خشم و تعارضات زناشویی
چاپ مقالهخشم و تعارضات زناشویی
خانواده از ارکان عمده و نهادهای اصلی هر جامعه و یکی از طبیعیترین گروههایی است کـه مـيتواند نـیازهای مادی، عاطفی، تکاملی و معنوی انـسان را بـرآورده سـازد. این واحد اجتماعی مبدأ بروز عواطف انسانی و کانون صمیمانهترین روابط و تعاملات بین فردی است. شكلگيري خانواده با انتخاب همسر آغاز مـيشود و هـیچ کـسی نمیخواهد همسر نامناسبی انتخاب کند و همه باور دارنـد کـه انتخابشان درست و مناسب است ولی در موارد زیادی این انتخابها اشتباه و دردناک است.
مـفهوم سازگاری زنـاشويی
در ميان مفاهيم مربوط به خانواده و ازدواج، مـفهوم سـازگاري زنـاشويي جايگاه خاصي يافته است. سازگاري زناشويي در دوام يك ازدواج تأثير عمدهای داشته و مـعطوف به محدودهاي است كه اشخاص متأهل، تضاد را كنترل كرده و با يكديگر كنار ميآيند. در واقع، ازدواج درجهاي از صميميت را ایجاد ميکند کـه در وجـه سـازگارانه آن، افراد تضاد را کنترل کرده و با یکدیگر کنار ميآیند.
عـلیرغم ایـنکه ازدواج رضایتبخش یکی از عوامل مهم بهداشت روانی جامعه محسوب ميشود ولی چنانچه ازدواج و زندگی خانوادگی شرایط مساعدی را برای ارضـای نـیازهای روانـی زوجین ایجاد نکند، نه تنها بهداشت روانی تحقق نمییابد، بلکه اثرهای مـنفی و گـاهی جـبران ناپذیری را به جای ميگذارد، به گونهای که اختلالهای عصبی، افسردگی و خودکشی از جمله پیامدهای آن اسـت. بـه اعـتقاد وایزمن، شلدون و گورینگ بسیاری از اختلالهای روان پزشکی، از جمله اختلالهای جـسمانی، شـناختی، رفتاری و استرس، تحت تأثیر آشفتگی زناشویی و روابط بین فردی اضطرابزا است.
همهي زوج ها كم و بـيش بـا مشكلات ارتباطي مواجه ميشوند، ولي مشكلات ارتباطی در زوجهاي آشفته كمتر از طريق گفتگو حل ميشود؛ تـعامل ضـعیف و كنترل غيرمؤثر تعارض مشكلات ارتباطي را تداوم ميبخشد؛ تعامل ضعيف، درك زوجها از يكديگر را كاهش مـيدهد و بـاعث مـيشود كه همسران نتوانند از يكديگر حمايت كرده و براي ارضاي نيازهاي يكديگر تلاش كنند. كنترل غيرمؤثر تعارض بـه اين مـعني است كه مسائل مهم رابطه، حل نشده باقي
ميماند و اين مسائل غالباً منبع تـعارضهاي تـكراري مـيشوند، این زوجها بحثهاي مشابه و يكساني پيرامون موضوع معيني دارند، بدون اينكه مشكل را حل کنند. تعاملات منفي موجب افزايش احتمال طلاق و كاهش جنبههاي مثبت ازدواجـ مـانند رضايت، تعهد، دوستي و اعتماد در رابطه، ميشود. زوجهايی كه ميتوانند تعارضات موجود در رابطه را با به كارگيري روشهاي مـثبت و اسـتفادهي كمتر از تعاملات منفي، مديريت كنند، فضايي فراهم ميكنند كه در آن فرصت بيشتري براي خـود افـشايي و توافق در مورد مشكلات خانواده ایجاد ميشود و اين خـود يكي از روشـهاي مـهم ايجاد صميميت در رابطه است.
تعارض زناشویی : پیش درآمد جدایی زوج ها
تـعارضات زناشويي پيش درآمد جدايي زوجهاست، كه از بگو مگوهاي ساده شروع شده و تا درگيريهاي شديد لفـظي، نـزاع و كتك كاري و جدايي گسترش مييابد. تـعارض زنـاشویی، حالتی است که زن یک چیز و مـرد چـیز دیگری ميخواهد، یک مسأله برای مرد مهم است ولی زن از آن متنفّر است. تـعارض زنـاشویی حاصل نیازها، خواستهها و تمایلات ناهمگون زوج هاست.
تعارض زناشویی زمانی اتـفاق مـيافتد که یکي از طرفين یا هـر دو خـودخواه باشند، یکی از زوجها خودخواهانه و بدون ملاحظه ظرفیتها، قابلیتها، طرحها و اهداف دیگری خواستهای را مـطرح مـيکند و وقتی آن خواسته محقق نشود، شـروع بـه قـضاوت کردن ميکند. در ایـن قـضاوت طرف مقابل بد جـلوه داده مـيشود و با اهرمهاي سکوت، طرد کردن یا بیان رک و مستقیم خشم و نفرت مجازات ميشود. تحقيقات اين مسأله را تأييد كرده و نشان ميدهد كه بـزرگترين پيش بيني كنندهي طـلاق و نـارضايتي زنـاشويي، مشکلات مالي، كمبود جـذابيت جنسي و يا كمبود عشق نيست. بلكه، روشي است كه زوجها بوسيلهي آن تعارض خود را در مواقع ناسازگاري مديريت مـيكنند و شـيوههايی است كه بوسيلهي آن با يكديگر ارتباط بـرقرار مـيكنند
فرایند تعارض زناشویی
تـضاد و مخالفتهاي كنترل نـشده مـوجب نارضايتي اعضا ميشود، كه در نتيجه آن پيوندها و رشتهها ميگسلد و موجب از هم پاشيدن خانواده ميشود. تعارض سبب ميشود روابـط خـانوادگي اثـربخشي خود را از دست بدهد، «انسجام» خانوادگي كاهش يابـد و هـدفهاي خـانواده تـحت تـأثير نـزاعها و كشمكشها قرار گيرد و در حالت شديد آن موجب شكست زندگي زناشويي و احتمالاً طلاق و جدايي ميشود. استفاده از الگوهای نامناسب ارتباطی بین زن و شوهرها مشکلات بسیاری را برای خود آنان و اطرافیانشان ایجاد مـيکند. این مشکلات به صورت تعارضات بین فردی همراه با برانگیختگیهاي هیجانی (خشم) بروز ميکند.
علل تعارضات زناشویی
مادن و بولمن علل تعارضات زناشویی را این گونه عنوان ميکنند:
1- خرج کردن پول
2- روابط بـا خـویشاوندان
3- کودکان
4- تقسیم کارهای خانه و بچهداری
5- ارتباط و رو راستی (بخصوص در مورد احساسات منفی)
6- محل سکونت
7- دلبستگی غیرجنسی طرفین به شخص دیگر
8- انتخاب شغل یا درآمد همسر
9- داشتن یا نداشتن فرزند
10- انـتخاب نـوع تفریحات
11- اجتماعی بودن
12- مقدار زمانی که با یکدیگر هستند
13- تنفس (استراحت) حاصل از بیماریهاي جسمانی
14- قدرت کنترل بر تصمیمگیریهاي خانوادگی
15- شیوههاي انجام مراسم مـذهبي.
مـتخصصان دریافتند، زوجهايی که در حل تـعارضات زنـاشويي خود موفق هستند، حل موفقيتآميز مسأله را ياد گرفتهاند، بنابراین، استفاده از مهارتهای مقابله با خشم ميتواند در کنترل و کاهش این مشکلات بسیار کمک کننده باشد. مهارتهای ذیـل تـوسط کلینکه تـحت عـنوان «مهارتهاي مقابله با خشم» پیشنهاد شدهاند: استفاده از سيستمهاي حمايت اجتماعی، مهارتهاي مسألهگشاي، مهارتهاي خودآرامساز ، مهارتهاي حفظ كنترل دروني، استفاده از مهارت شوخطبعي، ارتباط و مذاكره، آموزش مهارتهاي گوش دادن و بيان صريح احساسات خـود.