اهداف درمان وجودی از نظر کوری

چاپ مقاله

اهداف درمان وجودی از نظر کوری

 

اهداف درمانی

درمان وجودی را به بهترین وجه می توان به این صورت در نظر گرفت که درمانجویان ترغیب می شوند از روش هایی که زندگی خود را به طور اصیل اداره نمیکنند آگاه شوند و تصمیماتی بگیرند که آنها را به کسانی که قادر به شدنش هستند، تبدیل کنند. هدف درمان این است که به درمانجویان کمک شود به سمت اصالت پیش بروند و یاد بگیرند تشخیص دهند چه موقعی خود را فریب میدهند. مکتب وجودی بر این باور است که گریزی از آزادی وجود ندارد و ما همیشه مسئول شناخته می شویم. با این حال، میتوانیم از آزادی خود دست بکشیم که این خود نهایت بی اصالتی است. درمان وجودی قصد دارد به درمانجویان کمک کند با اضطراب روبرو شوند و به اعمالی بپردازند که بر هدف اصیل آفریدن وجودی با ارزش استوار است.

سه وجه دنیا از منظر وجودی

چهار هدف اساسی درمان وجودی – انسانگرا

می (۱۹۸۱) معتقد است که افراد با این توهم برای درمان مراجعه میکنند که آنها از درون اسیر شده اند و یک نفر (درمانگر) میتواند آنها را نجات دهد. درمانگران وجودی عمدتا می خواهند به درمانجویان کمک کنند تا زندگی خود را احیا کرده و آن را بازیابند. وظیفه درمان وجودی این است که به درمانجویان آموزش دهد به آنچه از پیش درباره خود می دانند توجه کنند، هرچند ممکن است به آنچه میدانند توجهی نداشته باشند.

اشنایدر و کراگ (۲۰۱۰) چهار هدف اساسی درمان وجودی – انسانگرا را به این صورت مشخص میکنند: (1) کمک کردن به درمانجویان که نسبت به خودشان و دیگران آگاهتر شوند؛ (۲) کمک کردن به درمانجویان برای تشخیص دادن روشهایی که به خودشان اجازه نمیدهند وجود کامل تری داشته باشند؛ (3) ترغیب کردن درمانجویان برای پذیرفتن مسئولیت ترتیب دادن زندگی فعلی آنها؛ و (۴) ترغیب کردن درمانجویان به انتخاب کردن شیوههای بهتر وجود در زندگی روزمره آنها.

 

هدف اساسی

هدف اساسی درمان وجودی، بالا بردن آگاهی است که به درمانجویان امکان میدهد تا دریابند امکانات دیگری هم وجود دارد که قبلا تشخیص داده نشده اند. درمانجویان متوجه خواهند شد که می توانند در شیوه وجود خود در زندگی، تغییراتی را ایجاد کنند.

 

منبع: نظریه و کاربست مشاوره و رواندرمانی ، جرالد کری