اختلال رفتاری پرخاشگری در نوجوانان – قسمت دوم

چاپ مقاله

اختلال رفتاری پرخاشگری در نوجوانان – قسمت دوم

 

پیشگیری از پرخاشگری و خشونت در خانواده

پیشگیری از خشونت در خانواده می تواند در سه سطح اعمال شود مداخلات اجتماعی، مداخلات خانوادگی و مداخلات فردی .

مداخلات اجتماعی :

برای ایجاد تغییری بنیادین در خشونت در سطح اجتماعی باید کاری کرد تا خشونت از دید همگان امری مردود و ناپذيرفتنی جلوه یابد

– تغيير جو اجتماعی مؤثر در بروز خشونت در خانواده

– ایجاد نظام حقوقی و چهارچوبی قانونی برای کمک به شناسایی و به دنبال آن پیگرد خشونت در خانواده

– افزایش سطح خدمات حمایتی برای کمک به قربانیان، جهت رهایی از محیط آزاردهنده خانواده

مداخلات خانوادگی:

– شناسایی خانواده های آزارگریا خانواده هایی که احتمال آزارگری در آنان زیاد است.

– مداخله مبتنی بر جامعه مداخله در بحران؛ حمایت اجتماعی بلندمدت مانند آموزش مهارت های فرزند پروری و کنترل خشم والدين. 

مداخلات فردی:

– ارائه درمان روان شناختی به افراد آزارگر به صورت فردی با گروهی

– افزایش توان قربانیان احتمالی در مقابله با خطر آزارگری

 

 

خشونت در مدرسه

عدم آموزش هوش هیجانی و نبود رابطه عاطفی و همدلی در بین دانش آموزان بستر را برای ارتباطات خشونت آمیز در محیط های آموزشی فراهم می کند. حال به این سؤال پرداخته می شود که چرا و چگونه خشونت در مدارس اعمال می شود؟
در این قسمت، پرخاشگری بین همسالان، یعنی قلدری با زورگویی در مدرسه بررسی می شود. قلدری که در بسیاری از مدارس گسترش یافته است، موجب نگرانی والدین و معلمان شده و علاوه بر این، اثرات مخربی در رشد هیجانی – اجتماعی و شخصیت دانش آموزان دارد یکی از صاحب نظران این حیطه، دان اولويوس ( ۱۹۹۱/ ۱۹۸۶ ) از کشور نروژ است که برنامه پیشگیری و مداخلهای او به عنوان یکی از مناسب ترین مدل ها شناخته شده است.

 

قلدری با زورگویی در مدرسه

قلدری با زورگویی به عنوان زیر مجموعه ای از پرخاشگری تعریف می شود. در حقیقت تلاری یک تعریف جان پد و تجربی از پرخاشگری است و به معنای هرگونه رفتار مكرر پرخاشگرانه عمادی از طرف شخصی نسبت به شخص یا اشخاصی دیگر است. اولویوس قلدری را این گونه تعریف می کند: «قلدری قربانی عبارت است از اینکه یک دانش آموز به سبب فشار و فعالیت های منفی، یک یا چند دانش آموز دیگر، به نگوار، مرتکب قلدری شود و یا به عنوان قربانی در مقابل رفتارهای قلدری مورد تهدید آزار و اذیت قرار گیرد.

با وجود اینکه تعاریف گوناگونی در ارتباط با قلدری مطرح هستند، پژوهشگران به نقل از گرين (۱۹۹۹)، روی پنج جنبه از قلدری اتفاق نظر بیشتری دارند که عبارت اند از: هدف شخص قلدر صدمه زدن با ترساندن قربانی است؛ پرخاشگری نسبت به قربانی تکرار می شود؛ قربانی قادر نیست با پرخاشگری کلامی با فیزیکی، رفتار شخص قلدر را متوقف کند ؟ قلدری اغلب در گروه های اجتماعی منجان (همسالان، همکلاسان و…) اتفاق می افتد شخص قلدر (به ظاهر و یا در واقعیت) از قربانی قوی تر است
اولوپوس در زمينة شرایط تربیتی دوران گوتی: که موجب رشد الگوی پرخاشگری می شود، چهار عامل را مطرح می کند:

نگرش عاطفی منفی در والدین در سال های اول زندگی کودک؛ که موجب کاهش محبت اولیه و ایجاد چالشی در رابطه مادر و کودک می شود. ازاین رو، احتمال اینکه کودک پرخاشگر شود، زیاد است.

-عشق و مراقبت کم، همراه با آزادی زیاد در دوران کودکی، عامل رشد الگوهای پرخاشگرانه : استفاده زیاد والدین از الگوهای پرخاشگرانه « ابزار قدرت» مانند، تنبیه جسمانی، برون ریزی عواطف خشونت آمیز
-خلق و مزاج کودک

 

از دیدگاه اولویوس افرادی که در مدرسه قلدری می کنند، معمولا دارای این ویژگی ها هستند:

  • نیاز بسیار قوی برای قدرت طلبی و سلطه و لذت بردن از کنترل موقعیت و مهار دیگران.
  • دریافت خصومت از محیط خانه به دلیل شرایط خانوادگی و روش فرزندپروری خاص. 
  • سود بردن از رفتار: وادار کردن قربانیان برای فراهم کردن پول، سیگار، نوشیدنی و چیزهای با ارزش

 

اولویوس در زمینه ویژگی های قربانیان قلدری به این نتیجه می رسد که به عنوان یک قاعده کلی قربانیان در کلاس حتی یک دوست خوب ندارند و می توان از آنان به عنوان قربانی انفعالی و یا قربانی مطبع » نام برد. این گروه دارای ویژگی های زیر هستند:

  • آنان بسیار مضطرب و ناامن تر از دانش آموزان معمولی هستند.
  • واکنش آنان نسبت به قلدری، گریه کردن و انزواگرایی است. 
  • آنان از عزت نفس پایین رنج می برند، نگرش منفی به خود و موقعیت ها دارند و  احساس ناتوانی و کودتی، خجالت زدگی و عدم جذابیت میکنند
  • در مدرسه تنها و طرد شده هستند
  •  رفتار پرخاشگرانه نداشته و نگرش منفی به خشونت و وسایل خشونت آمیز دارند.

 

أولويوس هدف از تنظیم برنامه مداخله ای خود برای قربانیان و عاملین را این گونه مطرح میکند: برای قربانیان قلدری احساس امنیت در مدرسه، افزایش اعتماد به نفس، احساس تفاوت نداشتن با دانش آموزان دیگر و انتخاب حداقل یک دوست از میان همسالان، ممكن است موجب کاهش و یا حذف کامل قلدری در مدارس شود. برای مرتکبان قلدری نیز اصلاح رفتار آنان می تواند منجر به کاهش رفتارهای پرخاشگرانه در محیط شود. موارد ذکر شده در نهایت می توانند موجب یادگیری شیوه های مناسب تر ابراز خود در مرتکبان قلدری شوند، اکنون این سؤال مطرح می شود که راهکار مقابله با قلدری و زورگویی در مدارس چیست؟ چراکه اثرات مخرب قلدری می تواند در نهایت در قربانیان منجر به ترک تحصیل و آسیب های هیجانی و روانی شود.