ابتلا به افسردگی؟ فقط تو می توانی خودت را خوشحال کنی!

چاپ مقاله

ابتلا به افسردگی؟ فقط تو می توانی خودت را خوشحال کنی!

درد افسردگی

«یک روز بد» داشتن یک مسأله است، اما این که روزهایت را با «افسردگی» سپری کنی مسئله دیگری است. مثل معروفی می گوید: «فقط تو می توانی خودت را خوشحال کنی!»

احتمالاً ما نمی توانیم خیلی سریع شنگول شویم یا به راحتی و بدون صرف هیچ زمانی از پسِ افسردگی مان برآییم. چه چیزی طبیعی است؟ چه چیزی طبیعی نیست؟ همه چیز چطور شروع شد؟ کدام راه حل مناسب است؟ کدام راه حل مناسب نیست؟

در ادامه نکات کوتاهی در مورد افسردگی مطرح می کنیم که هر کدام می تواند راه حل مناسبی برای گذر از آن باشد. این نکات از کتاب «گذر از افسردگی»[1] برداشت شده است.

فقط تو می توانی خودت را خوشحال کنی!

خواهم توانست مقابله کنم؟

1- احساس بی حالی و بی حوصلگی یک واکنش طبیعی به رنجش ها، استرس ها، تغییرات و ناامیدی های زندگی است. مسیری که به سمت اقدام مؤثر و دوباره حس خوب داشتن می رود، با آگاهی نسبت به خود آغاز می شود: افسردگی را درک کردن و تشخیص دادنِ این که کجا ایستاده ای؟

2- اکثر ما در کودکی یاد گرفته ایم چطور بند کفش مان را ببندیم، دوچرخه سواری کنیم، بینی مان را پاک کنیم یا کتاب بخوانیم. اما چطور مدیریت کردن احساس مان را نیاموخته ایم؟ هنوز هم برای یادگرفتن این مسأله، دیر نشده است.

3- آگاهی بهترین سلاح تو در مقابل افسردگی است. هرقدر می توانی در مورد دلایل آن، انواعش و راه های درمانش بیاموز.

[irp posts=”5342″ name=”از سری نامه های یونگ-درباره ی افسردگی”]

4- افسردگی یک بیماری جسمی، ذهنی و روحی است. برای آن که درمانش کنی، باید به کل بخش های وجودت توجه کنی. در کدام قسمت، رنج می کشی؟ از خودت بپرس چطور می توانی آن قسمت از وجودت را شفا بخشی؟

5- گاهی احساس می کنی که باران دارد روی سر تو می بارد و این یک مصیبت است؛ در حالی که فقط دارد باران می بارد و این مسئله بزرگی نیست. به تصویر بزرگتر نگاه کن و اگر لازم است، دیدگاهت را تغییر بده.

فقط تو می توانی خودت را خوشحال کنی!

6- نگذار زندگی ات پر از بایدها و نبایدها باشد. تو حق انتخاب داری. بگذار ارزش ها و اولویت هایت زندگی روزانه ات را شکل بدهند.

7- وقتی یک بار خیلی سنگین، چرخ زندگی ات را پنچر می کند؛ ممکن است فکر کنی هیچ گریزی نداری. اما در واقع خیلی راه ها هست: کمی از بار کم کن، به چرخ ها باد اضافه کن، کمک بگیر، انجام وظایفت را کمی به تأخیر بیانداز، استراحتی کوتاه کن و سعی کن شرایط را از چشم انداز جدیدی ببینی.

فقط تو می توانی خودت را خوشحال کنی!

8- به فهرست کارهایی که باید انجام بدهی، «تفریح کردن» را اضافه کن.

9- به صدایی که از اعماق وجودت برمی خیزد، گوش فرا بده. آن قلب توست که سخن می گوید. او می داند که عشق از هر چیزی بیشتر اهمیت دارد؛ عشقی که صلح و امید را به همراه می آورد.

10- ما تنها پس از آن که با سختی ها و مشکلات زیادی دست و پنجه نرم کرده باشیم، می توانیم خودمان را بشناسیم. به جای آن که افسردگی را یک تهدید ببینی، از آن به عنوان فرصتی برای رشد شخصی و درک خودت بهره بگیر.

11- کودکان راز ساده ای را در مورد شادی می دانند: این چیزهای کوچک هستند که چیزهای بزرگتر را می سازند. بچه ها را در حال کار و بازی تماشا کن؛ و مانند آن ها هر روز دنبال چیزهای کوچکی باش که سرزندگی ایجاد می کنند.

فقط تو می توانی خودت را خوشحال کنی!

12- اگر احساس می کنی به یک معجزه در زندگی ات نیاز داری، حتماً همین طور است. درخواست یک معجزه کن! اما یادت باشد معجزه ها ممکن است کوچک باشند. گاهی وقت ها باید حواست جمع باشد تا آن هایی را که خدا سر راهت قرار داده است، ببینی.

13- به آینده نگاه کن. خصوصاً در طول تعطیلات که همه از خاطرات روزهای خوش قدیم حرف می زنند. حتی از آن بهتر سعی کن از کسی که الان هستی، کاری که همین لحظه می کنی، و جایی که الان در آن هستی، نهایت رضایت را داشته باشی.

[irp posts=”8198″ name=”تنهایی و دلهره انسان امروزی: انسان در جستجوی خویشتن”]

14- توجه ت را از مشکلات بردار و آن را معطوف به کار یا شخص دیگری کن: یک تفریح یا هنر، رسیدگی به باغچه یا حیوان خانگی، یکی از همسایه ها یا خویشاوندان، یک شخص نیازمند یا یک پروژه.

15- دوستی شادی ها رو دو برابر و غم ها را تقسیم می کند. یک نفر را- گاهی هم یک نفر خاص را- پیدا کن که بتوانی عمیق ترین احساسات و نگرانی هایت را با او شریک شوی.

16- اگر بلافاصله احساس خوبی پیدا نکردی، دلسرد نشو. ممکن است بدون آن که خودت متوجه بشوی، در حال پیشرفت باشی. مهم ترین مسأله این است که به راهت ادامه بدهی و تسلیم افکار منفی نشوی.

راه های زیادی برای به دست آوردن اُمید هست…

فقط تو می توانی خودت را خوشحال کنی!

[1]  برگرفته از کتاب «گذر از افسردگی»، از سری کتاب­های کلیدهای کوچک برای قفل های بزرگ، نوشته لاینس ماندی، ترجمه صدف شجیعی.

 

[irp posts=”6141″ name=”افسردگی را دوست ندارم …”]