رفتار فرزندان خود را درست اصلاح کنیم!
چاپ مقالهمعمولا والدین از رفتار نوجوانان گله مندند و نگرانند که رفتار آنها به سرانجامی بد منتهی شود. این احساس نگرانی و ناراحتی نیز عموما مدیریت نشده، روی هم تلنبار می شود و با برخوردهای تند و عصبانیت ابراز می شوند. اما چگونه می توان با نوجوان تعاملی داشت که در آن نه خودمان رنجیده خاطر شویم و هم رفتارهای نادرست فرزند نوجوانمان را اصلاح کنیم؟
اولین قدم در این مسیر تحلیل صحیح رفتار است. تحلیل رفتار نوجوان بدین معناست که به صورت موردی رفتار که آزاردهنده است را بررسی کنیم. برای مثال ممکن است این گله را داشته باشیم که پسر من بازیگوش است. این نگرانی و دغدغه بسیار کلی بوده و برای پیدا کردن دقیق رفتاری که باعث ایجاد این نگرانی در ما شده است باید به دنبال مثال باشیم. از خودمان بپرسیم کدام رفتار فرزندم باعث شده است تا چنین احساسی پیدا کنم؟ آیا می توانم مثالی بزنم؟ ممکن است پاسخ شما این باشد که پسرم خیلی با موبایل بازی می کند. در این مرحله حتما به میزان تکرار رفتار توجه داشته باشید.
در اینجا تقریبا اولین گام برداشته شده است اما برای پیش رفتن باید تعیین کنید که چه چیزی را می خواهید تغییر دهید؟ بازی کردن؟ استفاده از موبایل؟ بازی خاصی در موبایل؟ هر کدام از این موارد باعث می شود که تمرکز شما از مسائل کلی و جانبی به سمت مسائل جزئی و اصلی معطوف شود و برنامه دقیق تری بریزید.
در گام بعد باید به بررسی اتفاقات پیش آیند و پس آیند یک رفتار توجه کنید و آنها را مکتوب کنید. بله مکتوب کنید! مکتوب کردن لازمه این فرایند است و هرگز مکتوب کردن را دست کم نگیرید. اما چرا باید رفتارهای پس آیند و پیش آیند را مورد توجه قرار داد؟ معمولا مشکلات در درون خانواده حاصل یک چرخه است، فرزند خانواده از خود رفتاری را بروز می دهد و در مقابل والدین یا هر کسی در خانواده عکس العملی از خود نشان داده و باعث ادامه یافتن یا ادامه نیافتن، کاهش یا تشدید، تکرار یا عدم تکرار رفتار شوند. به همین دلیل باید به مسائل و مشکلات اعضای خانواده (و به طور کلی هر گروهی) نگاهی سیستمی داشت و نقش هر عضو را در آن کشف کرد. در ادامه باید والدین قانون گذاری کنند. یعنی به فرزند خود این آزادی را بدهند که رفتار پیشین خود را ادامه بدهد یا رفتار جدیدی را انتخاب کند، اما در قبال هر انتخاب و مسیری باید نتیجه و هزینه ای که بابت آن تعیین شده است را بپذیرد. در مقاله های بعد به روش قانون گذاری بیشتر خواهیم پرداخت.
توصیه می کنیم که مکتوب کردن و ثبت رفتار در طول یک بازه زمانی (مثلا یک هفته) اتفاق بیافتد و نه در طول یک ساعت و با آنچه در ذهن به یاد داریم. زیرا ممکن است ذهن و حافظه ما به خوبی همه چیز را به یاد نداشته باشد و همچنین تمایل داشته باشد که مسائل بد را بیشتر و بزرگتر از آنچه که واقعا هست ادراک کند. جالب آنکه معمولا پس از ثبت رفتار به صورت جزئی 3 اتفاق مهم رخ می دهد: (1) در صورت فاجعه انگاری و بزرگ نمایی افراد به تصویری صحیح از مسئله دست پیدا خواهند کرد، (2) متوجه می شوند که یک رفتار حاصل یک مجموعه رفتار است (چرخه های رفتاری خانواده) و یک سیر تدریجی داشته و دارد، (3) تغییرات کوچک را دیده و مورد توجه قرار می دهند. مورد آخر از آن جهت حائز اهمیت است که معمولا توقع می رود با شروع یک فرایند تغییر به سرعت نتیجه آن مشاهده شود در صورتی که فرایند تغییر تدریجی بوده و کم کم خودش را نشان می دهد. تغییرات کوچک مانند نورهای کوچک و دوری در انتهای جاده تاریک شب است که به مسافران نوید نزدیک شدن به مقصد و درست رفتن مسیر را می دهد.
فراموش نکنیم که خانواده یک سیستم است و تمرکز تنها بر رفتار نوجوان نه تنها کافی نیست، بلکه اشتباه است. فرزندان ما رفتارهای ما را می بینند و می آموزند، بسته به رفتار ما از خود واکنش نشان می دهند و از مشکلات رفتاری دیگر اعضای خانواده تاثیر می گیرند. بنابراین توصیه می شود که حتما بر رفتار خودمان به عنوان والدین نیز تمرکز داشته باشیم و ثبت رفتار را در مورد خودمان نیز به کار ببریم