آیا برای ازدواج آماده ام؟
چاپ مقالهآیا به لحاظ خلقی برای ازدواج آماده هستید؟
اولین چیزی که افراد پیش از ورود به فرایند انتخاب همسر باید چک کنند این است که آیا خلق افسرده دارند یا خیر.
افرادی که در خلق افسرده دست به انتخاب میزنند با دو چالش روبرو هستند:
۱. در فرایند انتخاب دقت و حوصله کافی به خرج نمیدهند
۲. ممکن است انتخاب آنها با حال بدی که در آن دوران داشتهاند تداعی شود و هر بار با دیدن وی به جای آنکه حس خوبی پیدا کنند حال بدی که داشتهاند دوباره به سراغ آنها بیاید.
به همین دلیل توصیه میکنیم این موارد را در مورد خودتان چک کنید:
۱. آیا در یک ماه گذشته بیشتر از ۴ بار خلف وعده داشتهاید؟
۲. آیا لباس های شما تنوع دارند؟ رنگهای غالب تیره است یا روشن؟
۳. چقدر در تعاملات خود با دیگران و زندگی روزمره انعطافپذیر هستید؟
۴. نظم، ساعت و میزان خواب شما چقدر است؟
۵. نسبت به تماس جسمی از طرف افرادی که به صورت عادی مجاز به دست دادن و در آغوش گرفتن شما هستند چه حسی دارید؟
دومین مورد از خصوصیات خلقی که باید مورد بررسی قرار گیرد توانایی تحمل و روبرو شدن با مجهولات، تفاوت ها و جزئیات است که به اصطلاح کشش فرایند مینامیم.
کسانی که در این قسمت آمادگی لازم را ندارند علاوه بر بی توجهی به جزئیات و ضربه خوردن از این جهت، باید با آنچه نمیپسندیدهاند، اما انتخاب کردهاند کنار بیایند که کاری سخت و طاقت فرسا است. در حالی که اگر پیش از آن آگاه بودند و نسبت به تحمل و کار آمدن با آن متعهد شده بودند، شرایط متفاوت بود.
به همین دلیل به افراد توصیه میکنیم خود از جهت اوایل گفتگو (بخصوص صحبت های چالشی) بسنجند و اگر در این زمینه خود را آماده نمیبینند فعلا به سراغ فرایند انتخاب و ازدواج نروند.
انگیزه من از ازدواج چیست؟
افراد با انگیزههای متنوع و زیاد خودآگاه و ناخودآگاه وارد فرایند ازدواج میشوند. در یک دسته بندی کلی میتوان این انگیزهها را به دو دسته کنشی و واکنشی تقسیم کرد. هر چه انگیزه افرادی واکنشی تر باشد و از عوامل بیرونی تاثیر بگیرد (دوستم ازدواج کرد، میخوام از خانوادهم خلاص بشم، میخوام مستقل باشم، نیاز جنسیم رو برآورده کنم و…) زندگی مشترک برای افراد سخت و تلخ تر خواهد بود. این افراد تاب آوری لازم برای رویارویی با مشکلات را نخواهند داشت و با کوچکترین مشکلی در زندگی آسیب خواهند دید.
انگیزههای کنشی انگیزههایی درونی هستند که از هیجانات، شناخت و نیازهای افراد به طور همزمان ریشه دارند.
چند جریانی!
آیا من به صورت همزمان با چند نفر در رابطه یا ذهنم درگیر چند نفر است؟
شاید چنین امری امروزه عادی به نظر برسد اما افرادی که در چند جریانی قرار دارند، چه به این معنا که با چند نفر به صورت همزمان در رابطه هستند چه به این معنا که ذهنشان همزمان درگیر چند نفر است، هم در فرایند انتخاب دچار مشکل میشوند و هم بعد از انتخاب.
این افراد در فرایند انتخاب همواره گزینه فعلی را با دیگر گزینه ها و نه ملاک های خود در حال مقایسه و رقابت میبینند که این امر موجب ناتوانی در تصمیمگیری و در صورت تصمیم گیری عدم رضایت از انتخاب میشود. همچنین این افراد استعداد تغییر خواسته و برخورد را بعد از ازدواج دارند، چرا که همانطور که گفته شد فرد را در رقابت با خصوصیات گزینهای دیگر انتخاب کردهاند و نه خواسته خود.
آیا ملاک های خود را میدانم؟
معمولا وقتی از افراد در مورد ملاک های انتخاب همسر سوال میکنیم، پاسخ های کلی دریافت میکنیم: اخلاق مدار باشد، دیندار باشد، زیبا باشد، مهربان باشد. اما این ملاک ها چندان برای ازدواج کارا نیست. همه به دنبال فردی مهربان هستند اما چرا برخی طلاق میگیرند؟ اینکه هر مفهوم در ذهن شما به چه معناست بسیار مهم است.
به طور کلی ملاک های افراد برای ازدواج باید ۴ خصوصیت را دارا باشد:
۱. پایدار باشد
۲. هم جنبه بیرونی و هم جنبه درونی داشته باشد
۳. ارزش های انسانی را پشتیبانی کنند
۴. از بروز هیجان و احساس به دور باشد.
آیا اجزای مثبت دیگر زندگی لطمه نمیخورد؟
از جمله مسایل مهم در ازدواج سنجیدن ابعاد مهم و مثبت زندگی است که آیا لطمه خواهد خورد یا نه. برای مثال به افرادی که در شرف آزمونی مثل کنکور هستند یا در حال تغییر محل زندگی توصیه میشود تا به پایان رسیدن این امورات وارد فرایند ازدواج نشوند یا در صورت ورود تبعات آن را پیش بینی کرده و بپذیرند که انتخاب خودشان بوده است. افرادی که بدون بررسی این قبیل مسایل وارد فرایند میشوند معمولا حسرت آنچه از دست دادهاند را میخورند.
آیا یکطرفه عاشق (یکطرفه داغ) شدهام؟
این جمله معروف را تقریبا همه شنیدهاند: عشق انسان را کر و کور میکند. البته نه فقط کر و کور که حتی لال هم میکند! کر و کور بودن عاشق باعث میشود تا وی در ذهن خود از دیگری بتی بسازد که بی نقص است و تمام خوبی ها را داراست. همین امر باعث میشود پس از وصال که هیجان عشق فروکش میکند و بسیاری از جاذبهها رنگ می بازد، فرد احساس کند همسرش عوض شده یا اشتباه انتخاب کرده است.
لال بودن عاشق از این جهت است که نمیتواند خواسته ها و توقعات خود را از ترس از دست دادن به زبان بیاورد. این در حالی است که در یک رابطه (چه ازدواج سنتی باشد و افراد در جلسه خواستگاری و دوران عقد باشند و چه ازدواج غیر سنتی و افرادی در رابطه دوستانه باشند) هر دو طرف این حق را دارند که خواسته های خود را بیان کنند و در مورد آنها صحبت کنند.
علاوه بر این فردی که عاشق شده ممکن است در رابطه احساسهای بدی داشته باشد، حس کند رابطه تعادل ندارد و مشکلی در کار است اما زبان بیان و صحبت در مورد آنها را هم ندارد. گاهی اوقات حتی نمیتواند مشکل را پیدا کند و فقط احساسات منفی را متوجه میشود.
به طور کلی عشق به همان میزان که در زندگی و ازدواج اهمیت دارد، میتواند پاشنه آشیل ازدواج باشد. افرادی که تکیه خود را بر عشق میگذارند و این افسانه را در ذهن خود دارند که با عشق همه چیز را میتوان درست کرد بزرگترین ضربهها را از زندگی مشترک میخورند.
این امر حتی در مورد نگرش فرد به ازدواج هم قابل بررسی است. نگرش شما به ازدواج چیست؟ آیا ازدواج را اتفاقی عاشقانه میدانید و احساس میکنید با ورود به زندگی مشترک وارد دنیایی شیرین و لذت بخش میشوید یا ازدواج را سرشار از مسئولیت، دردسر، مشکلات و سختیها میدانید؟
جالب آنکه افرادی که با نگرش دوم وارد زندگی مشترک میشوند کمتر از گروه اول آسیب میبینند و رضایت از زندگی بیشتری دارند چراکه خودشان را برای مواجهه با فراز و نشیبهای زندگی آماده و مجهز کردهاند. اما گروه اول به نظر میرسد آماده شدهاند تا یک رمان یا فیلم عاشقانه را تجربه کنند در حالیکه حقیقت زندگی چیز دیگریست.