آزادی برای آزادی

چاپ مقاله

آزادی برای آزادی
هرکسی اگر یک بار هم هوس رفتن به ورزشگاه آزادی را کرده باشد، فضای خاص سکوهای ورزشگاه آزادی که هر لحظه آماده ابراز هر عملی هستند را لمس کرده است. فضایی که گاه آن قدر تهوع آور می شود که از رکیک ترین توهین ها و فحش هایی که حتی در قاموس یک ملت هم نمی گنجد به شکل یک صدا در میان اکثریت جمعیت حاضر به گوش می رسد و ترجیع بند سرودهای آن چنانی برای کوبیدن تیم رقیب و کری خواندن با هواداران تیم رقیب خوانده می شود. همه ی هوادارانی که یا بهتر است بگویم همه ی مردانی که احتمالا در خانه خود بسیار هم روی مادر و خواهرشان غیرت دارند اما در ورزشگاه آزادی جلوه دیگر یا شاید جلوه واقعی پنهان شده خود را به نمایش می گذارند. اما آن روی سکه هم بی معرفتی است که گفته نشود در این فضا گاه همین هواداران چنان متحدانه سرود ملی کشورشان را نجوا می کنند که مو بر اندام آدم سیخ می شود یا چنان همه جانبه به تشویق تیم مورد علاقه خود می پردازند که انگار همگی متعلق به یک خانواده و یک هویت هستند. نکته قابل تامل سیاه و سفیدی های است که به وضوح در این فضا می توان دید و آنچه بیشتر جلب توجه می کند سهم بالا سیاهی هایی است که چشم به روی آن می بندند و سرسری از آن می گذرند، آنچه روشن است بروز این سیاهی ها خود گویای بسیاری از ناگفته هاست. شاید جالب باشد که اکثریت کسانی که این فضا را رقم می زنند چه کسانی هستند، اگر برای یک بار هم فضای ورزشگاه آزادی تجربه شده باشد به راحتی می توان فهمید که اکثریت آن را نوجوانان و جوانان قشر متوسط و متوسط پایین جامعه تشکیل می دهد، قشری که به نظر می آید تنها فضایی که برای آزادی خود می بینند ورزشگاه آزادی است. براستی که برای این قشر فضای ورزشگاه آزادی، فضایی آزاد برای تخلیه هیجانات شان بدون هیچ گونه توبیخ و تنبیه، فضایی آزاد برای جبران ناکامی های فردی، خانوادگی و اجتماعی شان، فضایی آزاد برای بروز خلأ های فرهنگی جامعه شان، فضایی آزاد برای آشنا شدن با فرهنگ های مختلف از کرد و بلوچ و ترک تا فارس و لر و ترکمن، فضایی آزاد برای آگاه شدن از تبعیض جنسیتی حاکم بر ممنوعیت ورود زنان به ورزشگاه ها و فضایی آزاد برای متحد شدن نسبت به یک هویت است. آری تلخ یا شیرین این قشر برای جبران همه ی کمبودهای فردی، خانوادگی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و تفریحی خود به ورزشگاه آزادی پناه می برند، به واقع که فضای حاکم بر ورزشگاه آزادی را می توان انعکاسی از فضای جامعه دانست.

نکته ی قابل تامل دیگر در مورد بررسی علل روانشناختی فضای متشنج ورزشگاه آزادی و بروز خشونت، فحاشی و اوباش گری هواداران می باشد. اغراق نیست اگر بگویم فضای سکوهای ورزشگاه آزادی کارخانه ای از تولید احساسات هوادارانی است که برای تخلیه آزاد خود ورزشگاه آزادی را انتخاب می کنند و با خالی کردن آزاد احساساتشان در این فضا شناخت و رفتار برگرفته از احساساتشان را در عمل نشان می دهند. به این منظور برای شناسایی علل روانشناختی فضای حاکم بر ورزشگاه آزادی از یک سو ضرورت بررسی هر چه بیشتر کمبودهای فردی، خانوادگی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و تفریحی جامعه مان را می طلبد و از سوی دیگر بررسی عدم ارائه تقویت کننده های محیطی مثبت مثل حضور خانواده ها در ورزشگاه ها و ارائه امکانات رفاهی مناسب تر برای هواداران به منظور تلطیف فضای ورزشگاه ها را طلب می شود.
آنچه که روشن است، در بین ورزش های مختلف فوتبال در میان جامعه ایرانی جایگاه ویژه ای دارد و به جرأت می توان گفت در جامعه مان فوتبال فراتر از یک ورزش و سرگرمی است.با نگاهی موشکافانه به فوتبال و فضای حاکم بر جو ورزشگاه ها که به مثابه انعکاس جو حاکم بر جامعه است می توان ریشه های آسیب های فردی، خانوادگی، فرهنگی، اجنماعی، اقتصادی و تفریحی جامعه مان را کنکاش کنیم. بنابراین ضرورت پرداختن به آسیب شناسی فضای حاکم بر جو ورزشگاه ها مشخصا سرنخ های قابل تاملی را بدست متخصصان امر می دهد تا با ورود به این حوزه با شناخت آسیب ها راه های برون رفت از این آسیب ها را پیش بینی و عملیاتی کنند.
منبع
مصاحبه و مشاهدات جواد چنگی آشتیانی (نویسنده) کارشناسی ارشد مشاوره توانبخشی، دانشگاه علامه طباطبایی