ارتباط نوجوان با خود

چاپ مقاله

ارتباط نوجوان با خود

ارتباط نوجوان با خود در زمینه ارتباط نوجوان با خود، درگیری او با چالش ها و تعارضات درونی اش بررسی می شود. نوجوان برای آینده خود برنامه ریزی می کند، عملکرد عاطفی خود و دیگران را ارزیابی می کند و روابطش با دیگران محور توجه اوست. ارتباط نوجوان با خود، درصورتی که ارتباطی سالم و موفق باشد، می تواند نقشی کلیدی و مهم در ارتباط با دیگران و در تشکیل هویت و سلامت هیجانی او در دوران جوانی و بزرگسالی داشته باشد.
در بررسی و تحلیل ارتباط نوجوان با خود، این سؤالات مطرح می شوند که چگونه نوجوان قادر به برقراری ارتباط با خود است؟ آیا رشد شناختی نوجوان در مرحله ای است که او قادر به برقراری ارتباط با خودش باشد؟ ارتباط نوجوان با خودش چه پیامدهایی دارد؟ با توجه به سؤالات مطرح شده، نیاز است ابتدا رشد شناختي نوجوانان بررسی شود.

ارتباط نوجوان با خود

رشد شناختی نوجوان و پیامدهای آن

با شروع دوران نوجوانی، در زندگی نوجوانان از لحاظ شناختی دوره جدیدی آغاز می شود. از دیدگاه پیاژه ” (۱۹۵۲) در حدود سن ۱۱ سالگی مرحله عملیات صوری” شروع می شود. در این مرحله، فرد هنگام رویارویی با یک مسئله، به جای وابسته بودن به رویکردهای آزمون و خطا در حل مسئله، فرضیه های گوناگون با گزاره های ساگر – آنگاه» را مطرح می کند. در مرحله بعد این فرضیه ها را بر اساس میزان احتمال دسته بندی می کند و سپس آن ها را یکی پس از دیگری به صورت نظام دار مورد آزمایش قرار می دهد، که به آن «استدلال فرضی – قیاسی» می گویند.
در این دوره نوجوانان می توانند ازلحاظ شناختی، در زمینه رویدادها و اتفاقات احتمالی حتی غیر ممکن فکر کنند و آنها را پیش بینی و فرضیه سازی کنند، آنان قادرند برای مثال در مورد روابط خانوادگی، ساختارهای سیاسی، تخریب محیط زیست و جنگ به تهیه و تنظیم فرضیه بپردازند و پیامدها و گزینه های احتمالی رفتار یا عملی را بررسی کند. علاوه بر این، نوجوانان می توانند مفاهیم انتزاعی مانند عدالت، آزادی، نفرت، عشق و خوشبختی را درک کنند.
به اعتقاد پیاژه، در ابتدای شکل گیری مرحله صوری و استدلال به شیوه انتزاعی، نوجوانان می تواند برای نخستین بار فرآیند های تفکر و ویژگی های شخصیتی خود را به دقت بررسی کنند، آنان از این رو، در پی شناخت خود دچار مشکل می شوند. آنان در تشخیص تفاوت بین فرآیند های تفکر و دیدگاه های خود و تفکر و دیدگاه دیگران تجربه کافی را ندارند. علاوه بر این شروع شكل گيري تفكر و استدلالي انتزاعی، موجب توانمند شدن نوجوانان در اندیشیدن و فکر کردن افراطی در مورد خودشان می شود، در این مرحله نوع جدیدی از خودمحوری در نوجوانان دیده می شود و آنان در واقع دو برداشت تحریف شده از رابطه خود با دیگران دارند

کانون توجه دیگران

در برداشت اول نوجوانان فکر می کنند که در کانون توجه دیگران هستند و همه اطرافیان رفتارهای آنان را زیر نظر دارند. از این رو به ظاهر خود زیاد اهمیت می دهند و ساعت ها صرف رسیدگی به ظاهر و آرایش خود می کنند. نوجوانان تصور می کنند که وقتی خود آنها نگران چیزی هستند، همه متوجه آن می شوند. برای مثال می توان به جوش روی صورت و یا لکه ای روی لباس اشاره کرد، که به اعتقاد آنان، دیگران نیز به آن توجهی خاص نشان می دهند. نوجوانان در این مرحله، علاوه بر این، نسبت به انتقاد دیگران بسیار حساس می شوند. این تحریق شناختی، تماشاگران خیالی” نامیده می شود.

نوجوان؛ فردی استثنائی

در برداشت دوم، چون نوجوانان فکر می کنند در معرض دید دیگران هستند و دیگران آنان را مشاهده می کنند، خود را فردی استثنائی میدانند؛ به طور اغراق آمیزی احساس منحصر به فرد بودن می کنند؛ آرمان گرا، منتقد و عیب جو هستند و عقاید کاذبی را در ارتباط با خود پرورش می دهند. از این خود محوری و تحریف شناختی تحت عنوان افسانه شخصی نام برده می شود. به اعتقاد پیاژه، در اوایل نوجوانی، تماشاگران خیالی و افسانه شخصی پررنگ هستند و سپس در طی زمان کم رنگ تر می شوند (برک ،۱۳۹۱). درواقع، افسانه شخصی که توسط الكاتید در سال ۱۹۷۶ مطرح شد، افسانه ای است که نوجوان برای خودش می گوید و حقیقت ندارد. بر اساس این باور، نوجوان فکر میکند آسیب ناپذیر است و ممکن است اقدام به کارهای خطرناکی کند