ارزیابی خودکشی در مراجعان: یکی به داد من برسه!

چاپ مقاله

ارزیابی خودکشی در مراجعان: یکی به داد من برسه!

یکی از چالش برانگیزترین مسائل در رواندرمانی و مشاوره خودکشی مراجع است. به عنوان درمانگر همواره باید این آمادگی را داشته باشید که مراجعی خودکشی گرا داشته باشید یا روزی با اقدام موفق یا ناموفق یکی از مراجعان خود برای خودکشی را شاهد باشید. بنابراین چه مراجع شما پیش از حضور در جلسه درمان خودکشی کرده باشد یا خیر، همواره ارزیابی احتمال خودکشی یکی از مهمترین کارهایی است که یک مشاور و رواندرمانگر موظف است که انجام دهد.

خودکشی اتفاقی است که بار هیجانی بسیاری را به دنبال خود دارد و می توان آن را به نوعی مسری دانست. عموما خودکشی باعث برانگیخته شدن هیجانات و احساسات گوناگون در افرادی که به نوعی با آن فرد در ارتباط هستند می شود. این اثرگذاری زمانی چند برابر می شود که فردی که مرتکب خودکشی شده از شهرت برخوردار باشد. تحقیقات نشان داده است که بعد از خودکشی افراد مشهور، میزان خودکشی در جامعه به طرز چشمگیری افزایش داشته است. بنابراین هنگام برخورد با افرادی که مرتکب خودکشی شده اند، باید افرادی که با وی در ارتباط هستند نیز مورد توجه قرار بگیرند.

در مورد خودکشی سوء برداشت های بسیاری، بخصوص در بین درمانگران تازه کار وجود دارد. عموما درمانگران تازه کار از این مسئله نگران هستند که با صحبت کردن در مورد خودکشی باعث شوند که گزینه خودکشی برای مراجع مطرح شود و اقدام به خودکشی کند. سوء برداشت دیگری که علاوه بر درمانگران در بین مردم نیز زیاد مشاهده می شود این است که افراد برای جلب توجه ممکن است خودکشی کنند و چندان جدی نیست. دو نکته در این نوع تفکر مورد غفلت قرار می گیرد: اول از همه اینکه ملاک و روشی برای تشخیص جلب توجهی بودن اقدام مراجع وجود ندارد و ما تنها با نادیده گرفتن هیجانات و احساسات مراجع شرایط را وخیم تر کرده ایم. دومین نکته آنکه هرچند ممکن است این اقدام برای جلب توجه باشد اما همچنان ریسک مرگ، به هر اندازه کم، وجود دارد و مسئولیت این خطر بر عهده مشاوری که مرتکب اشتباه نادیده گرفتن شده است می باشد. سومین سوء برداشت در مورد خودکشی این است که هیچ اقدام حرفه ای و تخصصی در مورد خودکشی کارایی و امکان ندارد و کسی که برای خودکشی اقدام می کند حتما می خواهد که بمیرد. جالب است بدانید تمام کسانی که از خودکشی نجات پیدا کرده اند به این نکته اذعان کرده اند که از اینکه نمرده اند خوشحالند و در لحظات آخر از کار خود پشیمان شده اند (البته از نظر کسانی که از خودکشی نجات پیدا نکرده اند اطلاعی در دسترس نیست!). بعلاوه اکثر افرادی که تصمیم به خودکشی می گیرند راهی برای نجات و برگشت خود در نظر می گیرند! برای مثال سیلویا پلات پس از چند بار اقدام ناموفق برای خودکشی و در تلاش پایانی خود طوری برنامه ریزی کرد که راه نجاتی وجود داشت. وی در حالیکه می دانست خدمتکارش در راه است و به زودی خواهد رسید شیر اجاق گاز را باز گذاشت اما حساب ترافیک یا اینکه ممکن است مشکلی برای خدمتکارش پیش بیاید و دیر برسد را نکرده بود. (خدایش بیامرزد!)

با توجه به جدی بودن مسئله خودکشی، دانشمندان به بررسی دقیق این پدیده (یا به بیان دقیق تر، انتخاب) دست زده اند و علائم هشداردهنده مهمی را پیدا کرده اند که توصیه می شود درمانگران آنها را در نظر بگیرند. یکی از مهمترین علائم هشدار در مورد خودکشی سکوت، کناره گیری و دوستان اندک است. افرادی که خودکشی می کنند به علت عدم بهره بردن از سیستم حمایتی مناسب و انزوایی که دارند، معمولا مشکل آشکاری از خود نشان نمی دهند. دیگر علامت هشدار در مورد خودکشی افراد، تغییر رفتار آنهاست. اینکه افراد صمیمت خود را از دست می دهند، کناره گیری می کنند یا از حالتی آرام به پرخاشگر و برون ریز تبدیل می شوند نشانه مهمی است. به یاد داشته باشید که تغییر مهمترین عامل است نه درون ریز یا برون ریزی رفتار افراد. شکست های فزاینده و سلسله وار، تغییرات جدید خانوادگی (از جمله تغییر بیماری، از دست دادن شغل، تشدید مشروب خواری اعضای خانواده، مرگ، طلاق، ترک خانه و…)، احساس سرخوردگی (تغییراتی در ظاهر افراد و رفتار آنها مثل زبان بدن)، ابراز فکرهای خودکشی و احساسات خود در این مورد، برنامه ریزی برای خودکشی، ترس از درمان و بدبینی به مشاوره و احساس بن بست در درمان و عدم کارایی آن از جمله علائمی هستند که باید مشاور را نسبت به احتمال خودکشی مشکوک تر از همیشه کند. علاوه بر این موارد، دست زدن به ریسک های نه چندان معقول و ضروری، افزایش مشروب خواری و مصرف مواد، پرخاشگری و به نوعی رها کردن زندگی از جمله نشانه هایی است که باید مورد توجه قرار بگیرند.

به عنوان مشاور وظیفه ما آن است که هنگام گوش دادن به حرف های مراجع، به بررسی و ارزیابی این موارد نیز بپردازیم:

آیا طرحی مشخص و برنامه ای مدون برای خودکشی وجود دارد؟ این برنامه مکتوب شده است یا خیر؟ چقدر برای این برنامه وقت گذاشته شده است و چقدر شامل جزئیات می شود؟ پیش از این نیز مراجع برای خودکشی اقدام کرده است؟

این طرح و برنامه چقدر مهلک است؟ روشی که مراجع انتخاب کرده است چقدر عملی است و طبق تحقیقات چند درصد افرادی که با این روش اقدام کرده اند موفق شده اند؟ چند نفر را مراجع می شناسد که با این روش خودکشی کرده اند و موفق شده اند؟

چقدر قصد مراجع جدی است؟ آیا در طرح و نقشه ای که کشیده است احتمال و راهی برای نجات قرار داده است؟

در مجاورت این مراجع چند نفر وجود دارند که از برنامه و قصد مراجع برای خودکشی خبر دارند؟ آیا این افراد نسبت به این مسئله دغدغه دارند؟ چقدر این افراد به مراجع توجه می کنند؟

گذشته از تمام موارد ذکر شده باید توجه داشت که خانواده نقشی دوگانه در مورد خودکشی دارند. خانواده هم می تواند تسهیلگر باشد هم می تواند مانع از خودکشی افراد شود. با توجه به این مسئله به ارزیابی خانواده مراجعینی که ریسک خودکشی بالا دارند بپردازید. در صورتی که خانواده می تواند نقشی مفید ایفا کند، سعی کنید که آنها را وارد کنید و از کمک آنها بهره بگیرید. اما در مواردی پیش می آید که شما مراجعان خانواده درمانی دارید و متوجه ریسک خودکشی بالا در یکی از اعضای این خانواده می شوید. در مورد مراجعان خانواده درمانی، پیش از هرگونه ابرازی در مورد احتمال خودکشی عضوی از خانواده به صورت عمومی، باید ملاحظاتی در نظر گرفته شود که مهمترین آنها روابط بین فردی حاکم بر اعضای خانواده است. در صورتی که این اطمینان حاصل شد که خانواده می تواند نقشی مثبت ایفا کند و بیان این مسئله به صورت عمومی بیشتر از آسیب، سود خواهد رساند، در مورد این مسئله به صورت عمومی در جلسات خانودگی بحث کنید.