انواع فرزندپروری : مستبدانه ، آسان گیر ، بی اعتنا و مقتدرانه – قسمت اول

چاپ مقاله

انواع فرزندپروری : مستبدانه ، آسان گیر ، بی اعتنا و مقتدرانه – قسمت اول

 

عوامل اثربخش در بهبود ارتباطات بین نوجوان و والدین اولین عامل مهمی که در روابط بین والدین و نوجوانان بسیار مؤثر است و می تواند نقش مهمی در بهبود ارتباطات داشته باشد، شیوه فرزندپروری والدین است. اعتقادات، نگرش ها، ارتباطات و اقدامات والدين در قالب سبک های فرزندپروري آنان نمود پیدا می کند. آموزش و به کارگیری شیوه مناسب فرزندپروری می تواند بستر ارتباط سالم و اثربخش بین والدین و نوجوانان را فراهم کند. البته نیاز است والدین شیوه های فرزندپروری را برحسب رشد شناختی و روانی فرزندان خود بیاموزند.

به بیان دیگر، بدیهی است که شیوه های تربیتی که برای یک کودک هفت ساله به کار برده می شود، با شیوه های تربیتی مناسب یک نوجوان چهارده ساله تفاوت دارد، از این رو، ضرورت دارد که والدین به موازات رشد فرزندان خود، پیوسته در فرآیند یادگیری درگیر باشند و در صورت لزوم از کارشناسان علوم تربیتی و روانشناسی باری جو بند علاوه بر آگاهی و تسلط بر شیوه فرزندپروری مناسب، ارتباطات غیرکلامی و راهنمایی عاطفی نقش بسزایی در بهبود ارتباطات بین والدین و نوجوانان دارند. در ادامه ابتدا به بررسی شیوه های فرزند پروری پرداخته می شود.

ارتباط نوجوان با والدین و مشکلات آن

انواع شیوه ی فرزندپروری

در زمینه انواع شیوه های فرزندپروری، باصریند (۱۹۷۱) چهار نوع روش را مطرح می کند. او بر اساس یافته های خود سه مشخصه را معرفی می کند که روش مؤثر را از روش نه چندان مؤثر متمایز می کنند، این سه مشخصه عبارت اند از: ۱) پذیرش و روابط نزدیک؛ ۲) کنترل؛ ۳) استقلال دادن

فرزند پروری مستبدانه

در این نوع فرزندپروری والدین سرد و طردکننده هستند و روش فرزندپروري آنان از نظر پذيرش و روابط نزدیک پایین، کنترل اجباری در آنان بالا و استقلال کم است. این والدین دستور می دهند، تهدید می کنند، عیب جویی می کنند قوانین خود را به صورت اجباری تحمیل می کنند و غالبا در زمینه انتخاب دوستان و عقاید فرزندان تصمیم گیری و به نوعی دخالت می کنند. آنان توقعات زیادی دارند؛ به طوری که هنگامی که از تصمیم فرزند خود راضی نباشند، محبت خود را دریغ میکنند و محبت کردن را مشروط به اطاعت فرزند میدانند.

فرزندان این والدین ناراضی و مضطرب هستند، ثبات فکری و روحی ندارند، عزت نفس پایینی دارند و مشکلات سازگاری، از جمله رفتارهای پرخاشگرانه، کناره گیری و سرپیچی در آنان دیده می شود. حمایت مشروطه بزرگسالان از نوجوان، موجب می شود نوجوان برای حفاظت خود از تأیید دیگران، به صورت اتصلعیا برخورد کند. این نوجوانان عزت نفس کم و افسردگی و بدبینی نسبت به آینده دارند (برک، ۱۳۹۱) شاملو (۱۳۸۷) برای طرد شدن فرزندان توسط والدين مستبد، دلایل گوناگونی عنوان می کند که عبارت اند از:

-زیبایی جسمانی: در مواردی زیبا نبودن فرزند از دید والدین و یا نداشتن قد و وزن و ظاهر دلخواه آنان، موجب طرد شدن فرزندان از سوی والدین می شود.

– هوش: کودکان کم هوشی که از والدين باهوش متولد می شوند، می توانند مورد بی مهری والدين قرار گیرند.

– طرز رفتار و اخلاق و امثال آن: مسائل رفتاری و اخلاقی مانند پایبند نبودن به اصول اعتقادی و مذهبی، کدورت خاطر والدین نسبت به فرزندان و کشمکش ها و درگیری های زیادی را در خانواده موجب می شود والدین مستبد برای از خود راندن فرزندان و طرد کردن آنان دو روش را به کار می گیرند

– بی اعتنایی: فرزند احساس می کند والدين فقط او را تحمل می کنند

– پرخاشگری و تنبیه: به وسیله اعمال انضباط سخت از دیدگاه میکوچی (۱۳۸۴)، نوجوانانی که در منزل به شدت تحت سلطه والدین هستند، وابستگی زیادی به تأیید گروه همسالان پیدا می کنند. این والدین با تلاش خود جهت محدود کردن استقلال نوجوان، سیب سوق بیشتر آنان به سمت گروه همسالان می شوند. درنتیجه والدين مجبور می شوند کنترل بیشتری روی نوجوان داشته باشند؛ این پدیده خانواده را به سمت چرخه مرضي تمام عیار سوق می دهد.

 

فرزندپروری آسانگیر

در این نوع فرزندپروری والدین کنترل کمی روی فرزندان خود دارند و به فرزندان خود اجازه می دهند، قبل از اینکه آمادگی لازم را پیدا کنند، تصمیم های زیادی بگیرند، این نوع والدین صمیمی و مهربان، ولی سهل گیر و بی توجه هستند؛ توقعات کمی دارند یا اصلا توقعی ندارند و به صورتی افراطی نسبت به کودکان خود پذیرش و پاسخ دهی دارند. در این خانواده ها پایبندی فرزندان به قوانین بسیار کم است و هر کس هر کاری که بخواهد، می تواند انجام دهد. فرزندان این والدین تکانشی سرکش، نافرمان و بیش از حد پرتوقع اند، به بزرگسالان وابسته اند و در تکالیف استقامت کمتری از خود نشان می دهند.