مطالعات گوناگون متفاوت گزارش شده است که دلیل این امر را باید بیشتر در ابزار مورد استفاده، نوع اختلال مورد بررسی (برای مثال، اختلال های رفتاری، اختلال های هیجانی با هر دو معیارهای تشخیصی و سن دانش آموزان مورد بررسی جستجو کرد نه در منطقه جغرافیایی.